خودت را از حصار بسته رجوی نجات بده نامه ای به برادرم حمید رضا نوری در کمپ آلبانی
دخترم می ترسید با من صحبت کند دلتنگی های مادر پروانه ربیعی عباسی
این تنها یک تصویر نیست عکسی بر دیوار و عکسی در آغوش پدر
تا رهایی برادر اسیرم از چنگال رجوی، کوتاه نخواهم آمد
سید طاهر محمدزاده از جمله کسانی بود که با تقبل رنج فراوان برای اولین بار با اشتیاق و آرزوی دیدار حضوری با برادر اسیرش سید ولی محمدزاده عازم کمپ اشرف شد و فعالیت چشمگیری داشت تا پیامش را به برادر اسیرش برساند که دروغ های فرقه رجوی را نخورد و خود با یک تصمیم قاطع ازفرقه رجوی کنده شده و نزد نیروهای عراقی محافظ اسرای دربند اشرفی رفته و برای همیشه درکانون گرم و پرمهر خانواده به آرامش برسد.
دیدار خانواده ها با جداشدگان از فرقه رجوی در بغداد
روز چهارشنبه 27 اردیبهشت برابر با 16 ماه مه، تعدادی از خانواده های جدیدالورود که قصد عزیمت به شهرک آزادی در مجاورت پادگان فرقه ای اشرف را داشتند با چند نفری از جداشدگان اخیر فرقه رجوی در هتلی در بغداد دیدار نمودند. خانواده ها در این دیدار صمیمی و آکنده از مهر و محبت مشتاق کسب خبر از عزیزان گرفتار خود در فرقه رجوی بودند. آنان با نشان دادن تصاویر بستگان دربند خود تلاش میکردند از طریق رها شدگان فرقه رجوی از سلامتی آنان مطمئن گردند.
گفتگوی صمیمی با برادر مصطفی فروغی از اسیران اشرف
من چندین سال است کار برادرم را دنبال می کنم از طرفی مادرم خیلی نگران برادرم است قطع ارتباط و ناپدید شدن او برای من و مادرم باور کردنی نبود. من توانستم از طریق ارگانهای بین المللی ردی از مصطفی بگیرم مصطفی برادرم چندین سال است در فرقه اسیر است تعجب من این جاست که مصطفی اهل سیاست نبود چگونه فریب این ها را خورده و چندین سال است خودش را در این فرقه اسیر کرده
خانم خزائی: رجوی دین ندارد که مانع ملاقات خانواده ها با فرزندان شان می شود
خانم خزائی بعد از شنیدن آخرین اخبار از وضعیت اشرف و کمپ موقت ترانزیت، در حالی که دست به دعا برداشته بود اظهار امیدواری می کرد که هر چه زودتر بتواند به ملاقات فرزندش برود. او می گفت « رجوی دین ندارد که مانع ملاقات خانواده ها با فرزندان شان می شود. حتی اگر خانواده ها کافر هم باشند او حق ندارد مانع از انجام ملاقات بشود»
خانواده های استان مرکزی عازم اردوگاه اشرف شدند
خانواده های استان مرکزی در تاریخ 26 اردیبهشت به منظور دیدار با عزیزانشان راهی اردوگاه اشرف شدند.خانواده های استان مرکزی از مسئولین عراقی در خواست داشتند تا ترتیبی داده شود در کمپ موقت ترانزیت ملاقات حضوری با عزیزانشان داشته باشند. خانواده های استان مرکزی عزم جزم کرده اند با تحصن مقابل کمپ اشرف در انتظار رهایی عزیزانشان مقاومت کنند و عزیزانشان را از چنگال رجوی خون آشام نجات دهند.
