پنجشنبه, ۲۰ آذر , ۱۴۰۴
رجوی حیا کن، بچه ها را رها کن 18 اسفند 1390

رجوی حیا کن، بچه ها را رها کن

. دختری که از پشت حصار پدرش را می بیند و او را صدا می کند. بابا من فرزند تو هستم ولی نفرات پدر او را احاطه می کنند تا صدای فرزندش به گوش او نرسد. نوه ای که برای دیدار پدربزرگش چشم انتظار جلوی درب اشرف نشسته است که شاید رهبران فرقه به رحم آیند و اجازه ملاقات بدهند تا او پدربزرگش را ببیند. آیا این صحنه ها، صحنه های دلخراشی نیست که آدم را در خود غرق کند و چرا؟ چرا؟ چرا؟ را با خود زمزمه می کند؟ اینها قربانی چه کسانی هستند و چه کسانی باعث قربانی شدن اینها شده اند.

همسر علی ابراهیمی از احساساتش می گوید 18 اسفند 1390

همسر علی ابراهیمی از احساساتش می گوید

آقای رجوی سوال همسر علی این بود که چرا علی به ملاقات نیامد و چه چیز او را اینطور بی احساس کرده که عشقش و دوستش را ملاقات نکرد ولی آقای رجوی سوال من این است آیا ایدئولوژی شما اینطور انسانی به بار می آورد و همه را بی احساس می کند یا جبر و ترسی که شما در تشکیلات به وجود آورده اید؟ باید که جوابی برای همسر علی و علی های دیگر داشته باشید و جواب او را بدهید و او را از این رنجش آزاد کنید.

ازکار و زندگیم دست شستم تا فرزند اسیرم را دریابم 17 اسفند 1390

ازکار و زندگیم دست شستم تا فرزند اسیرم را دریابم

خانم شهربانو مرندی مادر عضو اسیر اشرفی خسروسلیقه دار است. خانم مرندی گفتند توانستم مقاومت کورکورانه نگهبانان رجوی را بشکنم تا به من مادر سالمند فحاشی نکنند و سنگ نزنند و به درد دلم گوش فرابدهند و من فکرمیکنم فرار اخیر آقایان میریان و رحمانی محصول بلافصل فعالیت خودم و سایرخانواده های گیلانی که در مقابل کمپ اشرف حضور داشتیم بوده است

نکته هایی از سفر به اشرف 16 اسفند 1390

نکته هایی از سفر به اشرف

مادری که عکس فرزندش از گردنش آویزان بود یک مرتبه شعار داد که «این بچه ها کجان پس، چرا ملاقات نمی یان». وقتی که این شعار را هر بیننده ای ببیند ودر آن لحظه خود را جای آنها بگذارد وفکر کند که کسانی نگذارند جگرگوشه شان به دیدار آنها بیایند، آن موقع است که دیگر نمی تواند جلوی اشک های خود را بگیرد و معنای عمیقی که در آن صدای مادرانه بود را، درک می کند.

نامه سرگشاده بنیاد خانواده سحر به وزیر امور خارجه آمریکا 15 اسفند 1390

نامه سرگشاده بنیاد خانواده سحر به وزیر امور خارجه آمریکا

سازمان مجاهدین خلق به رهبری مسعود رجوی یک فرقه مخرب کنترل ذهن است که اعضای خود را با استفاده از تکنیک های روانی مانیپوله کرده و در اسارت ذهنی نگاه داشته است. خانواده های اعضای این فرقه بیش از دو سال است که در برابر دروازه های پادگان اشرف تحصن نموده و تنها خواسته آنان دیدار با عزیزانشان است که رجوی هرگز چنین اجازه ای را نداده است چرا که میترسد تسلط روانی و ذهنی خود بر نیروهایش را از دست بدهد. زمانی میتوان گفت که رجوی همکاری خود را نشان داده که به این خانواده ها اجازه دهد بدون واسطه و بطور مستقیم با عزیزان خود دیدار داشته باشند.

به رهایی برادرم ازچنگال فرقه رجوی امیدوارم 15 اسفند 1390

به رهایی برادرم ازچنگال فرقه رجوی امیدوارم

آقای پورحسن عضو فعال و برجسته و مرتبط با انجمن نجات همچنین افزودند که عزم و جزم دارم تا رهایی برادرم را موجب شده و پس از سالیان چشم انتظاری وی را درآغوش بگیرم و به رجوی و سایر سران تشکیلات مخوف رجوی ثابت کنم که میتوانیم با مقاومت و پایداری در برابر فحاشی و سنگ پرانی سران مغزشویی شده رجوی پیروزشده وازخواست مشروع خود مبنی برملاقات حضوری با برادرعزیزم اسماعیل پورحسن عضو اسیر اشرفی و رهایی و بازگشت وی به وطن و کانون گرم و پرمهر خانواده گامی واپس نخواهیم نهاد.

