جمعه, ۲۸ آذر , ۱۴۰۴
  • خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و سوم 25 آذر 1404

    پرچم آمریکا در قلب اشرف
    خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و سوم

     شکست خاموش یک امپراتوری هیچ‌گاه تصور نمی‌کردم که روزی برسد که جهان اطرافم چنین دگرگون شود. آنچه در هفته‌ها و ماه‌های پس از سقوط صدام رخ داد، چیزی نبود که حتی در خیالات شبانه‌ام جا داشته باشد. واژه‌ای که بتواند آن را توصیف کند، تنها یک چیز است: هرج‌ومرج. با ورود نیروهای آمریکایی به عراق، […]

دیدار فاضل فرهادی با اعضای انجمن نجات اراک 24 آذر 1404

زندگی در کنار خانواده، موهبتی که دوباره نصیبم شد دیدار فاضل فرهادی با اعضای انجمن نجات اراک

فرار از اشرف، فرار از جهاد اکبر بود؟ – قسمت اول 24 آذر 1404

دفتر بغداد و جاذبه های مبارزه فرار از اشرف، فرار از جهاد اکبر بود؟ – قسمت اول

فائزه خانم آیا مرا بیاد می آوری؟ من زهرا میرباقری هستم! 09 دی 1393

فائزه خانم آیا مرا بیاد می آوری؟ من زهرا میرباقری هستم!

با اینکه پرده گوش چپم در اثر رفتارهای سرکوبگرانه در مناسبات فاشیستی رجوی پاره شده و به عفونت سختی دچار شده بودم، آنها از بردن من نزد پزشک و دادن دارو خودداری می کردند. همان زمان زهره قائمی توسط فاطمه همدانی به من پیام رساند که:”ما برای خودمان بریده ایم که تو بمیری!”. و بدینوسیله حکم مرگ مرا صادر کردند!.

آفای اولاند! جلوی ضرب و شتم ما در خیابانهای پاریس را بگیرید 08 دی 1393

آفای اولاند! جلوی ضرب و شتم ما در خیابانهای پاریس را بگیرید

اینجانب نادر نادری که بیش از بیست سال در فرقه سازمان مجاهدین بودم و در فرصت بدست آمده از آن سازمان فرار کرده و به کشور شما پناهنده شدم که مهد آزادی و دمکراسی است اما متاسفانه بدلیل وجود جرثومه ترور و فناتیک در کشور شما باز در این کشور از آزادی بیان در محدودیت قرار گرفتیم و هر بار که افشاگری در مورد تروریسم و فرقه گرائی از طریق مصاحبه های تلویزیونی یا توسط وبلاگ های شخصی یا سایت های فعال حقوق بشری اقدام به افشاگری می کنیم

گفتگوی بنیاد خانواده سحر با خانم ها بتول سلطانی و میترا یوسفی – قسمت دهم 07 دی 1393

گفتگوی بنیاد خانواده سحر با خانم ها بتول سلطانی و میترا یوسفی – قسمت دهم

این دستگاه آنقدر سخت گیرانه و سفت و سیستماتیک عمل می کند که اجازه نمی دهد آن بی اعتمادی که اتفاقا زمینه های مادی و بالقوه زیادی هم دارد، خودش را به فعل و عمل برساند. پس می شود نتیجه گیری کرد که همه این دستگاه به دلایلی غیر از آنچه در بیرون از مناسبات روی آن تکیه می شود، تنظیم می گردد. در درون تشکیلات هدف اش تحقیر کردن و همچنین راه حل بی اعتمادی به مناسبات را دنبال می کند و در بیرون از تشکیلات همانطور که اشاره کردم برای پز دادن و برطرف کردن عقده های حقارت و بزرگ کردن رجوی در نزد مخاطبان بیرونی و رسانه ها و دولتمردانی که رجوی می خواهد به نوعی خودش را پیش آنها لوس کند.

