تحلیل های وارونه رجوی بعد از هر پیام رجوی عده ای از تشکیلات جدا می شدند
به روایت محمدرضا ترابی، کودک سرباز مجاهدین خلق حرمسرای مسعود رجوی
مسعود رجوی درباره شهروندان ایرانی اظهار نظر نکند اظهارات بخشعلی علیزاده در واکنش به سخنان مسعود رجوی
آنجا که رجوی توپ را در زمین نیروهایش می اندازد؟!
باید به رجوی گوشزد کرد تو داری افراد را به خاطر زیاده طلبی و غرور احمقانه ات به کشتن میدهی در صورتی که افراد اسیر در لیبرتی می توانند هر کدام زندگی عادی خود را داشته باشند. و تیغی بر بالای گردنشان نیست یکی از خیانت هائی که تو انجام دادی همین بحث است که ادعای اسلام داری، تازه از نوع نوین و اسلام انقلابی آن و بیچاره افراد ساده لوحی که فریب این دجالگری تو را خوردند.
باز مسعود رجوی گند زد (نگاهی به پخش نوار جدید سوز و گداز متفضحانه مسعود رجوی)
بعد از نوشتن این نامه بود که دولت عراق امنیت را برقرار کرد و تا الان باوجود نقشه ازپیش طراحی مسعود رجوی که دوست داشت داعش یعنی برادرزاده دستگاه فکری مسعود رجوی بعد از اینکه تسلط بر استان دیالی را گرفته بود و قرار بود که پادگان اشرف را تسخیر و بعد به سازمان مجاهدین دو دسته تقدیم کند! ما با نوشتن این نامه به نوعی نفرات کمپ لیبرتی را بیمه کردیم،
اندر حکایت رجوی؟!
رجوی سالیان است که سرک کشیدن و مسائل را وارونه کردن انجام داده چرا که این مردک همان مزخرفاتی که در مناسبات به خورد افراد می داد و باور می کردند همان را هم دارد با جوامع بیرون انجام می دهد و سالیان آب در هاون بیگانگان می ریزد. اما چه عایدش شده است جز بی آبروئی و خواری. حکایت رجوی مثال همان زنبوری است که فقط وز وز می کند. شیادی و غلو کردن شگرد وی است و نان را تا امروز به همین بها خورده است. آلت دست شدن. در دنیای مردانگی یعنی کارها یعنی بی شرمی و دریوزگی. و باید به این آقای رجوی گفت تا حال چی گیرت آمد که از این به بعد آید.
خاله زنک بازی و نفاق افکنی مسعود رجوی گل کرد
در این ایام محرم که زمان رسانیدن پیام بزرگترین امر به معروف و نهی از منکر کنندگان و سرور شهیدان عالم , حسین ابن علی (ع) می باشد, بار دیگرخاله زنک بازی و دو بهم زنی مسعود رجوی گل کرد و با نامردی تمام عمل شنیع اسید پاشی های شهر اصفهان را که حرمت اجتماعی را متاثر نموده , بهانه قرار داده وآنرا به عوامل نظام جمهوری اسلامی و گرایشات فکری حامی نظام نسبت می دهد.
رجوی با دیدن این عکسها سکته می کند
در بضعی از سایتها عکسهای از چند تا از دوستانم که در اشرف با هم بودیم و آنها را به اصطلاح میلیشیا میگفتند یا همان بچه های سازمان را دیدم و درجا ناخود آگاه داد زدم رجوی بدبخت با دیدن این عکسها سکته میکنه چون سالیان سال به اینها هم خیانت کرد و در این سالها نتوانستند فرم مو و ریش و سبیلی که دوست دارند را داشته باشند بچه های که نه ایران را دیده بودند و نه از ایران خبری دارند و با همین سازمان بزرگ شدند و همه خاطراتشان هم مربوط به همین فرقه است و همه اطلاعاتشان هم از ایران آن چیزی است که در این سالیان در سازمان به دروغ به همه میگفتند
پس چرا مسعود رجوی بعد از این همه پیروزی!!؟ همچنان در مخفیگاه بسر می برد؟
پس این پیروزی نیست و تنها دل خوش کردن نیروهای نگون بخت و گرفتار در قتلگاه لیبرتی می باشد و سران فرقه همواره عادت دارند با وارونه جلوه دادن حقایق و واقعیتها صورت خویش را با سیلی سرخ نگه دارند. لذا در این رابطه شاهد هستیم ؛ در حالیکه نقض فاحش حقوق بشر در مناسبات قرون وسطایی و استالینی اش وجود دارد خودش را مدافع حقوق بشر می داند و یا در حالیکه سانسور و خفقان و سرکوب شدید در مناسبات تار عنکبوتی اش بیداد می کند خود را طرفدار سرسخت ازادی و عدالت می داند و یا در حالیکه بیشترین ظلم و اذیت و آزار جنسی را رهبری این سازمان فرقه گرا در حق زنان گرفتار در این فرقه روا می دارد
