خودت را از حصار بسته رجوی نجات بده نامه ای به برادرم حمید رضا نوری در کمپ آلبانی
دخترم می ترسید با من صحبت کند دلتنگی های مادر پروانه ربیعی عباسی
این تنها یک تصویر نیست عکسی بر دیوار و عکسی در آغوش پدر
خواسته بحق خانواده های آذربایجان شرقی برای دیدار با عزیزانشان
بهمن سال 1388 یادآور اولین حضور خانواده ها در جلوی درب اصلی اشرف بود که از استان آذربایجان شرقی به عراق مسافرت نموده بودند. این خانواده ها که اغلب هم پیر بودند شرایط طاقت فرسای مسافرت در فصل زمستان را تجربه می کردند. آنان نزدیک 50 روز با ابتدایی ترین وسیله ها توجه جامعه جهانی را برای طرح خواسته بحق شان جلب نمودند. یک بلندگوی دستی باطری دار و یک طبل همه اساس کارشان بود. در این تاریخ خانواده ها برای اولین بار به نمایندگان سازمان در درب اصلی اشرف گفتند:” ما ملاقات می خواهیم آنهم بدون حضور شما مسئولین”.
رجوی ها دشمن نسل سوم خانواده ها شده است
خانم شهناز باقری همسر اسیر فرقه رجوی احمد رضاعی از جمله خانواده هایی بوده است که در زمان اسارت همسرش یک فرزند کوچک داشته و بیش از دو دهه از همسرش اطلاعی نداشته است و رجوی نیز هیچ اخباری در اختیار آنان نگذاشته بود.این خانواده در طول چندین سال گذشته با تلاشهای زیاد بارها به مجامع بین المللی و صیلب سرخ شکایت نموده است و با همه مشکلات بارها به همراه سایر بستگان خود به درب اشرف مراجعه نموده است ولی رجوی دیکتاتور و سنگدل پاسخی به او نداد و هر بار از طرف مامورین رجوی مورد توهین و آزار قرار گرفتند.
نامه جمعی از خانواده های خوزستانی متحصن خطاب به آقای نوری المالکی
ما جمعی از خانواده های خوزستانی که عزیزانمان طی سالیان تحت اسارت سازمان تروریستی و ضد دموکراتیک موسوم به مجاهدین خلق می باشند و بر خلاف تمامی قوانین و عرف بین المللی مندرج در منشور حقوق بشر جهانی تاکنون موفق به ملاقات با آنها نشده ایم، ما خواهان برخورداری از حق مسلم ملاقات حضوری و خارج از کنترل امنیتی فرماندهان سازمان تروریستی مجاهدین می باشیم. تا عزیزان ما بتوانند بدور از هر گونه نگرانی از عواقب احتمالی، سرنوشت آینده خود را تعیین کنند.
نگرانی خانواده های چشم انتظارگیلک و اعلام آمادگی اعزام به کمپ ترانزیت
شماری ازخانواده ها که هریک عضوی از خود را در اسارتگاه رجوی دارند خواستار آن شدند که هر چه سریعتر با ایجاد تسهیلات لازم اینبار به ترانزیت اعزام شوند و خاطرنشان کردند که لاجرم در مکان جدید کنترل تشکیلات روی اعضای نگون بخت و از دنیا بی خبر کمتر و یا به صفر رسیده و میتوان با یک ملاقات حضوری با زنده و احیاء شدن عواطف به قربانگاه رفته عزیزان خود، آنان را برای همیشه از شر رجوی راحت کرده و به کانون گرم و پر مهر خانواده بکشانند و خانواده ها بر این باور خود مصر بوده و از خدا خواستند که خواسته هایشان محقق شود.
تلاش خانواده های خوزستانی برای آزادی اسیران اشرف در سال ۹۱ ادامه دارد
اولین کاروان خانواده های خوزستانی درسال 91 با هدف تلاش برای آزادی اسیران دربند فرقه تروریستی رجوی روز یکشنبه مورخ 21/1/91 برای پیوستن به جمع دیگر خانواده های متحصن در مقابل پادگان اشرف اعزام شد. خانواده های خوزستانی قبل ازحرکت با تجمع در مقابل کنسول دولت عراق در استان خوزستان نامه ای به آقای نوری المالکی نخست وزیر عراق را تسلیم سرکنسول عراق آقای استاد باسم نمودند.
