خواهان محاکمه رجویهای مزدور هستیم – قسمت اول
در پی درگیری ایجاد شده فی مابین نفرات اشرف و سربازان عراقی در 19 فروردین، رجوی دیکتاتور و جلاد در تلاشی مذبوحانه در صدد تخریب چهره خانواده ها در افکار عمومی و نزد اعضا بر آمده و با تهمت این که حضور خانواده ها چراغ سبز حمله عراقی ها به اشرف بوده است، به جو سازی و فریب کاری جدید پرداخته که باعث خشم شدید خانواده ها گشته که به همین دلیل تعدادی از خانواده ها جلسه ای در تاریخ 20 اردیبهشت در دفتر انجمن استان برگزار نموده اند تا ضمن افشا و رد این توطئه جدید خواستار دستگیری و مجازات و محاکمه این جلاد شوند.
بلندگوها ابزار شکنجه اند یا پیام رسان خانواده ها!!
تنها ابزاری که خانواده ها می توانند پیام خود را به فرزندانشان برسانند. خانواده هایی که به خاطر جاه طلبی رهبران فرقه چندین سال است موفق نشده اند فرزندان خود را ملاقات کنند. قانونی که در فرقه رجوی حاکم است در کجای قانون دنیا ثبت شده. واقعا بایستی به خانواده ها دست مریزاد گفت که رهبران فرقه و سرانش را به ستوه آوردند.
رهبری مجاهدین و درخواست مشروع خانم سپه پور
متاسفانه تلاش های چندین ساله ی من و اعضای خانواده ام جهت رهایی برادرم ناصر سپه پور از اسارتگاه اشرف به دلیل مانع تراشی، فضا سازی و حاشیه پردازی رهبران و مسئولین مجاهدین به سرانجام نرسید و علیرغم میل باطنی مان ایشان به همراه تعدادی دیگر از فرزندان این کشور قربانی امیال و اهداف قدرت طلبانه ی رهبری مجاهدین گردید
سران مجاهدین همچنان مانع دیدار خانوادهها با فرزندان اسیرشان میشوند
سران مجاهدین در واکنش به حضور خانوادهها در پشت دربهای پادگان اشرف، گروگانها را از مناطق کناری کمپ به قسمت مرکزی اسارتگاه منتقل کردند تا مانع دیده شدن و یا شنیده شدن صدای خانوادهها توسط اسرا گردند و با این ترفند رجوی، خانوادهها مجبور شدند با بکارگیری بلندگو، صدایشان را به گوش فرزندانشان برسانند
پیام پیروزی یا وحشت رجوی از حضور خانواده ها
بعد از درگیری های 19 فروردین که باعث مرگ تعدادی از اعضای سازمان در اشرف شده رجوی فریبکار پس از وقفه چند روزه و سکوت در یک پیام نصفه نیمه سعی کرده روحیه افراد وارفته در اشرف را بالا ببرد تا بتواند در آنجا برای خواسته های رجوی استقامت کنند. رجوی پلید که هیچ دلیل و برهانی منطقی برای ابقای اشرف و مقاومت افراد خود ارائه نمی کند سعی دارد با ردیف کردن یک مشت دروغ به این مسئله رنگ و بوی ایدئولوژیک بدهد تا بتواند نفرات خود را به لحاظ ذهنی برای درگیری و کشته شدن آماده کند.
آیا خانواده های اعضای مجاهدین راه حل معضل کمپ اشرف می باشند؟
حتی آن هنگامیکه قرارگاه اشرف هنوز تحت نظارت ارتش ایالات متحده بود، رهبری سازمان مجاهدین خلق همه تلاش خود را برای جلوگیری از ملاقات اعضای خود با خانواده هایشان بکار بسته بود واگر هم چنین ملاقاتی اجتناب ناپذیر بود، همیشه در حضور ناظر سازمان مجاهدین برگزارمی شد. به مناسبت اوضاع جاری در کمپ اشرف و احتمال خطر درگیری خونین میان ارتش عراق و ساکنان اردوگاه، برای سازمان مجاهدین خلق بسیارمهم هست که”سربازان” خود را همراه با هم ومتحد نگه دارد و با تمام قوا برعلیه یورش مقابله کند.
