دامن پوشیدن رجوی مقابل امپریالیست ها
سازمانی که سابقه زیادی در جنایت و خیانت علیه مردم ایران و عراق دارد اکنون سعی دارد با پز دموکراسی خودش را مبرا از همه این خیانت ها بداند تا در مقابل غرب یک وجهه مدرن غرب پسند، دموکراتیک و مدافع حقوق بشر نیز به خود می گیرد. سئوال این است زمانی سازمان از شعار مبارزه با امپریالیسم شروع کرده بود اکنون نام سازمان خود را به عنوان لابی در آمریکا به ثبت می رساند و مدعی می شود در پی ترویج سیاستی برای آمریکا در قبال ایران است که مبتنی بر حقوق بشر، عدم اشاعه هستهای و ترویج دمکراسی است!! حال باید قضاوت کرد که رجوی برای خوش خدمتی به غرب بعد از خلع سلاح دامن پوشیده و سعی می کند باز هم با فریبکاری به خیانت های خود ادامه دهد
فرقه رجوی و استراتژی بادی ازهرجهت
قانونمندیهای حاکم برهستی را بنگرید که چگونه این فرقه را از اوج ادعاهای ضدامپریالیست نمایی و دمکرات پناهی به کنج عزلت دست نشاندگی و مزدوری امپریالیستها کشانده است. فرقه رجوی که هویت و ماهیت را تواما باخته است این روزها برای عرضه کردن هرچه بیشترخود به اربابانش درمنتهای ذلت سیاسی دست در دست ارتجاعی ترین و دست نشانده ترین گروهها و کشورهای مرتجع و وابسته گرا گذاشته است و برای کشته شدن مردم سوریه و ریخته شدن خون آنها و البته خشنودی محافل استعماری در سیمای ضدآزادی اش سوت و کف می زند
نزدیک شدن رجوی به آمریکا تا کجا؟
جای شگفتی بسیاری است که افرادی که اسمشان در لیست تروریستی قرار گرفته است در سالنهای ساختمان دولتی کنگره قدم میزنند و با کارمندان و نمایندگان وزارت خارجه صحبت میکنند. به گفته کارمندان، تنها نفرات فرقه رجوی هستند که آنها را در ساختمان کنگره مشاهده میکنیم. در دهههای اخیر، صرفنظر از این که کدام حزب سیاسی بر قدرت بوده است، دولت آمریکا بطور معمول از دیکتاتورها و گروههای تروریستی قبل از این که علیه آنها اقدام کند، حمایت کرده است.
مزدورانی که ادعای استقلال و شرافت می کنند!
موضوع خیانت به کشور به همکاری با صدام حسین ختم نشد. رهبران فرقه وقتی از پیروزی صدام حسین در جنگ علیه ایران ناامید شدند، وقتی دیدند که اراضی اشغال شده از خاک ایران یکی پس از دیگری از دست دشمن بعثی پس گرفته می شود و در نهایت طرفین به صلح رضایت دادند خود دست به کار شد. این بار مسعود رجوی رئیس فرقه طرح حمله و تهاجم نظامی مستقیم به خاک ایران را ریخت.
فرو رفتن کشتی نجات رجوی در باتلاق
بعد از سرنگونی صدام دیکتاتور، رجوی بادکنکی بیش نبود و تمام رویاهای رجوی بر باد رفت در این رابطه ضربات سنگینی خورد. دو ضربه سنگینی که خورد یکی خلع سلاح توسط نیروهای ائتلاف و دیگری تعطیلی پادگان اشرف که نام او را پایتخت مجاهدین گذاشته بود و کشتی نجات رجوی دونصف شد و در بحرانها در باتلاق فرو رفت و ناخدای کشتی چند سال است که خودش را در سوراخ موش مخفی کرده و از سوراخ بیرون نمی آید.
مجاهدین و منافع مشترک
در مواضع سیاسی و اعتقادی مجاهدین می توان هر روز یک مرز سرخ طراحی کرد به نظرم این یکی از شاهکارهای آقا و خانم رجویست و خواهش من از این دو عنصر ضد امریکایی و ضد امپریالیست!! این است که یا زنگی زنگ یا رومی روم. پس بچه هایی که در لیبرتی هستند را به حال خود واگذارید چون آنها دیگر تمایلی به این نوع مبارزه تمام عیار شما با بورژوازی و امپریالیسم را ندارند و این مبارزه با امپریالیسم فقط کار شما خانم و آقای رجوی است و بس!