نامه میر باقر صداقی به برادرش میر واقف صداقی در آلبانی 03 دی 1393

نامه میر باقر صداقی به برادرش میر واقف صداقی در آلبانی

داداش حضور شما در آلبانی مبین شکست استراتژی و ایدئولوژی فرقه رجوی و جنگ آزادیبخش نوین هست متاسفانه مسعود رجوی در غیبت هستند و فرصت پاسخ دادن به این شکستها را ندارند در مقابل این همه شکست آرمانی که , تک تک ما روزی تمام عمر و جوانیمان را وقف و فدای آن کردیم رجوی همیشه با یک لبخند تمام شکستها را به پیروزی تبدیل کرده است.

گفتگوی بنیاد خانواده سحر با خانم ها بتول سلطانی و میترا یوسفی – قسمت نهم 03 دی 1393

گفتگوی بنیاد خانواده سحر با خانم ها بتول سلطانی و میترا یوسفی – قسمت نهم

در تغییر سیستم حفاظت از مسعود، ریل های بازرسی، تغییر مکان های استقرار رجوی، روش ها و ساختارها و نفرات و سلسله مراتب و خلاصه تمامی زوایای ریز و درشت محافظت تغییر ایجاد می کند. حتی یادم است در همان زمان جداشدن اینها از تشکیلات مقر رجوی بکل عوض شد و آن مقر به نقاهتگاه تبدیل گردید.

گفتگوی بنیاد خانواده سحر با خانم ها بتول سلطانی و میترا یوسفی – قسمت هشتم 01 دی 1393

گفتگوی بنیاد خانواده سحر با خانم ها بتول سلطانی و میترا یوسفی – قسمت هشتم

یک قاعده کلی ارتباط از پائین با رهبری را با هر انگیزه و دلیلی خط قرمز تعریف می کرد. رابطه از پائین با رهبری اصلا معنی نداشت. حتی بصورت مورد و استثنا هم نداشتیم. اگر چنین درخواستی می شد، اولین واکنش نسبت به درخواست کننده این بود که فرد را می بردند قرنطینه تا چک امنیتی بشود. یعنی فرد در این وضعیت به مفهوم کامل کلمه خودش را می برد زیر شک امنیتی و پروسه خوانی.

مصاحبه با آقای سیروس غضنفری عضو سابق ارتش آزادیبخش 29 آذر 1393

مصاحبه با آقای سیروس غضنفری عضو سابق ارتش آزادیبخش

بنظر میرسد که اگر ملاقات درستی با خانواده ها برای این افراد ترتیب داده شود وآنها شرح ما وقع را اززبان اعضای خانواده ی خود بشنوند، درخواهند یافت که چه فرصت بزرگی را ازدست داده اند. اما با وجود این بازهم میتوانند برای بقیه ی زندگی خود تصمیمات خوبی بگیرند ودرست نیست که انسان امید خود را ازدست بدهد.

گفتگوی بنیاد خانواده سحر با خانم ها بتول سلطانی و میترا یوسفی – قسمت هفتم 29 آذر 1393

گفتگوی بنیاد خانواده سحر با خانم ها بتول سلطانی و میترا یوسفی – قسمت هفتم

بطور کلی می شود گفت هر چه از سطح به بالا می آمدند، ظاهرا این حساسیت ها کمتر می شد. تاکید می کنم ظاهرا، اما در واقع اشکال و مکانیزم های آن فرق می کرد. به نظر من پیچیده تر و درونی تر می شد. می رفت در مناسبات خاص و به اصطلاح سری می شد. درباره این وضعیت در ادامه صحبت خواهم کرد، اما در ظاهر این فشارها و کنترل ها هر چه بالاتر می رفتیم کمتر می شد.

