پنجشنبه, ۱۳ آذر , ۱۴۰۴
شیرینی زندگی بدون فرقه رجوی 30 مهر 1403

شیرینی زندگی بدون فرقه رجوی

آقای قادر رحمانی عضو پیشین مجاهدین خلق، یکی از رها یافتگان از فرقه مخوف و جهنمی رجوی است. وی با شهامت تمام  از اسارت و بردگی ، از مناسباتی بغایت ارتجاعی و قرون وسطایی و از  استثمار روح و جسم انسانها در فرقه تروریستی مجاهدین خلق با تمامی سختی ها گذر کرد و دوباره به […]

نامه قادر رحمانی عضو پیشین مجاهدین، به کریم خان دادستان دادگاه بین المللی لاهه 24 آبان 1400

نامه قادر رحمانی عضو پیشین مجاهدین، به کریم خان دادستان دادگاه بین المللی لاهه

قادر رحمانی طی نامه ای از آقای کریم خان دادستان کیفری دادگاه لاهه می خواهد که سران سازمان مجاهدین را برای پاسخگویی اعمال خود مورد بازخواست قرار دهد. آقای قادر رحمانی در سال ۱۳۶۴ در جنگ ایران و عراق اسیر نیروهای عراقی شده و به مدت ۴ سال انواع شکنجه های روحی و روانی و  […]

قادر رحمانی: امیدوارم در دادگاه لاهه شاهد محکومیت سران فرقه رجوی باشیم 21 تیر 1400

قادر رحمانی: امیدوارم در دادگاه لاهه شاهد محکومیت سران فرقه رجوی باشیم

قادر رحمانی از جدا شدگان از فرقه رجوی از تحویل پرونده شاکیان علیه فرقه رجوی به دادگاه لاهه ابراز خوشحالی کرد و گفت: امیدوارم روزی در این دادگاه شاهد محکومیت سران فرقه رجوی باشیم و ما جداشدگان به حق و حقوق خود برسیم. برای دانلود اینجا را کلیک کنید.

در فراق دوست 22 آذر 1391

در فراق دوست

ازصمیمیت و دوستی که بین ما بوجود آمده بود هردو احساس خطر کردیم که مبادا ما را ازهم جدا کنند به همین خاطرحسین پیشنهاد داد درنشست های عملیات جاری ما هم مثل بقیه به همدیگر انتقاد کنیم تا مسئولین سازمان شک نکنند پیشنهاد خوبی بود پس پذیرفتم از آن روز به بعد انتقادها را با هم می نوشتیم و در نشست همدیگر را مخاطب انتقاد قرار میدادیم تا مسئولین سازمان شک نکنند

زندان در زندان – یادداشت های سفر به اشرف – قسمت دوم 02 خرداد 1391

زندان در زندان – یادداشت های سفر به اشرف – قسمت دوم

در درب ورودی اشرف شاهد صحنه های تلخ و دردناکی بودم خانواده ها با بلندگو و با هزار آرزو فرزندان و بستگانشان را صدا می زدند آنها سالهای طولانی بود که هیچ تماسی با فرزندانشان نداشتند مسعود و مریم که شعار حمایت از حقوق بشر می دهند در طی بیست سال و یا بیشتر اجازه تماس به افراد مستقر در اسارتگاه اشرف را با خانواده هایشان در ایران و یا سایر نقاط جهان نداده اند!

زندان در زندان – یادداشت های سفر به اشرف 26 اردیبهشت 1391

زندان در زندان – یادداشت های سفر به اشرف

ماهیت وحشتناک این فرقه هنوز برای من به درستی آشکار نشده بود؟ چون با اشرفی مواجه شدم که دور آن را نه یک لایه خاکریز یا سیم خاردار که هشت لایه سیم خاردار و خاکریز کشیده بودند! وحشت رجوی و سایر سران مجاهدین از خانواده ها، پدران و مادران دلسوز و ساده دل تعجب انگیز بود. وقتی خوب به اطرافم نگاه کردم متوجه شدم به تعداد سیم خاردارها اضافه شده است

خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین – قسمت هفدهم 25 اردیبهشت 1391

خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین – قسمت هفدهم

شاید سوال این باشد چرا رهبران سازمان به نفرات دروغ گفتند و اعتراف نکردند که موضوع خلع سلاح است چون دیگر بودن یا نبودن فرقی نمی کند. اما پرسش بعدی این است در این گیر و دار رهبر عقیدتی کجاست؟ تا حالا که هیچ خبری نبود و مهم هم نیست که طی این سالیان عمر و جوانی نفرات چه جوری تلف شده و به هرز می رود. بعد معلوم شد که برای رهبر عقیدتی مجاهدین عمر و جوانی و حتی مرگ اعضا و کادرهای تشکیلاتی خیلی مهم نیست

خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین – قسمت شانزدهم 29 فروردین 1391

خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین – قسمت شانزدهم

طی 20 روز، بیست سوژه با سناریوهای مختلف پیاده کردند. فرماندهان سازمان واقعا افرادی غیر قابل کنترل هستند و از نظر روانی نرمال نبودند. در نشست های باقرزاده دقیقا فرماندهان زن عضو شورای رهبری و سایر افراد رده بالای سازمان حالات روحی آنرمال خود را به نمایش گذاشتند. فردی به نام اردشیر که از ناحیه پا فلج و ساکن یکی از کشورهای اروپایی بود و سالها در اشرف بسر می برد چنان تحت فشارش قرار دادند که هر انسان آزاد اندیشی را ناراحت می کرد

خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین ـ قسمت پانزدهم 07 آذر 1390

خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین ـ قسمت پانزدهم

در باقرزاده مستقر شدیم نشست های یگانی شروع شد. همه دچار ابهام بودند که چرا این نشست را در اشرف نگذاشتند؟ چرا این همه راه آمدیم تا در باقرزاده نشست یگان و دسته بگذاریم؟ در نشست انسیه نیز حضور داشت در آن زمان انسیه فرمانده من بود.او یکی از معدود زنان در سازمان بشمار می آمد که آموزش هلی کوپتر دیده بود.نشست استارت زده شد در اوایل نشست دشنام و فحش دادن به سوژه ها آغاز گردید. نفرات یک به یک سوژه شدند. ابعاد نشست ها را گسترش دادند و نشست ها در داخل مقرها تبدیل شد به نشست لایه ای. قبل از اینکه به نشست لایه ای برویم فردی با سابقه ی عضو به نام حسن رویان سوژه شد.

خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین – قسمت چهاردهم 05 آبان 1390

خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین – قسمت چهاردهم

می گویند شخصی خری داشت لاغر مردنی برای فروش به بازار برد آنچنان به تعریف و تمجید پرداخت که آخر سر خودش نیز پشیمان شد و گفت این خر من عالی ست چرا بفروشم اصلا مال خودم! البته رهبر عقیدتی مجاهدین هم همین کار را کرد درست است به لحاظ بیرونی گفته می شد ارتش مختلط ولی باید برادران را از شورای رهبری جدا کرد تفکیک نرینه ی وحشی از مادینه های رام و مطیع! چون امکان دارد به ضد خودش نیز تبدیل شود اما حرف اصلی چه بود؟ خوب هم نیست زیاد حاشیه روی کرد باید به اصل موضوع پرداخت. با این کار رهبر عقیدتی خیالپرداز می خواست گامی مهم در امر داخلی و هم خارجی بردارد

خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین – قسمت سیزدهم 19 شهریور 1390

خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین – قسمت سیزدهم

در یک مقطع مسئولین سازمان تصمیم عجیبی گرفتند این مبارزین اعم از زن و مرد که به ظاهر در تمامی بحث ها با هم اشتراک داشتند اما اینبار باید بکارگیری کلمات برای برادران و خواهران مجاهد فرق کند!! برادران = نرینه وحشی و خواهران = مادینه!!. واقعاً این بحث های بی معنا و مضحک به زعم رهبر عقیدتی منسجم و علمی بودند و اما باید اعتراف کرد رجوی خود نمونه عینی یک نرینه ی وحشی تمام عیار بود و نه نفرات فریب خورده و مورد ستم واقع شده.

خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین – قسمت دوازدهم 17 مرداد 1390

خاطرات قادر رحمانی عضو سابق مجاهدین – قسمت دوازدهم

مسعود رجوی یک بلوف زن تمام عیار است او تمام توان خود را بکار گرفت و از نفرات مشخص کمک خواست که نگذارید افراد خواهان خروج از مقرهای سازمان در عراق خارج شوند او در نشست گفت: جواد باغبان می خواهد از اینجا برود او نادان است خواهرش شهید شده است. خودش این همه نقطه مثبت دارد چرا می خواهد برود، آیا این سوال منطقی نیست که به ذهن افراد بزند کسی که می خواست ارتش را منحل کند چرا از خروج داوطلبانه افراد از اشرف واهمه دارد؟

blank
blank
blank