ورود به قرارگاه فرار از اشرف، فرار از جهاد اکبر بود؟ – قسمت دوم
زندگی در کنار خانواده، موهبتی که دوباره نصیبم شد دیدار فاضل فرهادی با اعضای انجمن نجات اراک
دفتر بغداد و جاذبه های مبارزه فرار از اشرف، فرار از جهاد اکبر بود؟ – قسمت اول
از دام تا رهایی – قسمت اول
مدتی است که خیلی از دوستان از من سئوال میکنند که مگر شما چشم و گوشتان بسته بود که وارد سازمان مجاهدین خلق شدید. مگر از ابتدا نمی دانستید که شما را از ایران به کجا و برای چه کاری می برند. دوستان عزیز بزرگوارم اگر میل به شنیدن حقایق و چگونگی گذر من به […]
خاطره ای تلخ اما واقعی
وقتی تازه وارد سازمان شده بودم و فهمیدم که دروغ گفته اند به مسئولم که آن زمان زهرا مهر صفت بود گفتم نمیخواهم در سازمان بمانم و میخواهم برگردم ایران و کنار خانواده ام باشم. روز بعد زهرا مهرصفت صدایم کرد و گفت برای چی میخوای برگردی گفتم دوست ندارم اینجا باشم و میخواهم برگردم. […]
بازجویی برای جرمی که مرتکب نشده بودم
در زمانی که تازه به تشکیلات سازمان مجاهدین خلق در کشور عراق پیوسته بودم و هنوز به ماهیت کثیف آنها پی نبرده بودم، در خیال خود به رهایی کشورم و رسیدن به آزادی بسر می بردم ، در آن زمان بعضی از واژه های سازمان برایم مقدس جلوه می کرد و سرشار از شوق مبارزه […]
زندگی کردن در کمپ اشرف ۳ جرم است!
محدودیت های غیربشری حاکم بر تشکیلات سازمان مجاهدین خلق، آنچنان سخت و طاقت فرسا است و خط قرمزها آنقدر زیاد هستند که افراد جدا شده از این مناسبات، با هر نشانه ای از زندگی عادی احساسی توام از شادی و حسرت را در درون خود تجربه می کنند، حتی اگر این نشانه، تجربه یک پیک […]
پست نگهبانی آن شب طور دیگری رقم خورد
مدتها بود که از کارهای تکراری و پست های تکراری و روزمرگی حاکم بر زندگی ام در کمپ اشرف خسته شده بودم. روزها از شدت کارهای بیهوده ای که مجبور بودم انجام بدهم هم به لحاظ روحی و هم به لحاظ جسمی به شدت خسته و وارفته می شدم. امان از زمان هایی که شبش […]
خاطرات صمد نظری از زندان های مجاهدین خلق – قسمت پایانی
در قسمت قبلی خواندید که سازمان به صورت قاچاق صمد را به آلمان برد که در آنجا پلیس متوجه شد و او را به اردن دیپورت کردند. در این قسمت روش قاچاق انسان توسط سازمان به ایتالیا توضیح داده می شود. نکته قابل توجه این است که سازمان جهت گرفتن پناهندگی برای نیروهای خود، سناریوهای […]
روایت باقر محمدی از نحوه ارتباطگیری خود با برادرش پس از ۳۲ سال
باقر محمدی عضو نجات یافته از فرقه رجوی در تیرانا در یادداشتی نوشت: در سال ۸۲، خانواده ها برای دیدار با عزیزانشان به عراق و به پادگان اشرف آمدند. گاهی خانواده میتوانست تا چند هفته در آنجا بماند ولی این ملاقاتها زیاد دوام نیاورد و سازمان متوجه شد که این دیدارها به نفعش نیست. سازمان […]
آرزوی رهایی اسیران فرقه رجوی از کنار بارگاه ملکوتی امام هشتم
صمد اسکندری مسئول انجمن نجات زنجان همزمان با ولادت امام رضا (ع) و از کنار بارگاه ملکوتی غریب الغربا در مشهد مقدس پیامی خطاب به خانواده های چشم انتظار داشت و طی آن با آرزوی نابودی فرقه جنایت کار رجوی از خداوند متعال خواستار نجات و آزادی تمام اسیران فرقه رجوی شد و گفت: بی […]
اعضای جداشده خوزستانی در پیامی آزادی علی هاجری را تبریک گفتند
علی جان خبر آزادی ات از زندان کارچ را شنیدیم و از این بابت بسیار خوشحال شدیم. این خبر خوب را به خودت و به همسر و فرزندت و بخصوص مادر و خواهر و برادرانت تبریک عرض می کنیم و امیدواریم که بتوانی زخم روزهای تلخ زندان و نامردی رهبران فرقه رجوی و جناح فاسد […]
علی هاجری آزاد شد
انجمن حمایت از ایرانیان مقیم آلبانی (آسیلا) اطلاعیه ای به شرح زیر صادر نمود: “علی هاجری آزاد شد.” آقای علی هاجری امروز جمعه 5 خرداد 1402 بدون قید و شرط آزاد گردید. او نزدیک به ۹ماه بود که در اردوگاه کارچ Karrec بازداشت بود و در تمامی این مدت هیچ وقت دولت و پلیس آلبانی […]
به مناسبت آزادی علی هاجری از کمپ کارچ
باخبر شدیم که آقای علی هاجری در پی تلاشهای بی وقفه انجمن آسیلا و همسر و دوستانشان، از کمپ کارچ آزاد و به آغوش خانواده اش بازگشت، همچنین می بایست از نامه تاثیر گذار مدیرعامل انجمن نجات خطاب به دولتمردان آلبانی تقدیر و تشکر کرد که این امر را تسریع بخشید. البته ما هرگز علی […]
شلیک به زندگی با اسلحه خالی
از همان روز اولی که به سازمان پیوستم، همواره سازمان مدعی بود که زندگی خلاف مبارزه است و تمام ظواهر زندگی بایستی طرد شود، از جمله خانواده و آشنایان، همچنین تجرد همه اعضاء تنها راه ماندن در مسیر مبارزه است و اینگونه توجیه می کردند که می بایستی هیچ تماسی با بیرون از مناسبات نیز […]