گفتگوی بنیاد خانواده سحر با خانم ها بتول سلطانی و میترا یوسفی – قسمت ششم 25 آذر 1393

گفتگوی بنیاد خانواده سحر با خانم ها بتول سلطانی و میترا یوسفی – قسمت ششم

به نظر من شک امنیتی در تشکیلات رجوی اگر چه بر اساس زمینه های اندک عینی شکل گرفت و ادامه پیدا کرد، اما چیزی بیشتر از پوشش و بهانه برای برخوردهای درون تشکیلاتی نبود. شما برای تحلیل هر پدیده ای که رجوی روی آن مانور داده یا خودش ابداع کرده یا بر اساس همین زمینه های حداقلی و گمانه زنی ها و احتمالات شکل گرفته بجای اینکه آن را بصورت مستقل مورد ارزیابی قرار بدهید، در یک مجموعه و ساختار، به عنوان یک جزء از یک کل نگاه کنید.

شرکت مریم سنجابی و ابراهیم خدابنده در کنفرانس بین المللی”جهان علیه خشونت و افراطی گری” 24 آذر 1393

شرکت مریم سنجابی و ابراهیم خدابنده در کنفرانس بین المللی”جهان علیه خشونت و افراطی گری”

سنجابی و خدابنده در خلال گفتگوها و دیدارهای متعدد و گسترده خود در طی دو روز کنفرانس، بعد از ارائه توضیحات و گزارشاتی در خصوص آخرین وضعیت فرقه رجوی، بر ضرورت مبرم برقراری ارتباط فوری قربانیان گرفتار در اردوگاه لیبرتی با خانواده های دردمند و رنج دیده شان تأکید نمودند که در تمامی موارد، خواست آنان بدون استثناء مورد تأیید کامل مقامات خارجی شرکت کننده در کنفرانس قرار گرفته و همگی قول مساعد دادند تا در این مقوله، که صرفا جنبه حقوق بشری داشته و حاصل عملکرد رهبری یک فرقه خشونت طلب افراطی است، در حد توان و ظرفیت خود تلاش نمایند.

گفتگوی بنیاد خانواده سحر با خانم ها بتول سلطانی و میترا یوسفی – قسمت چهارم 23 آذر 1393

گفتگوی بنیاد خانواده سحر با خانم ها بتول سلطانی و میترا یوسفی – قسمت چهارم

از امثال ما برای کنترل نشست ها کمک می گرفتند. من خودم آموزش بازرسی افراد را کامل دیده بودم. آموزش هایی از جمله بازرسی خودروها، دفاع فردی، آموزش های مربوط به افراد بادی گارد، یا حفاظت بدنی و دفاع شخصی را دیده بودم. این مجموعه آموزشهای مخصوص نفرات گارد و حفاظت را در تمام دنیا نفرات مربوط به این بخش می گیرند. از جمله شلیک با انواع سلاح های کمری یا پرتاب نارنجک، و سلسله آموزشهای حفاظتی، زندگی در شرایط سخت، تکاوری، رزم انفرادی، آموزشهای بدن سازی، کاراته و غیره، اینها جزو آموزشهایی بود که باید هر نفر می گرفت. اما شیوه حفاظت به این نحو بود که توضیح می دهم.

گفتگوی بنیاد خانواده سحر با خانم ها بتول سلطانی و میترا یوسفی – قسمت پنجم 22 آذر 1393

گفتگوی بنیاد خانواده سحر با خانم ها بتول سلطانی و میترا یوسفی – قسمت پنجم

بطور کلی عمده حساسیت روی افراد تازه وارد به تشکیلات بود. روی لایه ها M(رده معاون بخش) به بالا کمتر حساسیت نشان می دادند. افراد تازه وارد را کلاً چک می کردند. اینها بیشتر از طریق لایه هایی که مسئولیت اینها را بعهده داشتند در تمام اوقات و بخصوص در نشست ها محافظت می شدند. هر گونه تحرک آنها زیر نظر بود. این حفاظت حتی فراتر از حفاظتی بود که در سالن نشست روی عموم اعمال می شد.

blank
blank
blank