نامه خانواده های خوزستانی به نوری المالکی نخست وزیر عراق 04 اسفند 1390

نامه خانواده های خوزستانی به نوری المالکی نخست وزیر عراق

ما جمعی از خانواده های اسیران فرقه تروریستی رجوی که طی سالیان از ابتدایی ترین حقوق اولیه و انسانی خود که همانا حق ملاقات با عزیزانمان است محروم بوده ایم.ما از دولت عراق و شخص جنابعالی مصرانه درخواست داریم که با فرزندان ما درکمپ جدید بمثابه پناهجویان مستقل برخورد نموده تا آنها بتوانند خارج از اتوریته و کنترل تشکیلاتی در یک فضای آرام برای آینده خود تصمیم بگیرند.

رجوی!! به خاطر خدا هم که شده کمی شرم کن 04 اسفند 1390

رجوی!! به خاطر خدا هم که شده کمی شرم کن

مادرانی هستند که با ویلچر به عراق سفر می کنند که بعد از چندین سال با فرزندانشان ملاقاتی داشته باشند ولی رهبری فرقه دل آنها را می شکند و نا امید بر می گردند. در مقابل از سوی مادران نفرین است که نثار رجوی و سرانش می شود. انسانها همدیگر را درک می کنند ولی رجوی و سرانش فقط خودشان را درک می کنند. آنقدر ظلم کرده اند نمی توان به آنها گفت انسان

خانواده ها تا آخر ایستاده اند 27 بهمن 1390

خانواده ها تا آخر ایستاده اند

خانواده ها البته هر روز در تمامی اضلاع پادگان حضور فعال دارند و تا آنجا که حنجره و صدایشان یاری میکند عزیزان خود را صدا میزنند که البته همچنان توسط عده ای از قربانیان مغزشوئی شده فرقه رجوی مورد بی مهری همراه با فحش های رکیک که معلوم نیست از کجا یاد گرفته اند و پرتاب سنگ به سمت زنان و مردان سالخورده که معلوم نیست در مرام کدام مبارزی تاکنون سراغ داشته اند قرار میگیرند. در این خصوص چند فیلم تهیه شده که بعدا به نظر خوانندگان خواهد رسید.

گزارش سفر به کمپ اشرف 26 بهمن 1390

گزارش سفر به کمپ اشرف

عده ای از حاضران در مقابل کمپ نام فرزندانشان را که در کمپ ساکن هستند در دست دارند. در چند متری یکی از دربهای اصلی کمپ، ایست بازرسی ارتش عراق قرار دارد و آنان بدون مجوز از دفتر نخست وزیری به کسی اجازه عبور از این ایست بازرسی را نمی دهند. وقتی که کاروان ما به درب نزدیک شد، دهها خانواده با شعارهای”مرگ بر مسعود رجوی” و”ما خواهان ملاقات با فرزندانمان هستیم” به طرف ما آمدند.

افشای ترفند جدید رجوی توسط خانواده ها 19 بهمن 1390

افشای ترفند جدید رجوی توسط خانواده ها

خانواده ها که در دو سال گذشته با تحمل سختی های زیاد در دوره های مختلف به جلوی درب اشرف رفتند شاهد برخوردهای فریب کارانه زیادی از طرف مسئولین اشرف بودند ولی این بار اعلام ملاقات برای خانواده ها از طرف رجوی تعجب آنان را برانگیخته و پی به دجالیت بیشتر او بردند آنها می گویند چطور کسی که دستور توهین و سنگ باران به پدر و مادر پیر را می دهد مدعی دادن ملاقات به آنان است؟

منطق رجوی ها فحاشی و سنگ پرانی به خانواده هاست 19 بهمن 1390

منطق رجوی ها فحاشی و سنگ پرانی به خانواده هاست

رجوی نه تنها در این دو سال پاسخی برای خانواده نداشت و حتی اجازه یک ملاقات را به خانواده نداد بلکه در جواب درخواست خانواده ها حتی برای دیدن یک لحظه و آن هم از پشت سیم خاردار با سنگ و کلوخ و تیر و کمان و میله گردهای برش داده شده و تیز پذیرای آنان بوده است. در این مدت شاهد زخمی شدن خانواده های زیادی بودم که حتی علی رغم سنگ پراکنی عوامل رجوی به نزدیک سیاج می رفتند تا بتوانند با آنان صحبت کنند.

blank
blank
blank