موضع استیصال رهبری مجاهدین از زبان سخنگوی فرقه
رجوی با دماغ سوختگی تمام از بازپس دهی یک سوم ازسلاح های انفرادی خود که توسط امریکا خلع سلاح شده سخن می گوید ملتمسانه خواستار آن است و می گوید اکنون که امریکا و ملل متحد خطر داعش را جدی و به مجاهدین گوشزد کرده اند لازم است آنها سلاح به مجاهدین دهند تا ببینند چه کسی جرأت حمله به آنهارا دارد. رجوی به دلایلی جرأت نکرده اسم داعش را به زبان بیاورد وگفته ببیند چه کسی جرأت نزدیک شدن به مجاهدین را دارد.
خانواده؛ رعشه مرگ و کابوس مجاهدین
خانواده های آن اسیران هم که اغلب دو دهه از وجود فرزندان و پدران ومادران خود بی خبر بودند فعال شدند و با وصل به این انجمن ها اقدام به تحصن در پشت دیوارهای اشرف کردند که این کار رجوی را ابتدا غافل گیر و مجبور به تن دادن به برخی ملاقات ها با تمامی محدودیت ها کرد. از آنجایی که این ملاقات های محدود باعث جدایی صدها تن شد لذا رجوی درب اسارتگاه را بست و همه خانواده ها را عامل اطلاعات ایران و مزدور معرفی کرد و آنچنان ترس و رعشه ای بر اندامش افتاد که سران ورهبران فرقه به تکاپو افتاده و مرگ خود را در حرکت خانواده دیدند و با تحریک و اجبار اسیران برای سنگ زندن به صورت پدران و مادران خود و به تلویزیون کشاندن آنها برای سرهم کردن چرندیات ضد خانواده راه آنها را برای خروج سد کند.
رجوی شیاد و دروغگوی تاریخ
تاکتیک و استراتژی محروم کردن اسیران توسط رجوی چیز تازه ای نیست این ایدئولوژی و ساختار و سیاق ثابت رهبری فرقه بوده است دادن آدرس و اطلاعات غلط و محروم کردن از واقعیت ها – نقض حقوق بشر به طور روزمره و لحظه مره بوده است و به عنوان مثال: یک نیرو از سال 57 برای رجوی اعلامیه مجاهد فروخته – بعد در درگیری های 30 خرداد و بعد از آن حضور داشتنه بعد به کردستان اعزام شده و از آنجا به کردستان عراق – سالها برای رجوی جنگیده –بعد به ارتش آزادیبخش رجوی ساخته رفته و درتمامی عملیاتها شرکت کرده –در تمامی نشست ها و سرفصل های تغییر فاز فرقه حضوری فعال داشته
لرزیدن پشت رجوی از ترس خانواده ها
رجوی دزد فرزندان ایران است –او انسانهای زیادی را کشته –نیروهای خود را که فرزندان همین خلق و سرزمین هستند،سربه نیست –شکنجه –اعدام –اجبار به انتحارو منفجرکردن خود-اجبار به خودسوزی و خود زنی-محروم کردن از تمامی حقوق مینیمم انسانی و درته خط انهدام بنیاد خانواده ها و متلاشی کردن آنها و به اسارت فرستادن بچه های آنها و…
یک خاطره از یک سوژه نشست حوض در حضور رجوی
جواد درمانده و وامانده گفت من نمی دانم اکنون در این جا چطور این کاررا ثابت کنم. رجوی به جمع گفت کسی پیشنهادی دارد. یک دفعه فردی به نام طاهر سلجوقی از مسئولین بلند شد و گفت جواد برای خرد کردن شخصیت خود و اینکه به خود ثابت کند که چیزی برای از دست دادن ندارد مثل سگ عو عو کند تا اینگونه تمامی پل های پشت سرخودرا با دنیای فردیت و شخصیت کاذب خود خراب نماید و اینگونه رها شود وقتی جواد این کار را بکند در آینده اگر مسئله دار هم شود این کار هرز و تضمین اوست که خودش برای خودش ساخته و عقبگرد نمی کند.
رجوی خود را افشا کرد
این یک واقعیتی است که اکنون رجوی در زدن به رژیم با مقاله یاد شده آدرس کتمان شده خود را می نویسد و اعتراف می کند که چطور وقتی تمامی چرخ های نظامی و سیاسی علیه او بوده و تمامی عقربه ها و نشان دهنده های فرقه اش در جهت عکس عقربه های ساعت کار می کرده هیچ مرزی برایش معنا و مفهومی نداشته و از روی نعش نزدیک ترین افراد و مریدان خود می گذرد. آخرین آن قتل عام و گروگان گیری فرمالیستی به خاطر فرجام بد تخلیه و از دست دادن اسارتگاه اشرف و حفظ شخص رجوی بود.