کین ضد بشری رجوی
اینهمه کینه توزی را در قاموس کدام انسان می توانید پیدا کنید؟ ملاحظات سیاسی وفرهنگ رایج اجتماعی می طلبد که حداقل این جانور درنده دوپا، درظاهرهم که شده به خانواده آقای عتیقی تسلیت می گقت، ولی از رجوی خیانتکار که عمق کینه حیوانی اش نسبت به خانواده و کانون گرم آن درمناسبات درونی این فرقه برای همه ما اعضای جدا شده شناخته شده است. وی در مناسبتهای مختلف،خانواده را کانون فساد نامیده، وخواستارانهدام فیزیکی آن بوده،چه انتظاری بیش از این می توان داشت؟
کانون فساد، از دیدگاه آقای رجوی
یکی دیگه از بچه ها گفت:میخواهم که دخترت سرش به تنش نباشد.مگر خون دختر تو از خون برادرمسعود رنگینتره؟چرا ساکتی؟چرا جواب نمی دهی؟بعد خواهر سمیرا که این سناریو را برایم چیده بود تا اول شخصیت مرا له و لورده کند گفت: به به چشمم روشن. چی چی؟ خانواده؟ توبه جای عکس رهبری رفتی عکس دخترت را لای قرآن گذاشتی؟خجالت نمی کشی؟
رنجنامه پدر دو مجاهد اشرفی
من با همسر و چهار فرزندم برای پیوستن به این گروه در بیست و نه سال پیش از بسیاری از فراز و نشیب ها گذشتیم و چندین بار مرگ را در جلوی چشمان خود دیدیم. پس از سالها عضویت وقتی که اهداف این سازمان را مطابق با خواسته های از پیش مطرح شده خود نیافتیم اقدام به جدایی نمودیم. مراحل جدایی را نیز با نوعی جدال بین مرگ و زندگی گذراندیم. در نهایت جدایی ما، با اجبار به پشت سر گذاشتن دو فرزندمان در این سازمان انجامید.
دیدار اعضاء انجمن نجات لرستان با خانم عبداللهی
انجمن نجات دفتر لرستان در تاریخ 24/1/90 از خانم عبداللهی دعوت بعمل آورد تا در دفتر انجمن دیداری صمیمی با وی داشته باشد. خانم عبداللهی مادر داغدیده ای که بدنبال فرزند خود بدرب پادگان اشرف رفته و درمواجه با حقایق تلخ درون تشکیلات سازمان و مناسبات داخل پادگان اشرف و دیدن خانواده هایی که از سراسر کشور عزیزمان به پادگان اشرف مراجعه و دست خالی برمی گشتند تحت تاثیر قرار گرفت و قاطعانه عزم جزم نمود تا تمام تلاش و انرژی خود را نه تنها برای فرزند خود بلکه برای رهایی همه اسیران در بند بکار گیرد
کنفرانس مطبوعاتی در بغداد: اظهارات سه تن از جداشدگان اخیر فرقه رجوی
من از زمانی که عضو شورای رهبری این سازمان شدم به من ابلاغ شد که دیگر هرگز نمیتوانم این سازمان را ترک کنم و اگر زمانی خواستم از این سازمان جدا شوم حکم من مرگ است و بایستی با قرص سیانور خودکشی کنم. شما لطفا به من بگویید آیا در این جهان حتی یک وزیر و یا یک مقام امنیتی و یا حتی یک رئیس جمهور هنگامی که نخواهد به کارش ادامه بدهد آیا اجازه استعفا دارد یا نه؟ – مریم سنجابی
سال ۱۳۹۰، سال پیروزی های بیشتر برای خانواده های قربانیان فرقه رجوی
خانواده های محترم که عموما سالمند هستند با پایداری واستقامت شجاعانه خودشان در این مدت طولانی سرمای استخوان سوز وگرمای طاقت فرسای بیابان کنار درب اسارتگاه جهنمی فرقه را تحمل کرده اند و با این پایداری و مقاومت شگفت انگیز خودشان تحسین بسیاری از ناظران بین المللی را برانگیخته اند و با تاثیر گذاری عاطفی خودشان بر ناراضیان در داخل مناسبات جهنمی فرقه باعث دلگرمی و جرات پیدا کردن آنها شده اند که در سالی که گذشت شاهد فرار تعدادی از افراد از آن حصار جهنمی علی رغم همه فشار ها و موانعی که سران فرقه ایجاد کرده اند بودیم