دخترم می ترسید با من صحبت کند دلتنگی های مادر پروانه ربیعی عباسی
این تنها یک تصویر نیست عکسی بر دیوار و عکسی در آغوش پدر
در حاشیه جلسه اخیر انجمن نجات گیلان پیام تصویری جلیل اکبری به برادر اسیرش ولیرضا اکبری
دادخواهی خانواده های اسیران وقربانیان فرقه
وچنین است که بنیاد خانوادگی سحر و انجمن نجات می توانند با بسیج وکمک وراهنمایی خانواده قربانیان واسیران این فرقه ضمن سرعت بخشیدن به فروپاشی کامل این فرقه باعث رهایی چندهزاراسیر درمانده و بی آینده و ناامید این فرقه درعراق گردند..
گزارش مراجعه خانم فاطمه اکبری نسب به قرارگاه اشرف
لازم به ذکر است که پدر و برادر فاطمه به دفعات با او در کشور محل زندگی اش یعنی آلمان تماس گرفته و از وی برای دیدار در قرارگاه اشرف دعوت به عمل آورده بودند. خانم فاطمه اکبری نسب که یک برادر خود به نام یاسر را طی یک واقعه جانسوز خودسوزی در قرارگاه اشرف از دست داده است تمایل زیادی به دیدار خصوصا با برادر خود موسی داشت ولی از آنجا که تهدیدی در این دعوت میدید که در خصوص برادرش یاسر نیز تجربه کرده بود و لذا نمیخواست به تنهایی در عراق به قرارگاه اشرف مراجعه نماید از عموی خود آقای رضا اکبری نسب درخواست کرده بود که همزمان در عراق حضور یافته و او را تا قرارگاه همراهی نماید. شرح ماجرای این دیدار طی گزارشی از جانب آقای رضا اکبری نسب به بنیاد خانواده سحر تسلیم شده است که عینا در زیر از نظر خوانندگان میگذرد.
پیام تسلیت به خانواده یعقوبی
ایشان که از داغ دوری از عزیزان کمر خم کرده و سالها در بستر بیماری بود مستمرا از خدای خود میخواست که قبل از پیوستن به لقاالله، چشمش به دیدار عزیزانش بویژه دخترش هاجر روشن شود ولی افسوس که فرشته مرگ، مامور حکم الهی و معذور از خواسته انسانی است.و مجال را تمام و دیدار را به قیامت سپرد.تا در آن” روز آشکار”اربابان این ظلم و ستم (مسعود و مریم) در نزد خدا و خلق به رو سیاهی بنشینند.
گزارش تلویزیون”الفرات” از فعالیت های خانواده محمدی
محمدی به”فرات” گفت: در خلال جستجویم در عراق از مکان دخترم سمیه محمدی که توسط سازمان مجاهدین همراه با برادرش محمد محمدی حدود 10 سال پیش ربوده شده بود فهمیدم که از طرف عوامل سازمان مورد ضرب و جرح و اهانت قرار می گیرد. محمدی تأکید کرد که یک نامه ی قضایی بر علیه این ها به دادگاه تقدیم کرده است و دادگاه عراقی دستور دستگیر سه تن از سران این سازمان را صادر کرده است و ذکر کرد که این سازمان از بازگشت سمیه دخترش به کانادا جلوگیری می کند.
پیام تسلیت به خانواده احمدپورلختکی
خبردرگذشت مرحوم حسین احمدپورلختکی یکی ازاعضای مرتبط با انجمن نجات گیلان، بشدت مارا متاثرکرد وبدینوسیله برای آن مرحوم علودرجات وبرای خانواده گرامی وداغداروهمچنین برای آقای خسرو احمد پور لختکی یکی ازاعضای دربند فرقه رجوی، آرزوی سلامتی ورهایی و صبرعظیم مسئلت داریم.
رهبران مجاهدین و سرکوب احساسات عاشقانه
خانم لیلا صمدی در نامه ی خویش کوشیده است با ارائه ی تصویری واقعی از دنیای مجاهدین، اشتباه ادراک تروریست ها را از واقعیت های پیرامونی تصحیح کند. در واقع ایشان سعی دارد با بیان ابعاد فاجعه ی حیرت آوری که در مناسبات مجاهدین در جریان است، به نامزدش اکبر تصریح کند تا هر چه زودتر به دنیای آزاد و خارج از حصارهای ذهنی و فیزیکی مجاهدین بازگردد.
