نامه خانم عبدی به فرزندش سعید عبدی اسیر در فرقه رجوی
سلام چندین سال است چشم به راهت هستم و هیچ خبری از شما ندارم نمی خواهم به گذشته برگردم. فقط می خواهم اشاره ای بکنم زمانی که فرقه رجوی در عراق بود من و پدرت با وجود اینکه مشکل جسمی داشتیم چندین بار به عراق سفر کردیم فقط می خواستیم با شما دیداری داشته باشیم […]
سعید جان چهارده سال است دخترت را ندیده ای!
آقای عبدی و خانم عبدی مادر سعید عبدی خانواده فعال دفتر انجمن نجات هستند. زمانی که فرقه رجوی در عراق بود چند بار به عراق سفر کردند و آرزو داشتند با فرزندشان دیداری داشته باشند ولی متاسفانه رهبران سنگ دل فرقه رجوی مانع دیدار شدند. خانواده سعید عبدی تصمیم گرفتند پیام بصورت فیلم برای سعید […]
نامه خانم عذرا کریمی به فرزندش سعید عبدی اسیر در فرقه رجوی
سلام… سال نو مبارک. امیدوارم که حالت خوب باشد و سال خوبی در پیش رو داشته باشی سال آزادی تو از دام عنکبوتی بنام فرقه رجوی. چندین سال است که از شما خبری ندارم نمی دانم اوضاع احوالت چطور است من و پدرت و زن و بچه ات نگران شما هستیم. خبرهای فرقه را از […]
نامه پدری رنج کشیده به پسرش سعید عبدی اسیر در لیبرتی
برای چی و چه هدفی در زندان لیبرتی مانده ای چرا تصمیم نمی گیری که خودت را نجات دهی و به آغوش گرم خانواده بر گردی خانواده ات مشتاقانه چشم انتظارند. نزد کسانی مانده ای که فقط دارند از شما سوء استفاده می کنند و عمر شما را به خاطر خودشان به تباهی می کشند بیدار شو و ببین اطرافت چی می گذرد به فکر همسر و دخترت باش. آنها چشم انتظار تو هستند.
نامه ای به برادرم سعید عبدی اسیر فرقه رجوی
چند سال است تماسی با ما نداشتی که از اوضاع و احوالت با خبر شویم. به چه دلیل خانواده خود را رها کردی و در جایی قرار گرفته ای که نمی توانی برای خودت تصمیم بگیری و تو را تبدیل کرده اند به یک چوب خشک عاطفه ای در وجودت باقی نمانده و تو را تبدیل کرده اند به یک مترسک! چرا خودت را به این روز انداختی مگر تو انسان نیستی تا آنجایی که من خبر دارم در کمپی بنام لیبرتی شما را زندانی کرده اند و از شما صبح تا شب بیگاری می کشند که اهداف خودشان را پیش ببرند.
نامه ای به برادرم سعید عبدی
هر چه فکرش را می کنم که به چه دلیل در فرقه ماندگار شدی عقلم به جایی قد نمی دهد دخترت مستمر سراغ تو را می گیرد جوابی نداریم به آن بدهیم تنها جوابی که به آن می دهیم نگران پدرت نباش بر می گردد در نبود تو تمام خانواده به لحاظ روحی شکسته شده اند. لعنت خدا بر سران فرقه رجوی که تو را به اسارت گرفته اند
پای درد و دل یک پدر!
رهبری فرقه و سرانش با من چکار کردند از دوری فرزندم زندگی برایم سخت شده روزهایم به راحتی نمی گذرد همش به فکر فرزندم هستم و چشم به راه او، در خانه که هستم زنگ خانه که به صدا در می آید فکر می کنم که سعید آمده. یکی از آرزوهای من این بود وقتی پیر شوم فرزندم عصای دست من شود و کمک کارم باشد ولی متاسفانه آدم پلیدی مثل رجوی مانع این کار شد
نامه خانواده عبدی به فرزندشان سعید عبدی اسیر در فرقه رجوی
پس تکلیف دل شکسته مادرت، دستان پینه بسته پدرت، خستگی همسرت و دل تنگی دخترت سپینود چی می شود؟ دوری تو وجودمان را خورده به چه دلیل عمرت را در آن اُردوگاه برای هیچ و پوچ داری از بین می بری و دل ما خانواده ات را خون کردی؟ سعید جان خانواده ات خیلی نگران تو هستند آغوش وطن و آغوش خانواده ات برای تو باز است دخترت و همسرت خیلی دلشان برای تو تنگ شده است