استیصال رجوی در مقابل جداشدگان
بعد از افتادن نقاب از چهره رهبری فرقه مجاهدین از سال 64 به بعد تا ورود به عراق و تن دادن به ذلت و خواری به دشمن ملت ایران و کشتار ایرانیان و شراکت در جنایات صدام و حتی چند قدم جلو تر از او اعضاء و کادرهای این فرقه شروع به ریزش و جدایی و حتی تقابل و افشاگری علیه انحراف و جنایات و جاسوسی های رهبری فرقه مبادرت کردند.
تسلیت به خانواده داغدار آقای نظری
مطلع شدیم آقای صمد نظری که سالیان است برای رهایی همسنگران و دوستان خود در حصار فرقه رجوی تلاش می کند دارفانی را وداع گفت. انجمن استان کرمانشاه غم از دست دادن این عزیز سفرکرده را به خانواده ی آن مرحوم تسلیت گفته و خود را در غم از دست دادن آن مرحوم شریک می داند.
نامه سرگشاده خانواده های کرمانشاه به آقای حیدر العبادی
آقای نخست وزیر محترم به عرض شما می رسانیم فرزندان و عزیزان ما به هیچ وجه به دلخواه و خواسته خود و انتخاب آزاد در فرقه تروریستی مجاهدین به رهبری رجوی تروریست نیستند بلکه همه ی آنها به استثنای عده ای از سران ارشدشان که در واقع اکنون زندان بانان بقیه هستند همگی تحت فشارهای مخوفی گرفتار شده اند.ما عاجزانه از شما تقاضای استمداد داریم.
جیغ بنفش مجاهدین در قبرستان لیبرتی
راستی چرا تا جداشدگان دستت را رو می کنند می گویی امریکا امریکا و امپریالیست را روی سر آنها چماق می کنی؟ مگر مجاهدین به عقد دائم امریکا در آمده اند؟ خودتان خوب یادتان هست که بحث گربه دزده در مناسبات خیلی شده. اگر روشن نیستین جداشدگان می گویند بی استراتژی ترین حیوان گربه است اصلا حتی یک لحظه به فکر مایحتاج خود حتی برای یک دقیقه که در آن زندگی می کند نیست همه اش منتظر است که دزدی کند و از مال دیگران کش برود و روی همین اصل تا صدایی می آید الفرار.چون دزد است. اما رهبری مجاهدین دزد چی هست. تا یک جداشده مسافرتی زیارتی –تجارتی خارجی یا داخلی و خانوادگی می رود آنچنان به هم می ریزد و افسار پاره می کند.
تناقض انتخاب تاریخی برای آزادی و با یک رای!
دقیقأ بایستی به عرض این عفریته ی همه سر حریف برسانیم که ملت ایران از همان موقع فهمیدند و اشراف پیدا کرده اند که رجوی ها برای آنها چه کردند که در حسابرسی خلق رجوی را با خاک انداز از مملکتشان بیرون انداختند. و قابل توجه خانم رئیس بایستی گفت دل نگران عدم اشراف خلق قهرمان مباش چون آنها ویرگول به ویرگول خیانت ها و جاسوسی و وطن فروشی ها و جوان ایرانی کشی ها با شراکت صدام و بعثی ها را می دانند و همچنین خوب می دانند که تمامی سیستم فرقه ای مجاهدین چگونه علیه منافع ملی ملت ایران و در خدمت اسرائیل و امپریالیزم قرارگرفتند و بطور مستقیم در ترور و کشتن و حذف دانشمندان هسته ای ایران نقش داشته و افتخار هم کرده اند.
علت فروپاشی شورای دست ساز رجوی
رجوی برای اینکه ثابت کند شورا کماکان سر پا است اقدام به خرید اعضای اجاره ای و با قرار داد و در زمانبندی های مشخصی کرد. به گونه ای که وارد معامله و فریب دادن یک سری هنرمند و بازیگر و خواننده و رقاص در اروپا و امریکا شد. رجوی می دانست آنها کسانی هستند که با به طول کشیدن غربت در خارج و ادامه تبعیدشان کم آورده اند و تحت فشار هستند به همین دلیل با وعده و وعید و پول و قول فراهم نمودن شرایط اجتماعی برای کنسرت ها و اجرای برنامه هایشان آنها را فریب داد و بعد از فریب هرکدام با دجالیت تمامی پل های پشت سرآنها را با دنیای بیرون از فرقه خراب نمود و آنها را در فرقه آلوده نمود و مجبور به تحمل شرایط تحمیلی خود کرد.