این اعمال، از وظایف ذاتی وزارت امور خارجه است!
البته لابد فراموش نکرده اید که دعوت از سرمایه های مادی ومعنوی ایران که درخدمت دیگر کشورها قرار دارد، از برنامه های با اولویت بالای دکتر روحانی قرار دارد وهر مسئول وزارت خارجه، ملزم به اجرای این برنامه هاست و آقای قشقاوی همانطور عمل کرده که وظیفه داشت انجام بدهد.
پای منافع که برسد، حکومت ها برای شما تره هم خرد نمیکنند!
من اگر بجای فرقه ی رجوی بودم، اینهمه نخود هرآش نشده وهردقیقه ای بیانیه ای صادر نمیکردم که به یادها بیافتم و اعمال زشت ووطن فروشانه ام را مجددا درخاطره ها زنده کنم! عقل سلیم حکم میکند که شخص ویا جریانی با این مشخصات زشت، باید بنفع خود بداند که زیاد آفتابی نشود تا کارنامه ننگین اش مجددا مورد ارزیابی قرار نگیرد وبیش ازاین مود نفرت انسان های ترقی خواه واقع نشود!
بازهم باطلاع خانواده های متحصن رسانده و از آنها کمک بخواهید!
جواب همیشگی ما دربرابر این ادعاها این بوده که اولا قرار نبود که این فرزندان مظلوم ما که عالم دوزخ را در زمین خاکی تجربه کرده اند، جز برای مدت دو سه ماهی دراین کمپ لیبرتی مانده وقراربود برای حفظ جانشان به خارج ازمرزهای ایران منتقل گردند که اعزام قطره چکانی این عزیزان باوضع موجود وحرکات مشکوک رجوی، سه سال طول خواهد کشید که دراین مدت عده ی زیادی ازفرط دوری ازمردم وزندگی درقفس رجوی، دست اززندگی نکبت بار خود خواهند شست!
شعار ضد استعماری و اعمال استعمار پسندانه!
تعجبی ندارد وقتی مشاهده میکنیم که خانمی ازاصحاب رجوی، که دست مرشد اعظم اش دردست بزرگترین محصولات استعمار درقرن 19و20 (رژیم سعودی و دولت صهیونیستی اسرائیل) جای گرفته، میتواند” استعمار ستیز” باشد؟؟!! البته این استعمار ستیزی جدید را بیشتر باید بحساب شکست های این باند در جلوگیری از منعقد شدن این توافق و وحاصل عصبانیتی از کاراربابان استعمارگردانست و چیزی مشابه بدقلقی فرزند درمقابل پدر که گذرا ست!
فرقه ی رجوی، دشمن مردم سوریه است!
درتداوم اخبار و تفسیرهای مغرضانه ای که ارائه داده، بدون اینکه قادر به جوابگویی به 24 نفر از اعضای خانواده اسرای خود درلیبرتی باشد، باند رجوی بازهم خود را قیم مردم سوریه دانسته ونوشته ای با نام ” اشک تمساح برای پناهندگان سوری” در رسانه هایش منتشر کرده که درآن میخوانیم:” رژیم آخوندی که خود عامل اصلی بحران سوریه است، و با حمایت از نظام بشار اسد مردم سوریه و بهویژه آوارگان و پناهندگان این کشور را با مصیبت و بحران روبهرو کرده است، در یک فرار به جلوی دجالگرانه بحران پناهندگان سوری را ناشی از دخالتهای خارجی!، و شرط برکناری اسد را علت آوارگی مردم سوریه میداند”!…
صف های” خلق” و” ضدخلق” روشن تر میشود!
اوبطور ساده میگوید که ایران وروسیه اجازه دهند، ترکیه، شرکا واربابانش هرکس را که خواستند مسلح کنند، هرتجزیه ای را که بنفع شان بود درسوریه انجام دهند ودرمقابل، این دومتحد دهها ساله ی سوریه روسیه وایران)، تکانی نخورند وبگذارند با ایجاد منبع بزرگ تروریزم در سوریه ی شاخه شاخه شده، اینها به هدف لابد مقدس ودموکراتیک؟؟!! خود برسند!
آقای محسن سیاکلا! دعوت ترا در بررسی اجمالی عملکرد سازمان قبول کردم!
محسن سیاه کلاه هم ازجمله کسانی است که قلم بدست گرفته تا درباره ی 50 سالگی سازمان مجاهدینی که 34 سال است که به کناری انداخته شده وبرروی جسد جان باختگان وبنیانگذاران آن فرقه ای منحط و مستبد بامرشد اعظم تام الاختیاری بنام مسعود رجوی ساخته شود، مطالبی سرهم بندی کند. او طی یک مقدمه ی طولانی که کوشیده درحد بضاعت خود بااستفاده از قوانین اجتماعی، اقتصادی وتاریخی بشریت، توضیحاتی درمورد” زیربنا” و” رو بنا” بدهد که اتفاقا قلم را کج کرده و تلاش نموده که عنصر” نقش شخصیت درتاریخ” را پررنگ تراز آنچه که معمولا پذیرفته میشود، نموده وازاین مسئله، توجیهاتی برای عملکرد ننگین فرقه ی رجوی درست نماید.
