به مناسبت روز زن تقدیم به مادران چشم انتظار اسیران تشکیلات رجوی
نامه صدیقه نجفی به فرزندش محمد جعفر نجفی در کمپ آلبانی پسرم سالهاست چشم انتظار آمدنت هستم
نامه زهرا قلیزاده به برادرش علی قلیزاده علی جان یک دنیای واقعی منتظر توست
ملاقات آقای فریبرز موزرمی با اعضای انجمن نجات خوزستان
اعضای انجمن ضمن خوش آمد گویی به آقای موزرمی ایشان را همانند دیگر خانواده ها در جریان آخرین اخبار از وضعیت اسیران کمپ اشرف واستقامت و پایداری خانواده های محترم آنها در پشت درب این اسارتگاه جهل و تباهی قرار دادند و تاکید کردند که این استقامت و پایداری با همت و تلاش آنها بزودی به بار خواهد نشست و آزادی اسیران دربند را رقم خواهد زد وانجمن نجات هم تا تحقق آن در کنارخانواده های اسیران خواهد بود.
پیام تسلیت انجمن نجات به خانواده زیارتی
مرحوم حسن زیارتی که بیش از 25 سال در انتظار یک لحظه دیدار فرزندش در رنج و بیماری بسر می برد و این دیو شیطان صفت (رجوی) با مکر و حیله به اسیران اشرف اجازه ملاقات با خانواده هایشان را نمی دهد باعث شد این پدر زحمتکش که برای بزرگ کردن فرزندش زحمات طاقت فرسایی را تحمل کرده بود در اوج بیماری و چشم انتظاری فرزندش یحیی زیارتی دارفانی را وداع نماید.
رهبری مجاهدین و خواسته ی مشروع خانواده ها
برادر عزیز دوریت برای همه ی خانواده سخت و دشوار است و تحمل این جدایی مشکل، برادر دلبندم همه ی ما می دانیم که تو هم دلت برای ما تنگ شده ولی ای کاش این دیوار سخت جدایی بین ما نبود یعقوب جان چرا جواب ما را نمی دهی از وقتی که ما چند سال پیش به دیدن تو آمدیم و از سلامتی تو با خبر شدیم هر روز امیدوارتر از روز قبل می شویم. که شاید روزی بتوانی به طرف ما و آشیانه ات پرواز کنی و به آغوش گرم خانواده و کشورت برگردی
بازگشت سر افرازانه خانواده های خوزستانی از پشت سیاج اشرف
برخی ازاین خانواده ها که برای چندمین بار بود برای رهایی عزیزانشون به این سفر رفته بودند اظهار داشتند هر بار که می رویم بیشتر به عمق جنایات سازمان مجاهدین پی می بریم که این امر ما را مصمم تردرخصوص آزادی و نجات فرزندانمان می کند. و از طرف دیگه نکات بیشتری از تاثیرات مثبت حضور و فعالیتهای افشاگرایانه خانواده ها روی تغییر دادن فکر افراد کمپ اشرف که بعنوان اسیر نگه داشته شده اند مشاهده می کردیم که نمونه مثبت تاثیر حضور خانواده ها بود
خانواده ها همچنان به تحصن و مقاومت قهرمانه خود ادامه میدهند
بیش از یکسال و نیم است که خانواده های اعضای اسیر در پادگان فرقه ای اشرف دست به تحصنی پایدار و حماسی در برابر دروازه این پادگان زده اند. آنان در سخت ترین شرایط در محل مربوطه اقامت گزیده اند و چیزی به غیر از دیدار آزادانه با عزیزان خود نمی خواهند. آنها صرفا می خواهند مطمئن شوند که بستگانشان به میل و اراده خود در اشرف هستند چرا که تمامی شواهد دال بر آنست که برای حفظ نیروها در اشرف از تمامی تکنیک های کنترل روانی و فیزیکی استفاده میشود. اشرف جائی است که مستمرا افراد با ریسک جان خود از آن فرار میکنند. ساکنان اشرف سالهای سال است که هیچ ارتباطی با دنیای خارج نداشته و کمترین اطلاعات به آنان نرسیده است.
