کشتن یا به کشته دادن اسیران اشرف
عملا تنها راه مطرح شدن خود در صحنه سیاسی و بین المللی را خلاصه کردند به خوشخدمتی و مزدوری برای بیگانه و درخواست کمک از آنها و به کشتن دادن اعضایشان که حالا مصرف دیگری نداشتند.در مورد مزدوری و جاسوسی البته خدمات مجاهدین برای غرب و شرق مسبوق به سابقه است والبته در به کشتن دادن اعضایشان هم یدطولایی دارند ؛ بارها مسعود رجوی بعد از عملیاتها یا تهاجمات نافرجام این گروه اعلام کرده بود که ما پذیرفته بودیم سه برابر این کشته بدهیم
چه کسی امنیت ساکنان اشرف را تأمین میکند؟
آنچه مسلم است اینست که رجوی برای بقای خود نیاز به ریخته شدن خون دارد. اینکه این خون از طرف چه کسی ریخته شود آنقدر مهم نیست. چه بهتر که از افراد خود سازمان باشد تا”شهید!” جدید تولید گردد. رجوی نیاز مبرم به”شهید!” سازی دارد تا عراق را تحت فشار قرار دهد و امتیاز بگیرد و تمامی کسانی که رجوی را حمایت میکنند یا نمیکنند به تنها چیزی که توجه ندارند حقوق از دست رفته ساکنان اشرف است.
اعضای فرقه رجوی در اشرف؛ گروگان رهبری فرقه و نئوکان ها
رهبری فرقه در شرایط بن بست مطلق به شدت به این خونها نیاز دارد. اما نیاز افرادی که سالیان سال به شکل سیستماتیک شستشوی مغزی شده و در بیخبری کامل به سر می برند؛ اندکی محبت؛ دیدار با خانواده؛ و تضمین نسبت به آینده میباشد. دولت آمریکا هم به عوض اینکه بر مرده های فرقه رجوی بگرید؛ بهتر است دست از حمایت های پشت پرده از رهبری فرقه رجوی بردارد و کمک کند تا راه حل بشر دوستانه و صلح آمیزی برای تخلیه اردوگاه اشرف پیدا شود.
جنایتی دیگر از فرقه رجوی
چقدر گفتیم و نوشتیم کاش میگذاشتند آنها حرفهای ما را بخوانند و خود را اینگونه طعمه های آتش نکنند. واقعا مغز شویی رجوی اینروزها همه را به وادی افسردگی برده تا با خلاص کردن جان خود از دست تشکیلات رهایی یابند. این سازمان و مریم رجوی که الان خوشحال و پیروزمند در فرانسه برای خودش در مکانی خوش آب و هوا نشسته است دارد دستهایش را بهم میمالد که خوراک تبلیغاتی چند روزه آینده خود را تهیه دیده و میتواند چند روزی با پیراهن های رنگارنگش جلوی دوربین ژست لیدری بگیرد
به مناسبت مرگ رضا شیر محمدی از اعضای مجاهدین
او که روزگاری افراد را برای انفجار در معابر عمومی از عراق به اهواز و آبادان گسیل میداشت و از رادیو برای آنها پیام میداد تا خشونت و ترور را در شهرهای ایران گسترش دهد ؛امروز درحضیض ذلت قلبش از طپش ایستاد، کاش زنده میماند و سرنوشت آنهمه خشونت و بدرفتاری با اعضا را روی سازمانش میدید؛ کاش بجای قلبش رسم شوم ترور و خشونت باز ایستاده بود.
