سه شنبه, ۲۵ آذر , ۱۴۰۴
خاطرات نشست طعمه در فرقه رجوی – قسمت اول 28 مهر 1390

خاطرات نشست طعمه در فرقه رجوی – قسمت اول

سال 1380 مقر ما به نام قرارگاه موزرمی به فرماندهی زهره قائمی درخارج ازشهر عماره (عراق) بنا شده بود. من کارهای پشتیبانی را در مقر انجام می دادم معمولا به تمام نقاط مقر سرکشی می کردم. بعد از ظهرها نشست عملیات جاری با افراد رده بالا را زهره قائمی برگزار می کرد. هر موقع از کنار ساختمان ستاد رد می شدم افراد حاضر درنشست سرهمدیگر فریاد می کشیدند و به هم فحش های رکیک می دادند این روال هر روز ادامه داشت.

گفتگو با آقای سیروس غضنفری درباره سازمان مجاهدین – قسمت سوم 27 مهر 1390

گفتگو با آقای سیروس غضنفری درباره سازمان مجاهدین – قسمت سوم

رجوی با فرستادن مریم به خارجه می خواست چرخش فکری افراد را با فشارهای تشکیلاتی برای اطاعت پذیری لازم در درون تشکیلات ایجاد کند و به راحتی اندیشه های افراطی و خشونت زا را در اذهان عمومی قرارگاه اشرف جا بیندازد. لذا با راه انداختن نشست ها وبا ادای این جمله ها که” الان با کسی شوخی ندارم” یا” مریم را به خط اول جبهه فرستاده ام تا راه سرنگونی را حل کند وشما باید تمام عیار دراختیارسازمان باشید تا سازمان راه بن بست را باز کنند”

اسیران اشرف در آتش رهایی 27 مهر 1390

اسیران اشرف در آتش رهایی

رسول سپیده دم 27 مهر ماه 73 در ساعت 5 صبح در محوطه پارکینگ ستاد فرماندهی اشرف خود را به آتش کشید تا بدین ترتیب بهای رهایی خود را با رقص شعله های آتش وسوختن گوشت واستخوانش بپردازد.محدود نفراتی که در آن سپیده دم شاهد صحنه بودند صدای فریادهای رسول را شنیدند که از میان شعله های آتش طنین انداز می شد که می گفت زنده باد آزادی، مرگ بر رجوی. روزی از قطران خون من گل ها خواهد روئید.

تاملی بر نقطه نظرات جدا شدگان مجاهدین پس از سفر به اشرف – قسمت هفتم 27 مهر 1390

تاملی بر نقطه نظرات جدا شدگان مجاهدین پس از سفر به اشرف – قسمت هفتم

من با تمام وجودم حس میکنم بعد از روشنگری خانواده ها و جدا شدگان در سال های اخیر سران مجاهدین دیگر توان آن را ندارند تشکیلات را حفظ کنند و نمی توانند بچه های اسیر را در اشرف کنترل کنند در ماه ها و روزهای آینده به امید خدا شاهد فرار و آزادی تعداد کثیری از زندانیان اشرف خواهیم بود حال هر چقدر مسعود دلش می خواهد با دیوارهای خالی کنفرانس بگذارد و مریم هم ژست های تو خالی بگیرد چون همه بچه های داخل اشرف فهمیده اند مسعود از ترس، خودش را داخل سوراخ موش کرده و مریم هم در فرانسه تلاش می کند شوهر بدنام خود را نجات دهد

گردنبند و رقص رهایی در فرقه رجوی! 26 مهر 1390

گردنبند و رقص رهایی در فرقه رجوی!

عکسی از جوانی مسعود رجوی بر این گردنبند نقش بسته است. کسی که خود را در هر نشستی سمبل رهایی از «ج» و «ف» (جنسیت و فردیت) و یا به زبان دیگر «عاری از هرگونه خودپرستی و افکار فساد جنسی» می خواند، در درون «حرمسرای» خود، گردنبندی با نگارۀ «خود» را به همسرانش هدیه می کرد! یعنی دقیقاً بر تمامی آنچه مدعی آن بود مهر باطل می زد: رهبری که عاری از فردیت است و بر همه جا نقش خود را عرضه می کند… رهبری که عاری از جنسیت است و حرمسرا تشکیل می دهد!

آخرین تیر ترکش مجاهدین خلق 26 مهر 1390

آخرین تیر ترکش مجاهدین خلق

آخرین تیر ترکش مجاهدین خلق در استفاده از دروغ و دغل و نیرنگ امروز بدین صورت نمایان شد که اطلاعیه داده اند که انگار بیش از هفتاد نماینده مجلس عراق از کمیساریای پناهندگی سازمان ملل خواسته اند تا دفتری در داخل اشرف برقرارکرده، کنترل کمپ را از دست دولت عراق خارج سازد!. البته این درست همزمان است با اخبار منعکس شده در السومریه مبنی بر شروع مذاکرات لندن بین هیئت پارلمانی عراق به رهبری آقای اسامه النجیفی و هیئت پارلمانی بریتانیا به رهبری بارونس نیکلسون

آنانی که در بلوچستان زندگی می کنند بلوچ نیستند! 26 مهر 1390

آنانی که در بلوچستان زندگی می کنند بلوچ نیستند!

