مجاهدین و وسوسه پایان ناپذیر دخالت در امور داخلی عراق
مجاهدین با انتشار بیانیهای بار دیگر در ادامه وسوسه پایان ناپذیر خود درصدد دخالت در جزییات روند سیاسی عراق برآمد. در این بیانیه که یکی از پایگاههای خبری عربهای سنی موسوم به”واع” آن را منتشر کرد گروه مجاهدین مدعی شده است که مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق به رهبری”عبدالعزیز حکیم” پیش از شروع تعطیلات زمستانی مجلس نمایندگان عراق درصدد تصویب قانونی در مجلس مبنی برای اخراج فوری این گروه از عراق است.
فرقه ی رجوی همه جا مقابل شرف و غیرت و عزت ایرانی
نشست بروکسل با شرکت وزیران اتحادیه ی اروپا، اگر چه با انتقاد از ایران نسبت به توجه ننمودن به قطع نامه ی شورای امنیت همراه بود، اما یک روی دیگرش، تأکید بر روند ادامه ی گفت وگو ومذاکره، به عنوان تنها راه حل منطقی مسائل هسته ای ایران است. درواقع اتحادیه ی اروپا گرچه از یک سو تحت فشار امریکا برای سخت گیری بر ایران قرار دارد ولی از سوی دیگر نمی تواند نقش انکارناپذیر ایران بر معادلات اقتصادی و امنیت خاورمیانه را نادیده بگیرد ؛ چرا که بر منافع و آینده ی اروپا در منطقه تأثیر می گذارد. وزیران اروپایی از این موضوع آگاهند که هرگونه فشار، به دلیل مقابله ی ایران منجر به در خطر افتادن موقعیت اروپا در منطقه می شود.
نامه ابراهیم خدابنده به منوچهر هزارخانی
مطلبی مندرج در سایت همبستگی ملی به نقل از نشریه مجاهد تولید شده به تاریخ دوشنبه 2 بهمن 1385 خواندم که با تیتر”گزارش نتیجه عملیات” در خصوص سفر خانم فریبا هشترودی به تهران و دیدارشان با سازمان غیر دولتی”کانون هابیلیان” نوشته بودید. برخی موضوعات در این مطلب از ابعاد مختلف نظرم را جلب کرد و تصمیم گرفتم چند خطی در این رابطه نوشته و مزاحم وقتتان بشوم و در ضمن چند سؤال نیز مطرح نمایم. میخواهم سوا از صحبت های احساسی و قلم پردازی های ادبی و گرفتار ماندن در دگم ها و تعصبات قدیمی به”جان مطلب”،”همان پرسش اصلی که مربوط به موضوع و محتوای مقاومت است”، بپردازم. اگر اشتباه نکرده باشم شما مدعی هستید که سازمان و شورا هر ایرادی که داشته باشد بهر حال فرعی است چون برای”بر انداختن نظام ولایت فقیه” سست نشده و در جایی کوتاه نیامده و به سازش تمایل نشان نداده است و سپس عنوان کرده اید که”در پاسخ به این سؤال است که جهت اصلی مبارزه تعیین و تعریف میشود”.
