بیچاره مجاهدین باز هم کور و بور شدند
اگر روز گذشته سری به سایت های مجاهدین می زدید ذوق زدگی و پیش دستی مریم قجربرای تبریک به ایاد علاوی، حتی زودتر از اعلام نتایج اولیه انتخابات بروز پیدا کرد و با تبریکات فراوان به ایاد علاوی و صالح المطلک! همراه بود. احتمالا یا آلزایمر مریم رجوی با نزدیک شدن به دهه ششم زندگی اش دوباره عود کرده که نمی داند صالح المطلک بعثی رد صلاحیت شده یا با تبریک به او بنا داشته از سوزش خود و مطلک کم کند.
نهایت وقاحت: مریم رجوی برای لغو پوشش اجباری فراخوان داد
چقدر دور از ذهن و ناباورانه است فرقه ای که در داخل روابط خود روسری را اجباری کرده و سالن غذا خوری زن و مرد را از هم جدا کرده و حق مادری را از زن ها سلب کرده و زنها حق ندارند صندلی جلو اتومبیل بنشینند شعار ازادی پوشش می دهد. این زن می گوید در اسلام هیچ تحمیلی وجود ندارد اما روابط مجاهدین پر از تحمیل است.
گزارشگران تقلبی در داخل اشرف!
سایت رسمی سازمان مجاهدین خبری تحت این عنوان”گزارشگران تقلبی در ورودی اشرف” در صفحه اصلی خود و به نقل از روزنامه الزمان عراق درج کرده است. این خبر با عکس یک مرد سالخورده که نشان می دهد در حال اعتراض به مسئولین قرارگاه اشرف و یک نیروی پلیس عراق او را به عقب می راند، ضمیمه شده است. سازمان مجاهدین خلق با درج این عکس می خواهد ادعای یک کمیته ساختگی و جعلی به نام کمیته بین المللی وکلا در دفاع از اشرف را که گفته است جمهوری اسلامی و تعدادی از خانواده های ساکنین اشرف در حال اجرای یک پروژه مشترک برای سرکوب قرارگاه اشرف هستند، ثابت کند.
آرمان شکست خورده رجوی ها
رجوی برای اثبات خیانت خود از هیچ دروغ و دجالیتی دریغ نمی کند و تلاش دارد که تمامی خیانت ها و جنایت ها و ضدیت خود از انقلاب و مردم ایران را که تا کنون مرتکب شده است را به حساب تضادهای ایدئولوژیک با رهبری آن بگذارد.علم کردن ضدیت آقای خمینی با جامعه بی طبقه توحیدی مجاهدین از قبل از انقلاب خود راهی برای گریز و فرار از شکست آرمان های فرقه ای مجاهدین است.
از دید رجوی تمام مردم ایران اطلاعاتی هستند!
پدران و مادرانی که با مشکلات زیادی از ایران به ملاقات فرزندانشان به پادگان خراب شده اشرف مراجعه می کنند همیشه با توهین از طرف سران سازمان مواجه شده اند. این یعنی اینکه از دید سازمان هر ایرانی که به درب اشرف مراجعه کند یک مامور اطلاعاتی است و این اوج تفکرات خنده دار و لومپنی مسعود رجوی است.
مجاهدین و پایان موج سواری مذبوحانه
در شرایط کنونی مجاهدین خلق در عراق و روند رو به افزایش جدا شدن اعضاء از گروه و بحران های داخلی سازمان از جمله نارضایتی اعضاء و مشکلات روانی آن ها به دلیـل سرخوردگی ها و افسردگی ها و با توجه به ماهیت اپورتونیستی (فرصت طلب) سازمان، بعید نیست که آن ها امواج اعتراضات را در ایران فرصتی دیده اند تا از روش های غالباً خشونت آمیز و غیردمکراتیک خود برای گرفتن ماهی از آب های گل آلود آن روزها، استفاده کنند.
