سرانجام دیوار هر دیکتاتوری فرو خواهد ریخت – قسمت سوم
بعد از 19 فروردین رجوی به خیال خام خود برای در هم شکستن مقاومت و روحیه خانواده ها شیوه ضد انقلابی دیگری را در پیش گرفت و به افراد خودش دستور داد تا با سنگ و تیر و کمان و قلاب سنگ به خانواده ها حمله کنند که حتی تعدادی از خانواده ها زخمی شده اند ولی جالب این که هرگز دست به عکس العمل نزده و همچنان به فعالیت خود یعنی آزادی عزیزانشان ادامه می دهند چون خوب فهمیده اند که این خواست فرزندانشان نیست
چه کسی حقوق اسیران اشرف را پایمال می کند؟
آیا در اشرف جان افراد ارزش داشت؟ چند نفر از اعضای معترض بر اثر فشارهای تشکیلاتی اعم از روانی و جسمی کشته شده، خودکشی کردند و یا برای از بین رفتن به زندان ابوغریب فرستاده شدند؟ مگر همسر پلید مریم قجر بارها و بارها اعلام نکرده بود که « خون و نفس » تک تک شما متعلق به من است و من هرکاری بخواهم با آن می کنم؟
عوامفریبی سالانه مریم قجر به نام اسلام در ماه مبارک رمضان
خانم رجوی در اروپا در تلاش است تا از تلاشی و جمع شدن این سازمان در عراق جلوگیری کند. به همین منظور در تکاپوی وسیعی در اروپا دست به دروغ و تشبث و فریبکاری می پردازد.این بار خانم رجوی با سوء استفاده از ماه مبارک رمضان جمعی را که بعضا اعتقادات اسلامی هم ندارند بعنوان مسلمان در پاریس جمع نموده تا با فریب کاری ضمن مسلمان نمایی خود چهره دموکراتیکی از افکار و ایدئولوژی فرقه اش به سایرین نشان دهد.
اندر باب عوام فریبی مریم رجوی
چند روز پیش در پاریس مراسمی برای افطار ماه رمضان از طرف فرقه رجوی برگزار شد که در آن مریم رجوی نیز شرکت کرد. از خرج و مخارج و پول های هنگفتی که در این زمینه خرج میکنند که بگذریم، اصل موضوع و هدف آنها عوام فریبی و گول زدن افکار عمومی است.زمانی که رجوی هنوز به سوراخ موش نرفته بود و مریم قجر نیز در عراق بود هر ماه رمضان دهها مهمانی در اردوگاه اشرف برگزار می کردند و مثلا میخواستند علاوه بر ادعای اعتقادات مذهبی کار نیرویی هم بکنند و نیروهای وارفته را شارژ بکنند.
تأملی کوتاه بر سخنرانی مریم عضدانلو قجر در ژنو
خانم عضدانلو شما در ابتدای سخنرانیتان مدعی شدید که از جانب هموطنان ایرانی و خانوادههای زندانیان سیاسی به شهر حقوق بشر(ژنو) آمده اید،!؟ در این رابطه باید به اطلاع شما برسانم که شما از جانب خودتان سخنرانی نمایید و حق ندارید که خودتان را نماینده مردم ایران معرفی نمایید. حافظه تاریخی میهن ما به یاد ندارد که شما را به نماینده گی از خویش برگزیده باشد
خانم قجر بالاخره در کدام مرحله سرنگونی قرار داریم؟
وی در یک گنده گویی مفتضحانه سعی کرد باز هم اشرف را بالا برده و عنوان کند که حکومت ایران از ترس سرنگونی حمله به اشرف را نیاز داشت چون اگر این اتفاق نمی افتاد حتما سرنگونی حکومت ایران نزدیکتر بود باید به این زن دروغگو گفت تو به همراه شوهران فراریت از سال 60 است که عنوان می کنید که حکومت ایران خیلی زود سرنگون می شود و آن موقع هم که اشرفی در کار نبوده است این پیش دستی کردن نشان از اوج گزش شما از فروپاشی اشرف را نشان می دهد.