خانواده ها: ما خواهان ملاقات با فرزندانمان در کمپ ترانزیت هستیم – قسمت سوم
پس از اظهارات و درخواست هر یک از خانواده ها برای ملاقات در کمپ جدید از جمله آقایان عبدالمناف شعبانی برادر اسیر محسن شعبانی و مصطفی فرد برادر اسیر مهدی فرد و حسین و عسکر شعبانپور، میرگل موسوی برادر اسیر یعقوب موسوی و خانم نسیبه آهنگر طبقی فرزند اسیر عبدالحسین آهنگر طبقی و آقای کرمعلی شعبانپور برادر اسیر حسن شعبانپور درخواست کردند تا تلاش شود که، تا قبل از مرحله نهایی گفتگو کمیساریای عالی پناهندگان با بستگان اسیرشان در بغداد ملاقات کنند
خاطرات سفر به اشرف از زبان خانم جلیلیان
گفتم، یک رهبرزمانی ارزش آنرا دارد گوش به فرمانش باشید و برایش فداکاری کنید که پیروان و نیروهایش را به طرف راستی و درستی، به طرف فرهنگ متعالی و انسانی راهنمایی و رهبری نماید نه کسی مثل رجوی که شما رابه غیراخلاقی ترین کارها وادار کرده شما را در مقابل خانواده ها و پدر و مادرهای پیرتان قرار بگیرید
علل خروج رجویها از سنگر استراتژیک اشرف، از زبان خانواده ها
خانواده ها درپی سفراخیرشان متفق القول هستند که بعد ازعقب نشینی رذیلانه فرقه رجوی برخلاف تمامی ادعاهایشان روحیه عمومی کلیه اسرای کمپ به شدت مستاصل وخراب است وهمگی به این اقدام خائنانه رجویها که بیش از41 نفرازدوستانشان را برای ماندن درهمین اشرف قربانی کردند بشدت متناقض متنفرند.خانواده ها باردیگربا یکدیگرمتحد شدند وسوگند خوردند تا رهایی همه اسرا دست ازتلاش مقدسشان برندارند و می گفتند گام بعدی ما تحصن درمقابل کمپ ترانزیت لیبرتی است.
آفرین بر همت و عزم شما خانواده های اسیران در بند فرقه رجوی
سازمان میخواست که خانواده های بی خبر در ایران و خارج از کشور را با حیله های مختلف سرکیسه کند و از آنها پول بگیرد که هم عملا آنها رابه نفع خود وارد معرکه کرده باشد وهم دستش برای پولشویی باز باشد , این پروژه نیز قبل از حضور شما شروع شده بود و تحلیل سازمان این بود که هرکس به خاطر نجات فرزندش پول خواهد داد و وقتی پول بدهد با خطری که برایش ایجاد میشود و مخفی کاریهایی که لازم است بکند عملا عضو فرقه خواهد شد , حضور شما این خط را با شکست مواجه کرد و اخبار حضور شما باعث شد که همه خانواده های اسیران در تمام دنیا حقیقت را بدانند.
استمداد خانواده صادقلو از مجامع بین المللی
مادر و خواهر شکرالله صادقلو با مراجعه به دفتر انجمن نجات از فریب فرزندش توسط گروه مجاهدین شکایت و گلایه کردند، آنها گفتند: فرزندم به واسطه یکی از اعضاء گروه تروریستی مجاهدین به کشور ترکیه فراخوانده شد و سپس از آنجا به پادگان نظامی مسعود رجوی منتقل گردید.مادر شکرالله در رابطه با پسرش چنین می گوید که خدا لعنت کند سران فرقه رجوی را که فرزندم را که اکنون باید عصای دستم می شد را از من دزدیده و او را آواره بیابان نمودند.
خانواده ها: ما خواهان ملاقات با فرزندانمان در کمپ ترانزیت هستیم – قسمت دوم
یکی از خانواده ها آقای علی اکبر باباپور برادر اسیر علی اصغر باباپور که برادرش در درگیری 19 فروردین سال 90 در اشرف از ناحیه پا زخمی شده بود، پرسید: آیا در این جابجایی اولویتی به مصدومین و مجروحین داده اند یا نه؟ که مسئول انجمن در جواب سئوال ایشان پاسخ دادند: برای سران فرقه اصلا مهم نیست که چه کسی چه مشکلی دارد برای اینکه افراد در مراحل اول فرار نکنند سعی کردند نفرات مسئول و سر موضع را به کمپ موقت بفرستند. برادر شما را هنوز در اشرف نگهداشتند چون می ترسند که او هم قبل از انتقال بقیه نفرات خود را به عراقی ها تسلیم کند ولی نگران نباشید این به طول نخواهد کشید و در آینده نزدیک همه بچه ها به کمپ جدید در بغداد منتقل خواهند شد.
پای درد دل مادران و خانواده های دردمند متحصن در مقابل اشرف – قسمت دوم
زمانی که با خبرشدم برادرم احمد فخرعطار درعراق و در محلی به نام اشرف است فکر میکردم درآنجا زندگی عادی وجود دارد. ولی وقتی که به درب اشرف رسیدم و دیدم که اطراف اشرف را با خاکریز و سیم خاردار محصورکرده اند با خود گفتم خدایا، برادرم 17 سال در این زندان مخوف که در داستانهای حزب نازی نمونه آن را شنیده بودم به سر میبرد؟ فکر میکردم که آزادی عمل دارد.ولی بعد متوجه شدم آزادی که شعار آنهاست جز خیالی بیش نبوده و نیست. طی چندین باری که به اشرف آمدم موفق به دیدار برادرم نشدم.