نامه زیبا به پدر اسیرت در فرقه رجوی دلم را به درد آورد
آقای میلاد طوسی بخش، در نشریه خواندم که روز بیست و نهم مهر ماه سال گذشته (29/7/90)، روز خجسته عروسی و داماد شدنت بود و از پدرت” مسعود” خواسته بودی خودش را به عروسیت برساند! بله آرزوی هر پدری است که پسرش را داماد کند و پسرش را در لباس دامادی ببیند! اما حیف که رجوی خائن خیلی از آرزوهای نسل ما را به قربانگاه برد و قربانی کرد، نامه زیبایت به مسعود، پدرت، دلم را بدرد آورد و چشمانم را بیاد روزهای اسارتم در اشرف و در کنار پدرت پر از اشک کرد.
پدران و مادران در حسرت نگاهی
همه خانواده ها فقط آرزو داشتند از دور عزیز خود را ببینند اما” رجوی” از این هم دریغ می کرد و فقط خانواده ها را سنگسار می کردند! ای وای بر سنگین دلان، وای بر سیه دلان! پدران و مادران زیادی در حسرت دیدار عزیزان خود با چشمان باز و منتظر از دنیا رفتند، عده ای هم حسرت بدل، داغدار شدند و خبر کشته شدن عزیز خود را شنیدند،” آقای رجوی” لااقل اجازه بده کسانی که زنده ماندند و خود را با هزاران سختی به کنار اشرف رساندند، فقط گل خود را بو کنند، گل زیبای خود را از دور نگاه کنند
اشک تمساح مریم رجوی برای خانواده ها
خانم رجوی لطفا قدری حیا کنید، دروغگویی وقاحت و بیشرمی تا کی و تا کجا؟ حداقل با خودتان صادق باشید براستی مشکل شما در کمپ ترانزیت لیبرتی ملاقات اعضا با خانواده هاست؟ همان خانواده هاییکه درسال 68 با انقلاب نکبتی و من درآوردیت که در حقیقت یک کودتای سیاسی و نظامی برعلیه رهبران معترض در راس سازمان بود، طومار آنها را درهم پیچید؟ همان خانواده هایی که می گفتید کانون فساد هستند و باید از اساس منفجر شوند.
برای رسیدن به”آزادی” چه باید کرد؟
ما میبایست مدافع منافع خانواده های رنج کشیده باشیم که متأسفانه هیچ عنایتی به آن نمیشود و هر طرف صرفا به منافع سیاسی خود فکر میکند. خواست رجوی حفظ ساختار فرقه ای تشکیلات خود و ایزوله نگاه داشتن افراد از دنیای خارج است و فعلا به یمن برخورد فوق العاده ضعیف و تدافعی طرف های این قضیه، نه تنها به این خواسته خود رسیده بلکه ظاهرا می بایست از وی متشکر و ممنون هم بود و جایزه و پاداش هم داد و به این نتیجه رسید که دیگر تروریست نیست.
ما به شما گل دادیم شما به ما فحاشی!!
حضور سبز شماری از خانواده های مقاوم و چشم انتظار گیلک، به دفترانجمن گرمای خاصی بخشید این خانواده های معزز و رنجدیده از ظلم و جور رجوی متعاقب تحصن دوهفته ای درمقابل پادگان بدنام اشرف با روحیه ای سرشار و امیدی ژرف نسبت به رهایی عزیزان دربندشان ساعاتی را در دفترانجمن نجات گیلان دورهم بودند و به بازگوکردن خاطرات تلخ و شیرین حضور خود در مقابل اضلاع چهارگانه اسارتگاه اشرف پرداختند و جمعبندی حرفشان این بود که سحرنزدیک است وتا رهایی یکایک عزیزانمان کوتاه نخواهیم آمد.
همسر علی ابراهیمی از احساساتش می گوید
آقای رجوی سوال همسر علی این بود که چرا علی به ملاقات نیامد و چه چیز او را اینطور بی احساس کرده که عشقش و دوستش را ملاقات نکرد ولی آقای رجوی سوال من این است آیا ایدئولوژی شما اینطور انسانی به بار می آورد و همه را بی احساس می کند یا جبر و ترسی که شما در تشکیلات به وجود آورده اید؟ باید که جوابی برای همسر علی و علی های دیگر داشته باشید و جواب او را بدهید و او را از این رنجش آزاد کنید.
ازکار و زندگیم دست شستم تا فرزند اسیرم را دریابم
خانم شهربانو مرندی مادر عضو اسیر اشرفی خسروسلیقه دار است. خانم مرندی گفتند توانستم مقاومت کورکورانه نگهبانان رجوی را بشکنم تا به من مادر سالمند فحاشی نکنند و سنگ نزنند و به درد دلم گوش فرابدهند و من فکرمیکنم فرار اخیر آقایان میریان و رحمانی محصول بلافصل فعالیت خودم و سایرخانواده های گیلانی که در مقابل کمپ اشرف حضور داشتیم بوده است