مجاهدین خلق و چلبیهای ایرانی
مجله اشپیگل در مقاله ای در شماره پنجم فوریه خود با عنوان «عراق دوم»، به مساله حمایت آمریکا از اپوزیسون تبعیدی ایران یعنی مجاهدین خلق برای مقابله با دولت جمهوری اسلامی اشاره می کند راکفلر رییس کمیته اطلاعاتی سنای آمریکا اشاره شده که اخیرا از احتمال اقدام آمریکا علیه ایران و تکرار ماجرای عراق ابراز نگرانی کرده است. اشپیگل با اشاره به مواردی از جمله حکم جورج بوش برای شلیک به ماموران ایرانی و سوری در عراق، تاکید پنتاگون که ماموران ایرانی عامل مرگ پنج آمریکایی در کربلا هستند و نیز اعزام دومین ناو هواپیمابر آمریکایی به منطقه می نویسد با همه آین ها، کاخ سفید تلاش برای سرنگونی حکومت روحانیان را تکذیب می کند
کاسه لیسی ولفت ولیس برای بیگانه نوش جان اما
سایت های اینترنتی فرقه تروریستی مجاهدین در تاریخ 30دی85 گزارشی از یک کنفرانس مطبوعاتی در واشنگتن منعکس کرده وعاملین این کنفرانس را از بازنشستگان نظامی امریکا معرفی کرده است. در تیتر این کنفرانس آمده است قاطعیت قوی امریکا در مقابل ایران مساوی است با خارج کردن نام مجاهدین از لیست سیاه تروریستی،در تحلیل این کنفرانس از جانب مجاهدین محتوا و انگیزه های ضد مردمی خود را به نمایش گذاشته هدف از کنفرانس را افزایش نیرو در عراق اعلام کرده اند اما مجاهدین از قول برگزار کنندگان این کار را کافی نمی داند وخواهان حمله نظامی امریکا علیه ایران می شوند. نقل به مظمون(فرستادن بیست هزار سرباز دیگر به عراق تحت استراتژی فعلی جنگی بعید است بتواند تفاوت جدی ایجاد کند برای پیروزی ارتش امریکا باید از ساختار جنگی کلاسیک به جنگ غیر متعارف تغییر تاکتیک بدهد تا بتواند با تاکتیک ایران مقابله کند.
گزارش اشپیگل از افزایش همکاریهای مجاهدین و دولت آمریکا
هفتهنامه آلمانی اشپیگل در گزارشی به همکاری نیروهای مخالف ایران و مجاهدین با آمریکا پرداخت و نوشت: این نیروها از هفتهها پیش در سالنهای کاخ سفید و دفتر ویژه ایران در واشنگتن در رفت و آمد هستند. این هفتهنامه آلمانی در شماره روز دوشنبه خود افزود که این گروهها درمورد فعالیتهای ایران در عراق به آمریکا گزارش میدهند.
درواشنگتن چلبی های ایرانی در راهند
اینها مردانی هستند که –مانند احمد چلبی محکوم شده ورشکسته و کنگره ملی قبل از جنگ عراق- که کوشش میکنند که درگیری که بهر روی خطرناک است را برایش آتش بیاری کنند. آنها گردانندگان دولت بوش را با اطلاعاتی که اغلب قابل تردید وغیر قابل بررسی است تغذیه میکنند. آنها برای یک رفتار سخت تر در مقابل تهران تبلیغ میکنند وقول میدهند چیزی را که دیگر هر گوشی به آن عادت کرده است مانند ستایش و دسته گل برای آمریکائیهای آزاد کننده. اینها مردانی هستند مانند امیر فخر آور که لنگان لنگان مهمانان خود را از در آسانسور مورد استقبال قررا میدهد.”زانوی من از شکنجه درد دارد” این را دانشجوی سابق پزشکی در خوش آمدگوئی میگوید و بصورت سختی بر عصای سیاهی تکیه میکند. او خود را دبیر جنبش دانشجوئی مستقل ایرانی مینامد و او ستاره جدید اپوزیسیون ایرانی در واشنگتن میباشد.
سناریوی مضحک استفاده از یک گروه ورشکسته
“مایکل مک فال”،”عباس میلانی” و”لاری دایموند” با درج مقالهای در فصلنامهی واشنگتن، با نقد سیاستهای فعلی امریکا در قبال مسألهی هستهای ایران، به نارساییهای این سیاستها پرداخته و در قسمتی از آن مینویسند: « آخرین و بنیادیترین راه که برخی مطرح کردهاند تغییر رژیم با توسل به زور است، چه از طریق تجاوز به خاک ایران و چه از راه حمایت از نیروهای مسلح مخالف دولت که مانند مجاهدین خلق که خارج از ایران ساکناند و شعارشان سرنگونی جمهوری اسلامی است. مجاهدین خلق در 1960 در تهران تاسیس و بعد از انقلاب از کشور تبعید شدند؛ گروهی تروریست که در برههای محبوب بودند و تئوریشان گزیدهای از ایدئولوژی اسلامی و مارکسیسیتی بود. در طول جنگ ایران و عراق با صدام حسین همکاری کردند و مرکز فرماندهیشان از 1980 در عراق بوده است.