دیکتاتورها فقط زبان زور را می فهمند
مریم قجر که اینک زمان با سرعت بر علیه دیکتاتوری آنها در حرکت است و از رسیدن بهار آزادی اسیران اشرف به وحشت افتاده و تمام ترفندهایی که او و همسر جنایتکارش برای افزودن به عمر ننگین فرقه خود بکار برده اند را بی اثر می بیند، آنچنان در بن بست مرگ بار گیر کرده که دچار گیجی شده و نه یکی بلکه مدعی است که سه راه حل برای کسانی که خواهان خروج از اشرف هستند ارائه کرده است!!!
سرانجام دیوار هر دیکتاتوری فرو خواهد ریخت – قسمت دوم
سازمان سال ها بر روی ذهن افراد کار می کرده است تا فرار کردن برای افراد یک تابو شود و این را القا می کند که هر کس فرار کند مزدور و مستقیما به دامن جمهوری اسلامی می رود و از طرف دیگر این القائات در اشرف را بسط داده که بیرون از تشکیلات، دنیای حیوانی و درنده ای وجود دارد که افراد را بلع می کند و نمی شود کسی که در مناسبات سازمان بود، در بیرون زندگی کند.
جمعبندی مضحک و دروغین رجوی از شکست عملیات باصطلاح فروغ جاویدان
بدلیل بن بست استراتژیکی بعد از عملیات مرصاد، سازمان از درون در حال نابودی بود که در نتیجه رجوی جنایتکار با شیوه های سرکوبگرانه و اعمال حصارهای فیزیکی سنگین و مغزشویی مستمر و ایجاد حصار ذهنی در صدد نگه داری مناسبات فرقه ای خود بود و این امر فروپاشی درونی را تسریع می کرد زیرا نیروها به زور در فرقه مانده بودند و در نتیجه آمار فرار، خودکشی، کنتاکت و اصطکاک، کتک کاری و… در مناسبات فرقه هر روز بالاتر و بالاتر رفت.
زندگی نامه مریم رجوی
ایشان دست پرورده آقای مسعود رجوی هستند، ولی در کلاس های درسی که من داشتم، کلاس های آموزشی که من داشتم هم ایشان چندین جلسه شرکت می کردند و به اصطلاح تاریخچه سازمان را آموزش می دیدند و یک سری مبانی اساسی و اولیه سیاسی و همین طور تاریخچه مجاهدین. یعنی کسی که در سازمان مجاهدین بوده باشد احتیاج به آموزش دیدن در مورد تاریخچه مجاهدین و زندگی و قضایای قبل از مجاهدین و انقلاب مجاهدین ندارد، ما داشتیم نمونه اش خانم سهیلا صادق هست که هنوز هم در روابط هست، از کسانی که قبل از انقلاب بوده، زندان رفته، دستگیر شده و چند نفر دیگری هم بودند. خانم مریم عضدانلو قبل از انقلاب نه سابقه فعالیت داشتند و به دنبال آن نه سابقه دستگیری و نه حتی بازداشت
گفتگوی اعضای جدا شده مجاهدین درباره ی ترفندهای سران مجاهدین ـ قسمت یازدهم
جالب است وقتی شما می خواستید بعد از ده سال از اشرف خارج شوید و به ایران بازگردید فهیمه اروانی و سایر مسئولین سازمان به شما می گفتند به ایران نرو ما فرزندت سعید را به اشرف خواهیم آورد!! بازی با احساسات یک مادر محروم کردن او از فرزندش و محروم کردن فرزند از مادرش برای ده سال و بعد بازیچه قرار دادن احساسات یک مادر از نظر مسئولین سازمان اصلا مهم نبود آنها برای رسیدن به هدفشان انسانیت را زیر پا میگذارند. این مسائل واقعا ناراحت کننده است.
غار مجاهدین
رهبری با ساختن غار برای خود و اعضایش، کار را برای خود آسان کرد. پیروانش که در تاریکی نشسته اند، نمی توانند ببینند و بدانند که رهبر در زیر زمین مشغول چه بازی و چه کارهای نامشروعی است. پیروانی که نمی توانند ببینند و بدانند که بیرون از غار، دنیا به کجا رسیده و به کدام سمت در حرکت است. پیروانی ناآگاه و جاهل و عادت کرده به تاریکی، که تنها راه نجات خود را منوط به نجات دیگران می دانند.