هفت سال تجربه، برای سالها زندگی – قسمت هجدهم
در قسمت هفدهم نوشتم که بعد از خروج از کمپ آمریکایی ها، به یک ایست بازرسی در مدخل شهر اربیل رسیدیم، این ایست بازرسی که در عربی به آن سیطره می گویند، خیلی شلوغ و پر از پلیس و مامور بود، ما را متوقف کردند و اجازه ورود ندادند، دوباره یک مشکل جدید پیش آمد، […]
فرقه رجوی خودسوزی ها را مایه افتخار می داند
خود سوزی های تابستان 1382 مرتبط به ایجاد فشار به دولت فرانسه که مریم رجوی را بدون تکمیل تحقیقات آزاد کرد تا این تحقیقات باعث برملا شدن اسرار نهانی قابل تاملی نگردد، همچنان در تیتر مطالب اصلی نشریات فرقه تبهکار رجوی قرار دارد و برخلاف ایامی که این خودکشی ها بخاطر محذوریت هایی که بوجود […]
هفت سال تجربه، برای سالها زندگی – قسمت هفدهم
در قسمت شانزدهم نوشتم که من در بد مخمصه ای گیر کرده بودم، نه راه پیش داشتم و نه راه پس. از طریق تلفن با بچه های مستقر در اربیل در تماس مستمر بودیم و آخرین خبرها و وضعیت بچه ها را رصد می کردیم تا تصمیم مناسب را بگیریم و با کمترین هزینه راه […]
هفت سال تجربه، برای سالها زندگی – قسمت شانزدهم
در قسمت قبل گفتم سیر تحولات هر روز ادامه داشت، یعنی اینکه هر روز اتفاق تازه ای رخ می داد و ما فقط تماشاگر این اتفاقات بودیم و هیچ نقشی هم در وقوع آنها نداشتیم. تا اینکه یک روز سرهنگ تورلاک پیش ما آمد و گفت: ما اسم بعضی از شما ها را به کشورهای […]
شما را توهمات مسعود رجوی به این روز انداخت
سران فرقه رجوی بهتر از هر کس دیگر می دانند که دهه هاست ارتباط خود با مردم ایران را قطع کرده اند و از این رو دچار ایزوله کامل شده اند. آنها به خوبی به این امر واقفند که حرفشان در بین مردم خریدار ندارد و این وضعیت برای یک جریان سیاسی – درصورتی که […]
هفت سال تجربه، برای سالها زندگی – قسمت پانزدهم
در قسمت چهاردهم نوشتم که دو فامیل من در اولین گروهها به ایران بازگشتند و کمپ ، 600-700 نفره به حدود 150 نفر رسید و همه متقاضیان کشور سوم بودیم، یعنی نه عراق، نه ایران، بلکه یک کشور سومی که جزو انتخاب های اولیه ما بود. و اما ادامه : بعد از اخذ برگه پناهندگی، […]
چرا این آزادی و دموکراسی را برای اعضای خود نمیخواهید؟
باند رجوی برای سفر دو تن از کارگزاران آمریکای سلطه گر (مایک پنس و پمپئو) به قلعه مانز که اسارتگاه آخر اعضای سازمان استحاله یافته مجاهدین خلق است و خودش آنرا اشرف 3 نامیده، هیاهوی زیادی راه انداخته و هر قلم بدستش به فراخور حال خود، ابعاد این قضیه را که از نظر آنها این […]
هفت سال تجربه، برای سالها زندگی – قسمت چهاردهم
در قسمت سیزدهم، نوشتم که وضعیت کلی ما در تیف، نزد آمریکائی ها، چگونه بود و تاکید کردم علیرغم همه سختی هایش، آنرا هزار بار ترجیح می دادیم به مناسبات زور و اجبار رجوی ها. و اما ادامه داستان هفت سال تجربه ی سیاه من : روزها از پی هم می گذشت و تعداد افرادی […]
هفت سال تجربه، برای سالها زندگی – قسمت سیزدهم
در قسمت دوازدهم نوشتم که در تیف با پسرعموی خانمم در یک چادر اسکان داده شدیم، فضای جدید تیف با سازمان خیلی متفاوت بود. و اما بعد: بعدها در سازمان فهمیدم اصل اساسی تناقضات و بحث روی میز، خانه و خانواده است، رهبری سازمان نیز این امر را بخوبی می دانست و اعضای اسیر در […]
ستارخان کجا و رجوی نوکر صفت کجا؟
هفتم تیرماه سالروز قیام مردم تبریز به رهبری ستارخان و باقرخان علیه استبداد محمدعلی شاه قاجار در سال 1287 شمسی است. این قیام و مقاومت افتخار آفرین در زمانی اتفاق افتاد که محمد علی شاه مستبد با به توپ بستن مجلس و دستگیری و کشتار آزادیخواهان بساط مشروطیت را در تهران و دیگر شهرهای بزرگ […]
هفت سال تجربه، برای سالها زندگی – قسمت دوازدهم
در قسمت یازدهم توضیح دادم که چگونه ماهیت وابسته سازمان به آمریکایی ها و بیگانه ها، بیشتر روشن شد و از نزدیک دیدم که تمامی ژست های قبلی سازمان، به پشیزی نمی ارزد. و ادامه : هیجانات اولیه در زمینه برخورد، نوع نگرش آمریکاییها به ما، اینکه بچه هایی که قبلا آنجا بودند چه موضعی […]
خودسوزی های خودجوش یا تشکیلاتی؟!
ماه ژوئن یادآور حوادث هولناک خودسوزی اعضای فرقه مجاهدین خلق است. خودسوزی های تشکیلاتی که تعدادی از اعضا را به کشتن داد و باعث نقص عضو تعدادی دیگر شد. این خودسوزی های دستوری به دنبال دستگیری مریم رجوی و تعدادی دیگر از سران سازمان مجاهدین خلق توسط پلیس فرانسه به جرم پولشویی انجام شدند. به […]