نامه انجمن دفاع از قربانیان تروریسم خاورمیانه به آقای مارتین کوبلر
فرارسیدن زمان خروج فرقه تروریستی مجاهدین از کمپ اشرف توامان با تلاشهای گسترده رهبران فرقه برای به تعویق انداختن خواستهای است که سالهاست مردم عراق و نهادهای قضایی و اجرایی عراق بر آن مصر بودهاند. همسو با این اقدامات رهبران فرقه در فضایی تبلیغاتی که به منظور مظلومنمایی در عرصه بینالمللی به راه انداختهاند موفق شدند تا چهره ای دیگر از واقعیت ترسیم کنند و در این فضا حمایت چندی از مقامات را هر چند برای مدتی محدود به دست آورند.
فاجعه انسانی یا رهایی اسیران دربند افکار و ایدئولوژی فرقه ای
سال 2011 میلادی آخرین ماهها و روزهای خود را طی میکند و فقط کمتر از 2 ماه به پایان سال باقی مانده است. دولت مردمی عراق قصد دارد تا در پایان سال پادگان عراق جدید(کمپ اشرف) را که پادگان و زمین خودش میباشد را از فرقه رجوی پس بگیرد و درب این پادگان اهدایی صدام حسین به رجوی را برای همیشه ببندد. این موضوع یعنی تعطیلی این پادگان در زمان مطرح شده از ماهها قبل به مسئولین و گردانندگان این فرقه اعلام شده است
مسعود رجوی و افکار شوم خونخواری از جان بیگناهان وگروگانهای اسیر در اشرف
کانون ایران قلم بار دیگر نگرانی خود را از تصمیمات فرماندهی این جریان ضد ملی در عراق و پاریس که بدست مسعود رجوی و مریم قجر اجرا میگردد اعلام میدارد و تأکید میکند که این تصمیمات بوضوح مبین خونریزی های بیشتر و بهره برداری از خون های به ناحق ریخته شده قربانیانی است که در کسوت خود سوزی یا عملیات انتحاری در قرارگاه اشرف باردیگر اعمال خواهد شد و تصمیم آن به نظر میرسد پیشاپیش توسط فرماندهی جنایت کار این جریان گرفته شده است.
مرحله نهائی شمارش معکوس سران فرقه
سران فرقه و بطور خاص رجوی ها چون به پایان خود نزدیک می شوند دوباره شروع به تهدید و اقدامات تحریک آمیز کرده اند تا باز بتونند تعدادی از قربانیان بی گناه مستقر در این قلعه به عمر ننگین خود چند صباحی بیفزایند در این رابطه مریم رجوی رئیس جمهور ترشیده و مادام العمر پیام تهدید آمیز و تحریک کننده خطاب به نیروهای مستقر در اونجا فرستاده و اعلام آماده باش کرده و خطاب به آنان گفته ما به هیچ عنوان حاضر به خروج از اشرف نیستیم و تا آخرین قطره خون از اشرف دفاع می کنیم البته منظورش از ما همان قربانیان بی گناهی هست که باید بازم کشته بشوند
جلوگیری از قتل عام اسیران فرقه رجوی
حال با این مکر و حیله سران فرقه رجوی به خصوص مریم عضدانلو شیطان صفت، به تمامی خانواده ها و نهادها و صلیب سرخ جهانی و حقوق بشر و دبیرکل سازمان ملل فراخوان می دهیم که مبادا اسیران گرفتار فرقه رجوی همانند جنایتهای ضد بشری رجوی فاشیست کشته بشوند و لذا تمامی انسانهای آزاده برای رهایی اسیران درمانده و نیز حمایت از خانواده های چشم انتظار این اسیران در جلوی قرارگاه رجوی بپا خیزند
مصاحبه محمدرضا شمسی از متحصنین جلوی درب اشرف – قسمت دوم
صحبت های خانواده ها خیلی برای عزیزانشان تاثیر دارد. آنها با زبان عاطفی و موثر خودشان بیشتر از فلاخن های سنگ پران مجاهدین و بسرعت تاثیرات خوب و انسانی و الهی را در دل افراد بخت برگشته سازمان میگذارند و آنان را روحیه داده و امیدوارشان میسازند تا به زندگی امید داشته و برای زندگی با شرافت از نزد تشکیلات رجوی فرار کنند. آنان مظلومانه به فحش بعضی عناصر سازمان گوش داده و با زبان گریه برای رستگاری و نجات از کج اندیش آنان مدام دعا می کنند.