خانواده های گیلانی برای دیدار با عزیزانشان در اشرف، عازم عراق شدند
درتاریخ 27/7/90 شماری از خانواده های زحمتکش و چشم انتظار گیلک که هر کدام عضوی از خانواده خود در اسارت فرقه رجوی دارند با قلبی سرشار از امید و آرزو به منظور دیدار و ملاقات حضوری با عزیزانشان در محیطی آرام و بدور از کنترل سران بدنام تشکیلات فریبنده رجوی، با تقبل رنج سفرعازم کشور ناامن عراق شدند تا به سایر خانواده های مقاوم و متحصن مقابل پادگان عراق جدید بپیوندند.
خاطره ای از ثریا عبداللهی
مجوز رفتن آمبولانس آنان صادر شد و در حالیکه ماشین حرکت می کرد نگاهم از آنها بخصوص بیمار قطع نمی شد و برای سلامتی او دعا کردم. به بیمارستان مراجعه کردم و آنجا متوجه شدم اسم آن بیمار خانم زهرا حسینی است. زهرا حسینی همسر آقای مهدی خوشحال است که سالها قبل با داشتن یک پسر خردسال از سازمان جدا شد و به آلمان رفت. پسر الان در آلمان بزرگ شده و تحصیلات عالیه دارد و ازدواج کرده است.
در خواست کمک از مسئول هماهنگ کننده امور حمایت و جستجوی کمیته بین المللی صلیب سرخ
آقای احمد قره دولی با اشاره به مفاد منشور اعلامیه جهانی حقوق بشر نارضایتی خود را از وضعیت موجود ابراز داشت و از اینجانب خواست تا با ارسال رونوشت نامه ی ایشان به مقامات کمیته ی بین المللی صلیب سرخ دفتر تهران و ژنو ضمن اطلاع رسانی و انعکاس مشکلات خانواده ی وی، شاید صلیب سرخ با توجه به شرح وظایف انسانی اش نسبت به پیگیری مطالبات خانواده ایشان اقدامات لازم را مبذول فرمایند.
پیام تسلیت انجمن نجات به آقای حمید رستگاری
با نهایت تاثر و تالم مطلع شدیم مادر محترمه دوست عزیزمان آقای رستگاری چشم از جهان فروبستند و به دیار ابدی شتافتند. انجمن نجات ضمن تسلیت به آقای رستگاری و خانواده محترم، از خداوند منان برای آن مرحوم غفران و آمرزش و برای بازماندگان صبر مسئلت دارد.
دل فرزندمان از زندان اشرف بگرفت خدایا مددی
وقتی به عراق سفر می کنم برای نجات فرزندم عازم پادگان اشرف می شوم در مقابلم دنیای خشن را می بینم دلم می لرزد بارها از خودم پرسیده ام که ما انسانها و انسانهایی که در پادگان اشرف هستند چرا اینقدر از ما دورند. چرا آنها ما را از یاد برده اند و چرا ما را فراموش کرده اند. چه کسی مسبب این کار است. کاش می شد سران شکنجه گر چهره های عبوس، چهره های خشن، ترسناک ترین دشمن انسانیت را می دیدم و به آنها می گفتم ای سران شکنجه گر فرزندان ما از دست شما به کجا پناه ببرند.
خانواده آهنگر طبقی: رجوی ها عامل متلاشی شدن خانواده مان – قسمت دوم
مسئولین سازمان از ترس این که عزیزان ما به فکر خانواده های خودشان بیفتند و دوباره عاطفه های خشکانده آنها را زنده کند و فکری برای فرار کنند هرگز اجازه حتی ملاقات از راه دور را نمی دهند. سازمان همیشه از حقوق بشر صحبت می کند و دم از دمکراسی و آزادی می زند مگر من یک انسان نیستم و حق ندارم که حتی یک بار هم شده در تمامی عمر پدرم را ببینم و یا حتی یک بار با او صحبت کنم؟
مصاحبه با خانواده آقای عبدی درخصوص مراجعت شان به عراق
براین باور شدم که سران سازمان علیرغم هر های و هوی و با این اتفاقات افتاده پایان کار خود را می بیند، اینکه اشرف بزودی برچیده خواهد شد و حتی آنان در این دستپاچگی نمی دانند تصور کنند که به کجا خواهند رفت و یا فرار خواهند کرد و اصلا در آن وضع بهم ریخته سه ماه بعد با چه سرنوشتی روبرو خواهند شد واگر ذره ای از واقعیتها را بگویند ریزش نیرو بطور وحشتناک تحقق خواهد یافت و حتی انتخاب مسئول جدیدشان هم اینست که بگویند طرح و برنامه داریم و کم نیاورده ایم ولی در خوابند