شکست مجاهدین خلق در متلاشی کردن یک سازمان ضد جنگ امریکایی
سر دمدار حملات، سید حسن داعی الاسلام, در یک ایمیل داخلی چنین بیان کرد”از بین بردن” نایک و رئیس آن”بخشی جدایی ناپذیر در مقابله با سیاست پرزیدنت اوباما و هیلاری کلینتون (وزیر سابق امور خارجه) است”. به عبارت دیگر، از بین بردن نایک برابر است با از بین بردن سیاست دولت در جلوگیری از جنگ. داعی الاسلام تبلیغات گسترده افترا آمیز و متهم کردن نایک به لابی گری برای جمهوری اسلامی ایران بوده و می باشد- اتهامی مضحک با توجه به حمایت بدون ابهام نایک از جنبش طرفداران دموکراسی در ایران، اما ادعایی که اثبات صحت آن سازمان را به طور کامل نابود خواهد کرد.
رجوی از مبارزه ضدامپریالیستی تا آویختن به دامن آمریکا
رجوی همیشه جمهوری اسلامی را به سازش در برابر آمریکا و عدم حمایت مادی از جنبش فلسطین در برابر اسرائیل متهم میکرد و خود را یگانه نیروی ضد امپریالیستی در صحنه داخلی و بین المللی معرفی می نمود که تا به آخر بر مواضع ضد استثماری و ضد امپریالیستی اش استوار باقی خواهد ماند. رجوی در تهران در حالی که سلاح به عرفات هدیه میداد تأکید داشت که تنها راه پیروزی آنان مبارزه مسلحانه با اسرائیل است و مزورانه به جنبش فلسطین پیشنهاد میداد که حاضر است نیروهایش در داخل کشور را در صورت موافقت ایران در اختیار آنان قرار دهد. حال کار به جائی رسیده که به دامن آمریکا آویخته
رجوی بعد از صدام جلو آمریکایی ها دامن پوشید و چاچا رقصید!
رجوی در خوش خدمتی و جاسوسی، وطن فروشی برای آمریکایی ها و جنایتکاران پنتاگون داشت بوزینه وار بالا پایین می پرید و همه شب بساط عیش و رقص برای سوگـلی های آمریکایی اش بر پا میکرد؛ چرا از آنها نخواست اقدام به معالجه رضا نصیری بکنند؟ چرا زهره اخیانی یکی از زنان رجوی می توانست با هلی کوپتر آمریکایی ها به بیمارستان های آنها تردد بکند و سرما خوردگی اش را رفع کند؛ اما رضا نصیری با این مریضی جدی که داشت این امکان برایش نبود!
دفتر مجاهدین در امریکا یا اتاق آنتراکت
امریکا هرگاه ضرورت باشد دستی بر سر بچه ی شاه می کشد تا فرقه رجوی را از پاسیویزم و وارفتگی بیرون بکشد و از این طریق از آنها سواری بگیرد. وبلعکس همین فرقه را از لیست سیاه بیرون می کشد تا به بچه شاه (سلطنت طلب ها) گوشزد کند از دنیای انجماد و فسیل شدن کمی سر بیرون آورند. البته این تعادل بر قرار کردن توسط امریکا فقط و فقط برای بازی با آنها در مقابل پیشروی های ایران در خاکریز های اصلی امریکا بوده و لاغیر
ماموریت مجاهدین در انتخابات ۹۲ با حمایت مالی عربستان و قطر
با اعلام خبر حمایت عربستان، قطر و امارات از طرح سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و انگلیس، اعلام کرد که این حمایت به صورت مالی بوده و برای سال ۲۰۱۳ مبلغ ۴۵میلیون دلار می باشد.بر پایه این خبر بخشی از این کمک مالی به سازمان مجاهدین اختصاص خواهد یافت و این گروه تروریستی وظیفه دارد که در صورت ایجاد شلوغی در ایران، همانند سال ۸۸ با اقدامات تخریبی و تروریستی فضای کشور را ملتهب نموده و باعث رادیکالیزه شدن اعتراضات و همچنین حرکت اغتشاش به سمت اقدامات مسلحانه و خشونت بار شود.
تلخ کامی باز شدن دفتر فرقه رجوی در آمریکا با انفجارهای تروریستی بوستون
ولی هنوز سئوالی که بی جواب می ماند این است که چطور شده است که آمریکا تروریستها را در خانه خود به رسمیت شناخته است؟البته بعید نیست، در پشت این داستان و با توجه به خبرهایی که قبلا از آموزش دادن این تروریست ها درصحرای نوادا داشتیم، حضور فرقه رجوی درآمریکا را سهل تر نموده است که بتواند از آنها در راستای سیاست های تروریستی اش در کشورهای ایران و سوریه و عراق راحت تر بهره ببرد.