کسی که جان آدمها برایش هیچ ارزشی ندارد و برای انسانیت هیچ ارزشی قائل نیست
جان انسانها همیشه با ارزش ترین چیز بوده و هست ولی به نظر من در کمتر جایی جان انسانها از جان دادنشان جلوی دوربینها ارزش کمتری دارد اما این را من خودم به عینه دیده و لمس کردم و در جایی از این کره خاکی و در همین سالهای اخیر که البته هم اکنون هم ادامه دارد جایی را تجربه کردم که جان انسانها فقط این ارزش را داشتند که جلوی دوربینها کشته و نفله شوند و از صحنه جان دادنها فیلمی گرفته شود که ارزشی بالاتر از جان خود آدم ها داشته باشد
مسعود رجوی حتی پدر و مادر خود را زندانی کرده بود
مسعود رجوی دریک اقدام کثیف در آن دهه ی شصت به پدر و مادر خودش هم رحم نکرده وآنها را بازیچه اهداف قدرت طلبانه وکثیف خود نموده و در حالی که پدر ومادرش درخانه ی خود واقع در مشهد زندگی می کردند آنها را با نیرنگ و دسیسه به یک خانه تیمی برده ودر آنجا زندانی کرده بود اقای حسین رجوی پدر مسعود رجوی ملعون خودش تعریف می کرد که ما را درساختمانی حبس کرده بودند و اجازه رفت وامد نداشتیم زن ومردی شبانه روز مراقب ما بودند و می گفتند به محض اینکه شما به منزلتان بروید مأموران رژیم شما را دستگیر می کنند وشکنجه می دهند.
من آن زیری هستم!!!!
اگر به حرکت های فرقه در سنوات گذشته نگاهی بیندازیم می بینیم همواره همه تصمیم گیری ها از سر خودخواهی و جاه طلبی وی بوده است. مثل 30 خرداد با آغاز جنگ مسلحانه، فرار از تهران به پاریس، انقلاب ایدئولوژیک و طلاق اجباری و بعد رفتن به عراق و همراهی با صدام که به قول خودش تنها دوست و شریک استراتژیک
قصه چاه و ماه. چه کسانی رجوی را در چاه و چه کسانی او را در ماه می بینند؟
از سخنان رجوی اندیشه فرقه ای او کاملا بارز و روشن است. برای او آبرو و حیثیت ذره ای ارزش و اعتبار ندارد و صرفا جان به در بردن و حیات ظاهری مهم است. رهبران فرقه ها فقط یک اصل دارند و آن اینست که خود و فرقه شان باقی بمانند، اما کیفیت این ماندن اصلا برایشان مهم نیست. هنر رجوی این است که هنوز به هر قیمتی و به ازای هر خیانت و جنایتی نفس میکشد و زنده است و میتواند همچنان به خیانت و جنایت ادامه دهد.
سردرگمی و گیجی رجوی
در رابطه با راه حل سوم گرچه رجوی هرگز شفاف جوابی به افراد نداد، به تجربه ثابت شد راه حل سوم همانا متوسل شدن به آمریکائیها بود. ما در اشرف شاهد بودیم به ناگهان تمام سرود های ضد آمریکایی و ایضا کتابهای فرقه که در آن مطلبی بر علیه آمریکا نوشته شده بود، مثل تبیین جهان، جمع آوری شود و در ادامه در اشرف از نزدیک شاهد بودیم برای آمریکائیها ضیافت های بسیار مجلل برگزار می کردند که در آنها غذاهای رنگارنگ از همه نوعش مهیا می شد که واقعا هیچ چیز کم نداشت و چه خوش خدمتی هایی که برای افسران و سربازان امریکائی به عمل نمی آوردند. هر کسی که صحنه را می دید سرش صوت میکشید!!
“پیروزی شمار” رجوی دوباره بکار افتاد
وعده های شش ماهه و یکساله و دوساله رجوی از خاطرمان نرفته است. کدام یک از وعده های رجوی طی این سالیان در خصوص جمهوری اسلامی و سوریه و عراق و غیره محقق شده است؟ کدام پیش بینی سیاسی وی تاکنون درست از آب درآمده است؟ حاصل اینهمه شمارش پیروزی در هر زمان تاکنون چه بوده است؟ آیا اعضا و هواداران و حامیان سازمان همچنان فریب وعده های مسعود رجوی را خواهند خورد؟