پیام تبریک نوروز بهزاد علیشاهی به اسیران اشرف
نمیدانم با این عید تکراری این اجبارها و شعارها و آدمهای تکراری باید عید را به شما تبریک گفت یا نه ؛ اما من به شما تبریک میگویم هم عید را و هم هوشیاری شما در قبال مغز شویی مسئولان سازمان؛ که با این هوشیاری دیگراین مغزشویی ها دارد رنگ و بویش را از دست میدهد؛ تبریک به شما که خیلی از مناسک و فریضه های فرقه ای را تحریم کرده اید ؛تبریک به شما که امروز میدانید که جنگ و عملیات داخله و راهگشایی و انقلاب ایدئولوُژیک و آ77 و حوض و مانور و تمرینات کامپیوتری و آموزش و خارکنی و کارهای تولیدی و آماده باش و هزاربازی دیگر همه و همه برای مشغول کردن فکر شماست
نامه سرگشاده به خانم مریم رجوی در مورد اشرف
در روز نهم مارس در گردهمائی که در شهر کلن برای دیدار با سه تن از جداشدگان شرکت کرده بودم بیش از پیش غصه دار شدم. مهرداد، روح الله، مهدی گوشه ای از آنچه که بر انان گذشته بود پرده برداشتند. باورم نمی شد که سازمان شما برای نگهداشتن نیرو تا مرز گروگانگیری و تخلیه انگیزه های عاطفی و انسانی پیش برود و تنفر و انزجار از خانواده و بی اعتمادی به محیط پیرامون را جانشین ان نماید.
فصل بهار یعنی فصل شروع مجدد
آیا برخورداری از حق طبیعی حیات و در قرنطینه نگه داشتن عین نسل کشی نیست؟ نقض حقوق بشر نیست؟ آنهایی که اسم خود را مجاهدین خلق نامیده اید شما برای نیروهای وفادار خود چه کردید که برای خلق چه میخواهید بکنید؟آیا در طی سالیان از بهترین فرزندان این مملکت جز مشتی افراد عقده ای که دچار انواع و اقسام بیماری های جسمی و روانی هستند چیزبیشتری ساختید؟!
تفاوت نجات یافتگان جدید از فرقه رجوی
… عملیات جاری، غسل هفتگی، کنترل رفتاری و فکری اعضاء تا جایی که روشن کردن تلویزیون داخل فرقه نیز ممنوع است. تجمع و ملاقات افراد و خویشاوندان با همدیگر ممنوع است. جداسازی افراد تا آنجا که ورود به پمپ بنزین برای مردان و زنان در یک روز ممنوع است. فکر کردن به مدت 10 دقیقه ممنوع است. بی خوابی و کارکردن تصنعی تا آنجا که جسم فرسوده شود و عقل از کار بیافتد. فشار و سوء استفاده جسمی و جنسی از زنان تا جایی که یکی از افراد با تاثر اعتراف کرد، شانس آوردم که من زن نبودم!..
رهایی حق همه اعضاء مجاهدین است
سه هزار نفر را در اشرف در اسارت نگاه داشته ؛ نه اینترنتی هست که کند باشد و نه خبری و اثری ؛ آنها را به زور وادار به اعتراف میکند و فیلم میگیرد؛ آنها را وادار میکند که به عزیزانشان فحاشی کنند ؛ آنها را بدون دارو و درمان با بیماری رها میکند تا برجسدهایشان مظلوم نمایی کند.
خانوادههای گلستانی برای چندمین بار جلوی درب قرارگاه اشرف
خانوادههای گلستانی که تحصن خانوادههای حاضر در جلوی قلعه مخوف رجوی خائن را ستوده و فرار اسیران دربند را از این اسارتگاه با چشم خود میدیدند، بر آن شدند تا در حرکتی خودجوش و گسترده به سمت عراق و جلوی درب قرارگاه اشرف بروند و به جمع کثیر خانوادههای حاضر در آنجا بپیوندند. خانوادههای استان گلستان پس از رسیدن به جلوی درب قرارگاه و هماهنگ شدن با دیگر خانوادههای حاضر در آنجا فعالیتهای فرهنگی خود را آغاز نمودند و با دادن شعارهایی تقاضای رسیدگی از جوامع بشری را داشتند.
تاملی بر نقطه نظرات خانواده ها پس از سفر به اشرف ـ قسمت هشتم
هر سازمان یا فرقه ای در دنیا هر قدر روی افرادش کار فکری یا سیاسی کند اگر با واقعیت مطابقت نداشته باشد تاثیر خود را از دست میدهد. مثلاً سازمان سیا روی افراد به خصوصی کار میکند سپس آنها را به عنوان جاسوس به کشورهای دیگری گسیل میدارد انسان چون همیشه قابل تغییر است حتماً عاطفه و احساس دارد ممکن است در همان موقعیتی که قرار دارد و جاسوسی میکند با دیدن یک مسئله تغییر رویه دهد یا تغییر روش بدهد