چرا به رجوی جانی اجازه میدهید باز گروگان بکشد؟
در جواب به موضع گیری دولت عراق در رابطه با جابجایی و بستن قلعه اشرف، بار دیگر مریم عضدانلو سر دسته تروریستی فرقه رجوی، برای اسیران در قلعه آماده باش جنگی اعلام کرد و خطاب به آنها گفت، ما به هیچ عنوان حاضر به خروج نیستیم و تا آخرین قطره خون از اشرف دفاع میکنیم. این یک طرح قتل وعام توسط مریم رجوی برای اسیران دربند رجوی است. چرا کسی به کمک این اسیران نمی شتابد.
چرا مجاهدین در رابطه با اعضاء اسیر در عراق فقط آیه یأس می خواند
چرا نمی خواهید یک بارهم که شده به قوانین بین المللی گردن بگذارید، اسیران درکمپ اشرف را آزاد بگذارید که طبق قوانین پناهندگی کارشان پیش برود. اگر شمایان و دیگرسران بلحاظ قانونی مشکلی ندارید، برای یک بار هم که شده به مجامع بین المللی و رسانه ها اعلام کنید که آن افراد آزاد هستند.در این دو سال گذشته چرا فقط در بلندگو مرگ،از قتل عام اسیران، از کشته شدن و کشتار آن اسیران فقط حرف زده اید.
جای مادران و پدران ۳۵ قربانی که رجوی گرفت، خالی بود
مسعود رجوی به زعم خود با تشییع پیکراین 35 فرزند ایران که گناهشان افتادن در دام این فرقه بود، فکر می کند به مقصود خود رسید ولی بنظر بنده که 10 سال در اشرف بودم و به قضاوت هر بینندۀ عادل و آگاهی که این صحنه ها را شاهد بود یک رسوائی عظیم و یک نمایش مسخره و بازی با خون 35 انسان پاکباخته بود. صحنه های مسخره”بیا بیا” گفتن ها!! درود، درود گفتن های مشمئز کننده، دل هر انسان آزاده ای را به درد می آورد، و همه از خود می پرسند: چرا هنوز جسد سرد و خاموش بچه ها را توی خاک نگذاشتند اینچنین اعضای سازمان کف می زنند و شاد هستند؟؟
مصاحبه با محمدرضا شمسی از متحصنین جلوی درب اشرف – قسمت اول
من در سری قبل عزیمت ام به اشرف طی بیست روز بطور متناوب هر چند روز را در مقابل هریک از اضلاع نگهبانی بودم ولی فقط بیست و پنج روز را در ضلع شرق برای نجات دوستانم بودم. وقتی ما در جمع خانواده و همگی با مهربانی با آنان و یا عزیزان خودمان در آنسوی قرارگاه با بلندگو صحبت می کردیم بعضی از عناصر نگهبانی مبادرت به سنگ پرانی و یا پرتاب دم قیچی میلگرد یا ورق های فلز بطرف مردان و زنان و یا حتی کودکان می کردند.
ضرب العجل پایان ۲۰۱۱ عراق و مسئولیت حساس رهبران فرقه رجوی
اینبار مسئولیت رهبران فرقه بسیار بسیار حساستر از قبل شده است چون اینبار همه شرایط جهت آماده کردن نیروها جهت خروج از پادگان عراق جدید بدون خونریزی و خشونت مهیا شده است که آنهم احترام به قوانین کمیساریای عالی پناهندگی و سازمان ملل و احترام به قوانین دولت صاحبخانه یعنی عراق میباشد و همه بهانه ها و اشکال تراشی های بی محتوی رهبران فرقه هم از دست آنها خارج شده است
نیازی به بهانه نیست؛ خاطره ای از یوسف جرفی
سید یوسف جرفی (اشکان) سال گذشته موفق شد از پادگان فرقه ای اشرف فرار کند. او سرگذشتی مانند بسیاری از اسرای گرفتار در سازمان مجاهدین خلق در عراق را دارد.در زیر گوشه ای از خاطرات او را از دفترش نقل میکنیم. یک روز ظهر گرما خسته و کوفته از میدان تیر برگشتیم. برای انجام کارهای فردی و نظافت در نوبت حمام ایستاده بودیم. در آنجا برای اولین بار با منصورکنگره آشنا شدم…بعد از این حوادث دیگر اجازه صحبت کردن و رابطه زدن با منصور را به من ندادند. من هم هر چه سعی می کردم که به او نزدیک شوم از من فرار می کرد…