آخرین کارت بازی مسعود و مریم رجوی به راه انداختن فاجعه انسانی در اسارتگاه اشرف است
نفرات اسیر در اشرف برای 15 تا 25سال و شاید هم بیشتر مرده اند وکسی نمی تواند بر سر قبرشان برود،خودشان هم فراموش کرده اند که روزی متعلق به خانواده و جامعه انسانی بوده اند و بدتر از همه نمی توانند بپذیرند زنده هستند و نمی توانند قبول کنند که اراده دارند و بایستی خودشان هم مینیمم تصمیمی برای عاقبت خود اخذ کنند.این مردگان به ظاهر زنده برای فرقه رجوی نواخته اند و خوانده اند و جنگیده اند و چرخ های فرقه رجوی را به حرکت در آورده اند و تخت های روان مسعود و مریم رجوی را در صحراهای گرم و خشک و سوزان عراق بر دوش های رنجور خود کشیده اند، آری این صدای سرکوب شدگان است که باید به گوش جهانیان برسد
بازی موش و گربه ای در انتخاب مسئول اولی سازمان
انتخاب مسئول اولی سازمان بی شباهت به کارتون تام و جری نیست که مسئولین سازمان دقیقا همان نقش هایی را بازی می کنند که آقای والت دیسنی به بازیگرهای کارتونی خودش می دهد که همیشه گربه به دنبال موش می باشد ظاهرا همین داستان هر دو سال یکبار در سالگرد تاسیس سازمان در اشرف اتفاق می افتد هر چند که تهیه کننده برنامه کارتونی تام و جری از تضاد ثابت موش و گربه با رنگ و لعاب های مختلف برای سرگرمی بچه ها استفاده می کند، رجوی هم با سناریوهای ثابت از این شیوه ها برای سرگرم کردن نفرات در اشرف استفاده می کند که حتی حرکات و سخنرانی و فریبکاری عناصر انتخاب شده در معرفی آنان در طول سالیان گذشته مشابه هم می باشد.
نارضایتی ها در داخل اشرف ابعاد تازه ای به خود گرفته
نارضایتی ها در داخل پادگان ابعاد تازه ای به خود گرفته است. تعدادی میگویند:”چرا فرار کنیم، می مانیم و در فرصت مناسب نهایتا تکلیف خودمان را با مسئولین مشخص میکنیم. آنها باید جوابگوی تلف کردن عمر و زندگی ما باشند. رجوی باید جوابگو باشد. او همیشه سر بزنگاه ها غایب است. در 30 خرداد 60 یعنی بیش از 30 سال پیش افراد خود را در تهران جلوی تیغ رها کرد و فرار نمود و امروز هم همین کار را کرده است”.
بعد از باقی ماندن مجاهدین در لیست تروریستی و بعد از انتخاب مسئول اولی در سازمان
دوستان عزیزنگه داشتن شما توی اشرف فقط و فقط برای سازمان و رهبریش سودمند است و بس، آنها به بهانه حضورمنسجم شما دائم از عربستان واسرائیل و بقیه جاها پول میگیرند، پولی که البته خرج شما نمیشود، برای همین سازمان میخواهد به هر قیمتی شما را در اشرف نگه دارد چه در ساختمانهای سیمانیش و چه در مزار خاکیش و برای نگه داشتن زنده و مرده شما توی اشرف تا امروز هزار و یک حقه و نیرنگ به خرج داده است، حقه ها ودروغ و فریبهایی مثل گرفتن تعهد، شش ماه دیگر خبرهایی هست و همه چیز تعیین تکلیف میشود، از لیست بیرون میاییم
در فرقه رجوی زندانبان و زندانی هر دو اسیرند!
سازمان به اصطلاح مسئول اولی را تعیین کرده تا مجددا یک ریل از تناقضات و نشستها را برای نیروها برپا کند اگر شما خوب به این مسئله نگاه کنید سالهاست که سازمان سعی دارد توسط زندانبانانی که همان شورای رهبری هستند افراد اسیر را در اشرف کنترل کند و برای همین کار هر 2 یا 4 سال مسئولی را بر سر آنها گذاشته و بقیه را بترتیب سلسله مراتب به نگهبانی و زندانبانی برای هم می گمارد مثلا حالا که زهره اخیانی مسئول اول شده عده ایی را وی کنترل میکند
نگرانی عمیق خانواده های چشم انتظار گیلانی از آینده عزیزان خود در فرقه رجوی
شماری ازخانواده های چشم انتظار و رنجدیده از ظلم و جور رجوی با اجتماع در دفترانجمن نجات گیلان حول آخرین وضعیت کمپ اشرف و آینده عزیزان نگون بخت و اغفال شده خود به تبادل نظر پرداختند و نگرانی خود را از روند غم انگیزمواضع نابخردانه سران سازمان نسبت به هشداردولت مردمی عراق مبنی بر خاتمه حضور فرقه تروریستی رجوی درعراق و بستن کمپ اشرف اعلام داشتند.