نکته ای که خیلی برایم جالب بود این بود که این افراد میگفتند اینهایی که دنبال فرزندان خود از بلوچستان آمدند بلوچ نیستند انگار بلوچ بودن یک امتیاز خاص هست که الان رجوی کشف کرده و او میگوید چه کسانی بلوچ هستند وچه کسانی نیستند ودر ادامه این افراد فریب خورده گفتند که بلوچهای واقعی آنانی هستند که در اشرف اند و آنهایی هستند که از اشرف دفاع میکنند ,باشد ما این را ملاک قرار داده و به مطلب خود ادامه میدهیم.

معرفت درٌ گرانی است، به هرکس ندهند 25 مهر 1390

معرفت درٌ گرانی است، به هرکس ندهند

مجاهدین از بدو تاسیسشان بنای حرکت و استراتژیشان را بر خشونت، ترور و کشت و کشتار نهاده اند و برای تغییرات این روش نامعقول و غیر انسانی تمایلی از خود نشان نمیدهند. آنها نمی خواهند بپذیرند که جهان رو به تمدن کنونی از این مراحل گذشته است و پایبندی هر حزب و سازمان به مسایل و موارد ایدیولوژیک در تصمیم گیری های سیاسی، به نابودی همان حزب و یا سازمان منجر خواهد گردید.

ترس سران فرقه رجوی از پناهندگی اعضاء اسیر به کشورهای آزاد دنیا 25 مهر 1390

ترس سران فرقه رجوی از پناهندگی اعضاء اسیر به کشورهای آزاد دنیا

پدر خوانده فرقه در نشست معروف موسوم به سیتی زنی در قرارگاه اهدایی پدر معنویش صدام با برگزاری ساعتها نشست برای افرادی که در اروپا و امریکا موقعیت پناهندگی یا سیتی زنی داشتند ابلاغ کرد که همه شما باید به ان پاسپورتها تف کنید و سیتی زن اشرف شوید! بدین شیوه سران فرقه از افرادی که دارای موقعیت پناهندگی بودند دست خطی گرفتند مبنی بر اینکه دیگر خواهان ادامه موقعیت پناهندگی یا سیتی زنی نیستند!

انحصار گرایی و دروغ گفتن اقدام کیفی مجاهدین! 25 مهر 1390

انحصار گرایی و دروغ گفتن اقدام کیفی مجاهدین!

سران مجاهدین با گول زدن خودشان برای کسب منافع گروهی بیشتر رده افتخاری نوکری صدام را بدست آورند. مگر کم نفراتی بخاطر انتخاب موضوع جدا شدن از مجاهدین در قرارگاه اشرف و قبل از سرنگونی صدام حسین , بخاطر عدم مواجه با نشست های سرکوب موسوم به دیگ با نفت صنفی ها خود را به آتش کشیدند. پس اینهمه از حرفهای تازه ای که مجاهدین این روزها و از سر استیصال اینور و انور مطرح می کنند صحبت های جدیدی نیست و این به ریشه نفاق و دورویی درون و بیرون آنها مربوط می گردد.

خانواده آهنگر طبقی: رجوی ها عامل متلاشی شدن خانواده مان – قسمت دوم 23 مهر 1390

خانواده آهنگر طبقی: رجوی ها عامل متلاشی شدن خانواده مان – قسمت دوم

مسئولین سازمان از ترس این که عزیزان ما به فکر خانواده های خودشان بیفتند و دوباره عاطفه های خشکانده آنها را زنده کند و فکری برای فرار کنند هرگز اجازه حتی ملاقات از راه دور را نمی دهند. سازمان همیشه از حقوق بشر صحبت می کند و دم از دمکراسی و آزادی می زند مگر من یک انسان نیستم و حق ندارم که حتی یک بار هم شده در تمامی عمر پدرم را ببینم و یا حتی یک بار با او صحبت کنم؟

جنگ خلیج و آواره کردن کودکان معصوم توسط رجوی 20 مهر 1390

جنگ خلیج و آواره کردن کودکان معصوم توسط رجوی

کودکان را می دیدم که گریه آنها قطع نمی شد و خودشان را به شیشه های اتوبوس می کوبیدند سران ظالم سازمان در این رابطه بی تفاوت بودند زنهایی که برای بدرقه فرزندانشان به محل آمده بودند فقط اشک می ریختند. صدای یک زنی به گوشم می رسید با صدای بلند می گفت ما بدون کودکانمان در این جا چکار کنیم تنها دل خوشی ما کودکان ما بودند آنها را کجا می برید

blank
blank
blank