سوالی از مسولین دستگاه دروغ پردازی رجوی
باند وابسته و ضد مردمی رجوی با اعلام کنفرانس مطبوعاتی در مورد اعلام اسامی 32000 نفر ازوابستگان جمهوری اسلامی در عراق سعی کرد تا با خوش رقصی برای اربابان امریکائی خود، کمی از بحران ها ی درونی سازمان را موقتا کاهش دهد. مسولان دستگاه دروغ پردازی، فی الواقع باید به این سوالات پاسخ بدهند که اگر باند آنها مستقلا توانائی جمع اوری چنین اطلاعات مبسوط و جامعی را دارند چرا و چگونه نمی توانند یک اطلاعات دقیق تر از فعالیت های رهبری فراری سازمان (نه محل نگهداری وی) در این مدت 3سال ونیم را ارائه دهند. اگر رجوی آزادانه می توانست فعالیت کند،زیرا زندگی برای رجوی بدون سخنرانی برای”گوش های مجانی” یعنی مرگ تدریجی.
نظرات اسکات ریتر پیرامون مجاهدین
اکنون بیایید به موضوع ایران و کتاب جدیدتان « هدف ؛ ایران » برگردیم. مجاهدین خلق چیست؟ اسکات ریتر: مجاهدین خلق یک سازمان مارکسیستی ایرانی است که در دههی 1970 تشکیل شد. این نیرو با حکومت شاه ایران مخالفت میکرد، یک نیروی اپوزیسیون نظامی در برابر شاه بود و چندین حمله را علیه مؤسسات دولتی و ارتشی و مشاوران نظامی امریکایی در ایران انجام داد. در زمان انقلاب اسلامی سال 1979 مجاهدین خلق در ابتدا با آیهاللهها متحد شد اما خیلی زود با آنان دچار مشکل شد. مجاهدین خلق تبعید شد و ابتدا در اروپا و سپس در عراق ریشه دواند.
فریبکاریهای بوش ومجاهدین
در روز دوشنبه شب بیست ونهم ژانویه در حدود ساعت بیست ودو وسی دقیقه یک گزارش مفصلی از برنامه اتمی رزیم تلویزیون وی دی آر آلمان داد. در این برنامه بر خلاف گفته ها وخبرهای روزمره وبر خلاف گفته سران مجاهدین که مدعی میباشند که اولین کسانی میباشند که برنامه اتمی رژیم را افشا کرده اند تلویزیون آلمان با فاکت دقیقا نشان داد که سیا در همان سال های هشتاد اوائل دهه نود ویا دقیق تر در سال هزار ونهصد ونود وسه حد اقل از برنامه های اتمی رژیم با خبر بوده است.
دشمن ایران، جاده صاف کن های امریکا
این روزها دار و دسته رجوی آن چنان به خیانت و جاسوسی بر علیه ایران مشغولند که فرصت سر خاراندن و لحظه ای آرام وقرار ندارند. بی صبرانه به تحریک و فتنه انگیزی مشغولند تا زمینه تحریم وتهاجم امریکا به ایران را فراهم کنند، عجیب است، جماعتی که برای به خاک وخون کشیدن مردم ایران این همه عجله بخرج می دهند، خود را طرفدار، حامی و مدافع خلق ایران می نامند! بی آنکه بفهمند و واقعیت انحراف ودشمنی اشان را با مردم ایران بپذیرند و این حقیقت را قبول کنند که خودشان نوکر صهیونیسم و جاده صاف کن امپریالیسم تشریف دارند ودر رذالت وخیانتشان به میهن ومردم ایران جای شک و تردیدی نیست