خانواده ها نقاب از چهره رجوی برداشتند
سران فرقه این موضوع را از پائیز سال 82 تجربه کرده اند ؛ بعد از سرنگونی پدر مادی و معنوی رجوی (صدام ملعون) برای اولین بار خانواده ها توانستند برای ملاقات به درب اشرف بروند و با توجه به کارشکنیهای سران فرقه حتی شده به مدت 2 ساعت با فرزندان خود ملاقات کنند و همین ملاقاتها باعث شد چشم اسیران اشرف به واقعیتهای بیرون باز شود و زنده شدن احساسات و عواطف انسانی و خانوادگی در وجودشان جرقه بزند که پشت ان اعلام جدایی فرد از فرقه می شد و این ترس از همان موقع در وجود سران فرقه افتاده
رجوی یک دجال حرفه ای است!
رجوی در سلسله افاضاتی تحت عنوان آموزش برای نسل جوان بعد از داستان عاشورا سال 88 به راه انداخته در قسمت یازدهم پیام خودش به تعریف دجال پرداخته است که حقا تعریف درستی از خود بیان داشته و کاملا خود را برای همه ترسیم نمود. او در این پیام می گوید:دجال فردی است که در آخر زمان ظهور می کند. منتهای فریب و ریا کاری و تزویر و دروغگویی است. بسیاری مردمان را می فریبد و حق را باطل و باطل را حق جلوه می دهد و
مصاحبه سایت ایران قلم با خانم بتول سلطانی ـ قسمت ششم
از سال 1364 مسعود رجوی رهبری ایدولوژیکی مجاهدین و خلق قهرمان را بر عهده دارد، طبعا جایگاه نخست وزیر و رئیس جمهور که قاعدتا باید موقتی باشند، کفاف خوی و شهوت قدرت طلبی وی را نمی دهد. بنظر می رسد او جایگاه بالاتری را برای خود به عنوان رهبر ایدئولوژیک یا عنوانی مشابه ولایت فقیه قائل می باشد، چرا که اگر قرار بر صدق اثبات گفته هایش بود، باید از مریم رجوی همسرش سخن می گفت که رئیس جمهور خودخوانده ومادام العمر می باشد> نظر شما را در این ارتباط می خواستم بدانم.
حمایت فرقه رجوی از ریگی
موضوع اصلی بحث ما موضعگیری فرقه و دلسوزی فرقه رجوی از این مزدوری است که حتی کشوری مثل انگلستان که کلی آلاف و علوف برای او تهیه کرده بود نه تنها همکاری خودش را محکوم کرد بلکه حتی ابراز خوشحالی نیز نمود. اما جای شگفتی است که فرقه حتی محکوم هم نکرد و به صورت کلی و خلاصه خبر دستگیری را داد و پیشاپیش هم نسبت به نقض حقوق پناهندگی هشدار داد و خبری هم از اعترافات احتمالی، و این در حالی است که تصاویر جنایات ریگی وجدان هر انسانی از هر نوع سنخ فکر و اندیشه را به درد می آورد و می آزارد.
خودتان قضاوت کنید رجوی در کدام جبهه قرار دارد
رسیدگی به پرونده های برخی از مسئولین فرقه در قوه قضائیه عراق نیز به جریان افتاده است. حال اگر به این پارامترها، موضوع حذف شدن کاندیداهای حزب بعث که پشتیبان رجوی در عراق بودند را بیافزاییم، خواهیم دید که رجوی در عراق چگونه در باتلاق گیر کرده است و اصرارش بر ماندن در عراق آنهم با این وضعیت فلاکت بار، نه از موضع درک سیاسی یا استراتژیک، بلکه از این موضع است که این امر چقدر با موجودیت فرقه گره خورده و بسته شدن اسارتگاه اشرف به معنای مرگ سیاسی، استراتژیک، ایدئولوژیک رجوی نیز هست
مجاهدین و سلطنت طلبی
پیام مسعود رجوی و تشکیل اتحاد با سلطنت طلب ها , یک طرح ایده ال برای برآورده شدن رویای مسعود است , که رضا پهلوی قبول کند که مسعود در کرسی شاه و مریم در کرسی بانوی اول و رضا در کرسی نخست وزیری باشد. این راه در 30 خرداد با آقای بنی صدر رفته شد و در گام اول ایشان رئیس جمهور شد و بعداً دامادش مسئول شورای ملی مقاومت , اما طرف حساب کسی است که همیشه خواسته از دیگری بهره ببرد و خودش را که این روزها اساساً در خارجه برد ندارد با یکی از گروه های میانه رو و شناخته شده در غرب متحد کند و چند صباحی به عمر خود ادامه دهد