جان انسانها اهمیتی برای رجوی ندارد
چندی پیش مطلع شدم که محمد کاظم نعمت الهی که اهل آباده استان فارس بود بدلیل بیماری فوت کرده است و مجاهدین فوت او را به گردن مقامات عراقی انداخته اند که از ورود دارو و پزشک متخصص به کمپ اشرف جلوگیری می کنند! ضمن عرض تسلیت به خانواده نعمت الهی باید یکبار دیگر تاکید کنم که مسئولیت مرگ تمامی افرادی که در کمپ مخوف و جهنمی اشرف بسر میبرند تنها و تنها بعهده رجوی است و بس
ماجرای اخذ کارت شناسایی اعضای اردوگاه اشرف از پنتاگون در سال ۱۳۸۲
سازمان در بریف های تشکیلاتی ادعا می کرد ما بشدت مورد احترام امریکاییان هستیم ولی در چنین برخورد هایی که اعضا هم حضور داشتند همگان در می یافتند که فرماندهان امریکایی حتی به استناد مترجمین فارسی زبان خودشان و نه سازمان، برآنند با قاطعیت به نفرات اعلام کنند که سازمان باید خود را منحل و اعضا بصورت تکی با نماینده کمیساریای عالی پناهندگان در بغداد ملاقات نمایند. بی شک یادآوری چنین اتفاقاتی می تواند اعلامی برای مسئولین خائن و وطن فروش سازمان باشد که زمان اندکی برای خاتمه دغلکاری آنان مانده است.
در دوران تعیین تکلیف نهایی، رجوی کجاست؟
استفاده رجوی از این شرایط مشغول نگاه داشتن نیروها و انگیزه دادن به نفرات قرارگاه برای ماندن در عراق و برای نیروهای خارج از کشور هم چه مالی و چه سیاسی خارج کردن سازمان از لیست است. بنابراین شاید رجوی حساب میکند که سالی سی چهل نفر را که بایستی در درگیری و فعالیتهای ترور از دست میداد الان به نوعی در راه فعالیت سیاسی از دست بدهد، فرقی ندارد. ولی منظور و هدف او از این راه تامین میشود. چون مساله را در بقای خودش میبیند.
ملاقات پشت دیوار اشرف – قسمت چهارم
پس از تجربه اخیر رفتن به اشرف، با خانواده های زیادی صحبت می کردم که اغلب خود را در معادلات خروجی و فرار اعضا از سازمان، دست کم می گرفتند، و یا اصلاً نقشی برای خود قائل نمی شوند! ولی واقعیت اینست که مهم ترین و اساسی ترین گام برای کمک به افراد درون فرقه حضور خانواده ها در کنار آنها و یادآوری خاطرات گذشته شان است. تنها روزنه جهان بیرون برای اعضاء گرفتار فرقه،خانواده و خاطرات گذشته است پس با عزمی صد چندان از هر فرصت پیش آمده برای دیدار عزیزان باید رفت. هر چند اگر از ما با سنگ و سپر و تراشه های آرماتور استقبال شود.
پیام بهزاد علیشاهی خطاب به اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق
هیچوقت به خودتان جرأت داده اید که بپرسید چرا سازمان به اشرف نیاز دارد؟ آیا واقعا برای جان اشرف نشینها ارزشی قائل است؟ چرا هیچوقت تلاش نکرده آنها را به اروپا و آمریکا انتقال دهد؟ یا لااقل درخواستی در این باره نکرده؟ هیچوقت از خودتان پرسیده اید که چرا مسعود رجوی مخفی شده است؟ مگر مسعود رجوی نبود که موقع آزادی از زندان شاه گفته بود: بعنوان یک مجاهد ناچیز و به اقتضای وظیفه انقلابی و انظباط تشکیلاتی خود را آماده کرده بودم تا ناچیزترین سرمایه خود را یعنی جانم را به انقلاب این خلق بزرگ تقدیم کنم
خانم قجر به فکر نجات جان اعضای ارتش شکست خورده خودت باش
خانم قجر برای دلگرمی دادن به افراد وارفته به اصطلاح آزادی بخشش از هر اتفاقی در دنیا برای آنها پیام داده و این بار هم سعی کرده با رویای سرنگونی دولت لیبی توسط ارتش خیالی اش به آنان این پیام را بدهد که در سایر نقاط دنیا هم امثالی مثل ارتش شما وجود دارد که توان این را دارد که حکومتی را سرنگون کند.