اکنون مدت 12 سال است که جمعی به نام فرقه مجاهدین برای یک قطعه عکس کاغذی کف و سوت می زنند و فکر می کنند صاحب این عکس هنوز زنده است و آنها به دنبال وصل و قلاب کردن خود به آن هستند. و متاسفانه با شگردها و ترفندهای تکراری سالیان این هسته مرکزی فرقه است که برای فریب بدنه تشکیلات صدا سازی، عکس سازی و سناریوسازی های نامفهوم و شبهه برانگیز حول این رهبری گم گشته می سازند تا به اسارت این آدمها به عنوان خاکریز دفاعی خود ادامه دهند.
اکنون مدت 12 سال است که جمعی به نام فرقه مجاهدین برای یک قطعه عکس کاغذی کف و سوت می زنند و فکر می کنند صاحب این عکس هنوز زنده است و آنها به دنبال وصل و قلاب کردن خود به آن هستند. و متاسفانه با شگردها و ترفندهای تکراری سالیان این هسته مرکزی فرقه است که برای فریب بدنه تشکیلات صدا سازی، عکس سازی و سناریوسازی های نامفهوم و شبهه برانگیز حول این رهبری گم گشته می سازند تا به اسارت این آدمها به عنوان خاکریز دفاعی خود ادامه دهند.
رجوی ورشکسته سیاسی و ایدئولوژی، برای حفظ جان کثیف خود به زندگی موشواره و زیرزمینی روی آورده و فرصت طلبان رأس فرقه هم با آلت دست قرار دادن همسر او به عنوان جانشین رجوی به دنبال پیشبرد مقاصد خود هستند و اما این برزخیان سطح مسئله داران وبدنه ساده لوح بی دفاع فرقه هستند که سرشان 12 سال است بطور مضاعف بی کلاه مانده است.
ضعف و سادگی و ساده لوحی اعضاء و کادرهای تشکیلات مجاهدین در این است که رهبری باند آنها را معتاد به اپیدمی خود گول زنی و دل خوش کردن به اوهام کرده است.
در هر جای عالم انسانها در سیاه ترین شق و آخر خط دست به خود کشی – خود سوزی و خود زنی می زنند اما در تشکیلات رجوی برای ورود به هر پروسه و فازی سیاه ترین شق می سازند و با آن خون های بسیاری بر زمین ریخته می شود.
در دو مرحله هنگام حضور نیروهای ارتش و پلیس عراق در کنار سیاج اسارتگاه اشرف به گواهی فیلم های خود فرقه هر فرد به سیاه ترین شق و آخر زندگی خود فکر می کند و هرچه خودروها و زرهی های عراقی خود را کنترل می کنند وخود را ازمسیر این افراد منحرف می کنند گویا عناصر و آدمهای رجوی عمدأ خود را به جلو تیغه های جلو زرهی می اندازند تا له شوند و اینگونه خود را از شر رجوی خلاص نمایند.
وقتی از آنان سئوال بشود این دیوانگی و سیاه ترین شق و بن بست کامل رهبری فرقه تان است آنها با ناآگاهی تمام می گویند همه عالم از حسودی و قبطه خوردن به مجاهدین این حرف ها را می زنند و رابطه بین رجوی و مریدانش را نمی فهمند.
بیچاره ها این شق سیاه و عدم آگاهی و بدبختی خود را به دستور رجوی دل خوش کنک ونقطه قوت خود می پندارند البته این همان اپیدمی واگیر رهبری است که چشم وگوش این بخت برگشتگان را بسته و مرز ها را برایشان مخدوش نموده.
این همان نقض حقوقی است که رهبری فرقه در کادر و چارچوب یک جنایت بزرگ و هولناک طی چند دهه در حق افراد خود مرتکب شده است و جدا شدگان و نجات یافتگان از این فرقه آنرا به تمامی مجامع حقوق بشری گوشزد کرده اند.

