سنگ بزرگ برداشتن علامت نزدن است
اگر به رهبران این سازمان باشد انها هیچ کمکی به نیروهای خود بخصوص نیروهای با رده پایین تر در خروج از عراق نخواهند کرد و در نهایت انها را سرازیر ایران خواهند کرد. اگر هم بخواهد به خارج بفرستد شورای رهبری و مسئولین بالای خود را خواهد فرستاد و نه کس دیگر را. این را رهبران سازمان در بحبوحه جنگ با رژیم جمهوری اسلامی ایران بخوبی نشان دادند و حتی نیروهای جدا شده خود را دو دستی تحویل مقامات دولت صدام حسین میدادند
« بینه » ی مریم رجوی در ملبورن
درحقیقت رجوی جهت همکاری، بر نقطه ضعف افراد دقیق می شود و همواره ضعیف ترین ها را انتخاب می کند تا با متورم کردن عقده ی « جاه طلبی» و آماس « خودشیفتگی» شان، معتاد آنچه رجوی از کیسه ی خلق محروم عراق وزیر سرنیزه ی صدام حسین به حلقوم شان ریخته، فرزندان ما که هیج، زاده ی خود را هم به دریا و بیابان خواهند بیندازند.
نماینده مجلس بلژیک: مجاهدین فرقه هستند
ژوزی دوبیه در گفت وگو با روزنامه”لیبر بلژیک” با اشاره به حضورش در عراق افزود: رفتاری که رئیسان گروه مجاهدین با اعضای خود در عراق می کردند، شبیه رفتار فرقه ها با پیروان خود بود. این نماینده حزب سبزهای فرانسوی زبان در مجلس سنای بلژیک با چندش آور خواندن رفتار روسای این گروه با مردان، زنان و زندانیان ایرانی در عراق ادامه داد: رفتار این گروه شبیه به رفتار اعضای گروه مسیحی”ساینتولوژی” (فرقه ای با رفتارهای خاص در مسیحیت که از نظر کلیسا نیز مطرود است)، می باشد.”
خارج شدن مجاهدین از لیست تروریستی یا مماشات با ایران
علت اصلی از لیست در آوردن سازمان نه به خاطر شدت علاقه سران اروپا به سازمان، بلکه به دلیل به بن بست رسیدن دولت عراق برای اخراج سازمان و مذاکرات آنها با دولتهای اروپایی برای قبول نفرات سازمان در کشورهایشان بود.مسعود به تروریست بودنش افتخار میکرد. خارج شدن از لیست تروریستی نه توسط خودشان بود بلکه توسط خارج از خودشان صورت گرفته است.
آیا سرنوشت مجاهدین تغییری خواهد کرد
مجاهدین طبق روش معمول که از هر خس و خاشاکی پیروزی می سازند و هر اتفاق کوچک را یک حادثه بزرگ نشان می دهند شروع به جشن و پایکوبی نمودند که شکر خدا ما دیگر تروریست نیستیم. آنها روزی به تروریست بودن افتخار می کردند و امروز به زدودن آن از دامن شان، اما این زدودن نه توسط خودشان که توسط خارج از خودشان صورت گرفته و خود هنوز در باور ضمیرشان تروریسم را ارج می نهند.
گفتگو با آقای سیامک حاتمی – قسمت هفتم
نشست های موسوم به انقلاب ایدئولوژیک دقیقا برای این طرحی شده بود تا افراد را وادار کنند مطیع کامل رهبران سازمان باشند. و در عملیات تروریستی بدون کوچکترین سوال و یا ذهنیتی و یا تناقضی دست به کشتار شهروندان ایرانی بزنند. نشست انقلاب ابتکار شخص رجوی بود او می خواست افراد را مبدل به رباط هایی بیرحم کند که قدرت تفکر نداشته باشند.