سمیه در دادگاه می گوید که زیر ۱۸ سال بوده که به عراق آمده است
بابا با مافیا طرف هستیم. هر کسی جرئت نمی کند با مافیا طرف بشه ما شده ایم. مجاهدین چیزی در حدود یک میلیارد دلار سهام و شرکت در سراسر دنیا منجمله ۴ شرکت که حتی یک ایرانی هم در آن نیست در عراق دارند. از هزینه کردت واهمه ای ندارند.
مراجعه خانواده ختار به قرارگاه اشرف برای تحویل گرفتن جسد فرزندشان
من همانجا در حضور حدود 50 نفر با صدای بلند اعلام کردم که آمده ام تا جسد فرزندم، حتی اگر چند تکه استخوان از آن مانده باشد، بعلاوه متعلقات وی را تحویل گرفته و با خود ببرم. در ضمن همانجا گفتم که از نظر من سازمان مجاهدین خلق فرزند مرا کشته است و برای اثبات این امر دلیل و شاهد کافی در اختیار دارم. اسدالله مثنی به من گفت که تو حرف رژیم را میزنی و بعد هم وقتی بحث بالا کشید عصبانی شد و گفت که شما را رژیم فرستاده است. من همانجا به همه گفتم که سازمان تابحال چندین حرف مختلف در خصوص کشته شدن فرزند من زده است که هیچکدام درست نبوده است. واقعیت اینست که پسر من ناراضی بوده و میخواسته جدا شود ولی جدا شدن از یک فرقه جرم است که مجازات آنهم مرگ است.
مادر کامبیز باقر زاده به دیدار حق شتافت
مطلع شدیم مادر چشم انتظار دیگری از خانواده بزرگ انجمن نجات سرکار خانم زهرا امیر دوانی(باقرزاده) مادر جناب آقای کامبیز باقرزاده دار فانی را وداع گفته و به دیار ابدی شتافتند. انجمن نجات این مصیبت بزرگ را به بازماندگان خانواده باقرزاده و بخصوص آقای کامبیز باقرزاده تسلیت عرض نموده و برای بازماندگان صبر جمیل و برای آن مرحوم طلب آمرزش و مغفرت از خدای رحمان را دارد.
از فراغت پیر شدیم کی میایی
بلکه در خواب می گوییم 20 سال فراغ دوری تو. برادر خوب و با غیرتم برادر جان مهدی اگر یاد می کنم محبت هایی که به بچه هایم وحید، رحیم، سمیه و همسرم می کردید فراموش نمی کنم و از صمیم قلب می گویم که برادر دوستت داریم و تو ما را ترک کردی. مگر چه بدی از ما دیدی حتماً برادرجان اگر اجازه می دهند و دست خودت می باشد، به وطن برگرد تا دوباره مثل گذشته با هم یکی و یکرنگ و یکدل باشیم.
نامه به مهدی فدایی از اسیران فرقه رجوی
خدمت برادر عزیز مهدی جان : سلام محمد فدایی ضمن عرض سلام و سلامتی شما را خواستارم.از حال برادر محمد بخواهی به لطف خدا بد نیستم و به دعاگویی شما مشغول بوده و هستم. برادر جان دوری از شما ما را پیر و غمگین کرده. دوری گفتن با زبان است نه 1 سال، نه دو […]
عیدی پدرانه
او اظهار می داشت برای بار دوم نیز فقط بخاطر مادر مرحومش به اشرف رفته بودم که او هم مثل من همه این گرفتاریهای ملاقات در قرارگاه اشرف را کشید و او هم بعد از 20 سال فقط 4 ساعت ملاقات داشت که همین هم باعث مرگ مادرش شد. او در ادامه اظهار داشت:در کجای دنیا رسم بر این است که اسیری برای تماس با مادر در حال احتزار در بیمارستان بایستی چند صد دلار (فقط 3 دقیقه) هزینه ارتباط آن را بپردازد.