از یادادشت های سیروس غضنفری عضو سابق ارتش رهائی بخش – قسمت ۳۲
سرعت پیشروی آمریکایی ها بسیار بیشتر از تصور مجاهدین بود و به سرعت به اطراف بغداد رسیده بودند و نیروهایی که مواضع دفاعی اطراف اشرف را ترک کرده و به سمت مرز رفته بودند، تحت بمباران قرار گرفتند و قرارگاه های دیگر سازمان که نیروهایشان توانسته بودند به نزدیکی خانقین برسند، تماماً بدون آب و غذا مانده و زیر بمباران هوایی و حتی حملات زمینی گروه های ناشناس و برخی از اهالی که هدفشان غارت بود قرار گرفت..
بیانیه حمایت جمعی از خانواده های تبریزی درحمایت از تحصن هموطنان
اطلاع یافتیم که تعدادی از اعضای خانواده های اسرای رجوی درکمپ لیبرتی، دراین شرایط آب وهوایی سخت عراق، خودرا به کمپ لیبرتی رسانده ومصرانه درخواست ملاقات با عزیزانشان را دارند! باند رجوی بجای اجابت این درخواست ابتدائی این زجر کشیدگان کم نظیر تاریخ سی ساله ی ایران، بلندگوهای تبلیغاتی خود را بکار انداخته وبجای اجابت درخواست آنها، متهم به وابستگی شان به سپاه قدس و…میکند! اگر مسئولین باند رجوی ریگی درکفش ندارند و واقعا هم درشناختن ماهیت این مراجعین شک دارند، میتوانند عزیزان آنها را به جلوی درب آورده واحراز هویت کنند!
درمحکومیت اطلاعیه فرقه مسعود رجوی علیه خانواده های رنجدیده
محمد گلزار که درزمان ما دریگان مهندسی بود والان پدر 80 ساله او به دیدار فرزنداش رفته است ویا برادرغلامرضا خیر آبادی که ایشان هم یگان بودیم و الان برادرش برای ملاقات رفته است وآیا این گناه است؟؟ این خانواده است مسعود خان نه نیروی قدس ونه نیروی وزارت اطلاعات. اینها همان خانواده است که شما یک زمان روی آنها حساب باز کرده وبما میگفتید که اگر ارتش آزادی حرکت کنند خانواده های شما در هر استان آنجا را آزاد کردند والان این همان خانواده است که به کمپ لیبرتی آمده است!
دکتر کاظم موسوی به تنهایی” حزب سبز ایران”، سخنگو و عضو آن است!
این بابا در اصل عضو فرقه رجوی است، ولی به کمک ۲نفر از مریدان او یک محفلی ساخته و اسم آن را هم”حزب سبز ایران!!” گذاشته که موجب خنده و تمسخر ایرانیها و المانیها شد. عجیب اینکه”کاظم سوسیایلی” از حزب سبز آلمان انتظار داشت که این گروه چند نفره ایشان را به عنوان”حزب سبز ایران” و خودِ او را هم به عنوان رییس این حزب برسمیت بشناسد!!! وقتی فهمید که نه حزب سبزهای آلمان و نه هیچ یک از مؤسسات رسمی و غیر رسمی آلمان ایشان را جدی نگرفتند، از آن روز تا کنون به حالت دیوانه واری به مبارزه با این حزب، بلاخص به دشمنی با آقای علی محجوبی رییس دفتر خانم کلادیا رووت (رییس حزب سبز آلمان) که یکی از خوشنامترین ایرانیهای ساکن آلمان میباشد، برخاسته است”.
این مسئله را نتوانستید به ثبوت برسانید!
این مسئله که رجوی به چه دلیل این 100نفر را دربیابان های کشوری مانند عراق که به یمن برهم خوردن ساختار اجتماعی اش توسط آمریکا هرساعت وفصلی ازآسمانش بمب میبارد واز زمین اش گیاه حادثه میروید، رها کرد، هنوز هم جزو اسرار مگوی فرقه ی رجوی است! همچنین هنوز عاملین مستقیم وغیر مستقیم این جنایت شبانه که اتفاقا افراد رجوی بیشتر ازهمه درموردش” دوربین بدستی” نشان داده وحضور پیشاپیش خود را درصحنه بنمایش گذاشتند، ازطرف مراجع بیطرف وذیصلاح روشن نشده و ما کماکان مجبوریم ادعاهای دوطرف را شنیده وقادر به ارزیابی درست موضوع وکشف حقیقت نبوده ودر حالت فرضیه پردازی ها باقی بمانیم!