قدیسه های شورای رهبری مجاهدین
الان من فکر می کنم یکی از دلایلی که علیرغم همه صحبت هایی که من با رسانه های خارجی کردم یا فعالیت هایی که در بنیاد خانواده سحر دارم، اگر توجه کنید، می بینید که سازمان هیچ موضع گیری سر من نمی کند. این کار را برای چه نمی کند؟ در حالی که برایش خیلی راحت و ساده است که جعل سند کند یا هر اتهامی را ببندد و بگوید ولی هیچ موضع گیری نمی کند، چرا؟ به خاطر اینکه نمی خواهد این موضوع دامن زده شود و در داخل خودش افراد متوجه بشوند که از این قدیسه ها و افرادی که تا این میزان در ذهنشان اینها را مقدس کرده اند یک نفر فرار کرده است.
تهدید به مرگ از زندانهای اشرف تا دنیای آزاد اروپا
که این آرزوی همیشۀ مریم قجر عضدانلو با انقلابش بود تا ما را به صفر به هیچ و هیچ چیز و هیچ کس تنزل بدهد. صفر به این خاطر که ما را از گذشته از خاطراتمان از دوستانمان از بستگانمان و از کسانی که عاشقشان بودیم گسستند. صفر به این خاطر که هویتمان را فردیتمان را دوست داشتنهایمان را تنفرهایمان را پر نسیبهایمان و باورهایمان را از دست داده ایم. صفر به این خاطر که احساس می کنیم هیچ چیز نمی دانیم و همه آن چیز را که یک وقتی می دانستیم نیز با علامت سئوال بزرگی روبرو است و باز هم صفر به این خاطر که از همه آن چه که داشتیم فیزیکی و روانی اکنون چیزی بر جا نمانده جوانی و سلامتی مان را از دست نهاده ایم
مجاهدین اجازه نمی دهند فرد به جامعه بیرون فکر کند
سازمان خیلی حواس جمع کار می کند. یعنی یک چیزی که بحث سیاسی در آن باشد و از طرفی هم قیمتی هم برایش نداشته باشد از طرفی هم فرد با خانواده اش تماس پیدا نکند یعنی سازمان همه جانبه روی این موضوعات انرژی مکفی می گذارد که یک وقت فرد نتواند هوای جامعه عادی به ذهن اش بزند. یا در اصطلاح دیگر تشکیلاتی شان متوجه این هستند که فرد لب پر نخورد.
فرقه مخرب رجوی ها، از زبان سرویس اطلاعاتی آلمان
رهبری مجاهدین، خواهان اطاعت و سرسپردن و آمادگی برای عمل در تمام دنیا از طرف هوادارانش می باشد، این روش دیکتاتوری همسر رجوی هم می باشد.در تبلیغات شورای ملی مقاومت مطالبی به عنوان شاخصه های دمکراتیک به بیرون ارائه می شود که به هیچ وجه در درون مناسبات، اجرایی نمی گردد.در یک دایره بسته، با یک شیوه رهبری فرقه گونه، جبر تشکیلاتی و رهبری استالینیستی مسعود و مریم رجوی و همچنین شکنجه های روحی و روانی که به اعضاء ناراضی اعمال می گردد، جاری است.
منافع فرقه یا پر کردن جیب خدای فرقه
خالق فرقه خود در ناز و نعمت مالی و رفاهی است و خرجهای چنین و چنانش برای جشن ها و مهمانی هایش که البته برای گسترش و حمایت از فرقه است و چشم هر حاتم بخشی را خیره می کند و از آنطرف هم خرجهای میلیونی برای سیر کردن شکم عراقیان که بلکه بتواند به بهانه فسنجان و قیمه آنها را به اشرف بکشاند برای کسی پوشیده نیست و این در حالی است که خود قربانیان اشرف از این بذل و بخشش ها محرومند.
طعمه – قسمت دوم
چه بازی دردناکی با سرنوشت ما کرده اند و چطور ما را به خاک نیستی کشانده اند آیا آنهایی که ما را به بند اسارت خودمان کشیده بودند خودشان هم فاکت هایی به ما ارائه می دادند تا ما هم تعدادی از جنایت این جانیان آزادی را می دیدیم تا ما هم می دیدم و برای لحظه ای به خود می آمدیم که وای بر ما، ما چه کرده ایم با خودمان، با خانواده هایمان و با زندگی وجوانی مان. آیا اگر آنها هم به ما فاکت ارائه می دادند ما به این نقطه می رسیدیم یا نه؟