پنجشنبه, ۱۳ آذر , ۱۴۰۴
حمایت از تروریست به چه قیمت؟ 03 آبان 1393

حمایت از تروریست به چه قیمت؟

اید فراموش کرد که سران فرقه رجوی در تمامی مواردی که این حامی تروریست ادعا کرده خودشان مقصر بودند که نمونه آن را شیراحمد روزرخ که بتازگی توانست خودش را از چنگال این تروریستها نجات دهد بیان می کند و می گوید که وقتی برای مصاحبه با نماینده کمسیاریای پناهندگی اعلام آمادگی نمودم، تا چند روز من را تحت شدیدترین شستشوهای مغزی قرار دادند تا بتوانند ذهن من را از اینکار بازدارند که البته من تصمیم خودم را گرفته بودم و زیر بار نرفتم

اراجیفی برای احیاء دلهای مرده 30 مهر 1393

اراجیفی برای احیاء دلهای مرده

سران سازمان مجاهدین که می دانند دیگر پاسخی برای سئوالات بسیار عناصر خود در رابطه با اهداف پوچ ان می کنند ندارند، بدنبال راهی هستند که بتوانند به هر طریقی ذهن آنها را مشغول نگه دارند که این نیز یک نمونه از ان خیانتها می باشد که امید است مسئولین و نمایندگان کمسیاریای پناهندگی و سازمان ملل هر چه زودتر بفکر آزاد نمودن زندانیان این گروهک تروریستی باشند تا مبادا دیر شود.

حمایت از بدعت در دین توسط سازمان مجاهدین 23 مهر 1393

حمایت از بدعت در دین توسط سازمان مجاهدین

سران مجاهدین که می خواهند به هر نحوی در عراق ماندگار شوند و از هر حرکتی برای مظلوم نمایی خودشان استفاده کنند، در بین اراجیف مذبوحانه خودشان از 16 تروریستی که در چند وقت قبل به سزای عملشان رسیدند نیز یادی کرده و آنها را افرادی که در راه به اصطلاح مقاومت کشته شدند می داند که البته همه مردم ایران و جهان می دانند که جزای تروریستهایی که به بچه و پیر و جوان ترحمی نمی کند چه می تواند باشد ولی جنایتکاران فرقه رجوی برای جلب حمایت مردمان بلوچ کشورمان این حرکت را محکوم می دانند در صورتیکه تحریف قرآن و ترور و کشتن زن و بچه بیگناه همین مردم از دید آنها جرم نیست

خانواده کانون گرم برای زندانیان سازمان مجاهدین 07 مهر 1393

خانواده کانون گرم برای زندانیان سازمان مجاهدین

سران سازمان مجاهدین بواسطه حضور خانواده ها و نیز آگاهی بخشیدن آنها به زندانیان قلعه الموت بود که ضربات مهلکی خوردند و تاثیر بسزای ان وقتی نمود پیدا کرد که بسیاری از عناصرشان درخواست خروج از ان را دادند و حتی بسیاری از آنها که با مقاومت سران خود مواجه شدند، بفکر فرار افتاده و توانستند از طرق مختلف اینکار را انجام دهند و تازه از ان به بعد بود که این بیچارگان مطلع شدند که خانواده چه زحمات زیادی برای آزاد نمودن و نیز رسیدن به آزادی واقعی برای آنها کشیده اند و تمامی تصورات آنها که از خیانتهای سران فرقه رجوی درباره خانواده در ذهن آنها ایجاد شده از بین برود.

کاریابی که منجر به از دست دادن جوانی شد 01 مهر 1393

کاریابی که منجر به از دست دادن جوانی شد

علی چگونگی پیوستن ناخودآگاه خود به فرقه رجوی را تعریف می کند و مدام افسوس می خورد و آهی از ته دل می کشد که ناشی از به هدر دادن 12 سال از عمرش در یک فرقه نکبت بار و جنایتکار می باشد که بقول خودش اکنون که نزدیک به دو سال از رهاییش می گذرد هنوز نتوانسته آثار مخرب حضور در فرقه رجوی را از بین ببرد هرچند که خانواده اش در این راه خیلی سعی و تلاش می کنند، همانطور که برای آزادی اش زحمت کشیدند.

سیاستهای دوگانه حامیان تروریست 31 شهریور 1393

سیاستهای دوگانه حامیان تروریست

اکنون بعد از گذشت بیش از 10 سال، کشور فرانسه پرونده سران سازمان مجاهدین را که تمامی شواهد و قرائن بر علیه آنها بوده و می توانستند براحتی آنها را محکوم نمایند را مختومه اعلام نموده و آن تروریستها را که شواهد بسیاری بر جنایتکار بودن آنها وجود دارد را منع پیگرد دادند و آنها را به راحتی به جامعه خود راه دادند و از طرفی در عین ناباوری دولتمردان آن کشور ندای مبارزه با تروریستهای داعش را سر می دهند و برای به اصطلاح مبارزه با آنها نشستهای مختلف می گذارند

سالروز بسته شدن لانه فساد مبارک 26 شهریور 1393

سالروز بسته شدن لانه فساد مبارک

سرکرده فرقه تروریستی رجوی برای نگه داشتن قلعه الموت بسیاری از زندانیان خود را به راحتی به کشتن داد و حتی یک خم به ابرو نیاورد و در تازه ترین آنها نیز 52 نفر را به دم تیغ فرستاد و بسیاری از سران خود را نیز فدای جاه طلبی و خودخواهی خود کرد، در صورتیکه او از تمامی این درگیریها از قبل نیز آگاه بود و می دانست که این تنشها به خون ریزی ختم می شود و ضربه آن را نیز باز همین از دنیا و آزادی بی خبرها می خوردند و کشت و کشتار را باز همین زندانیان تحمل می کردند.

تناقض آشکار سازمان مجاهدین در مقابل داعش 24 شهریور 1393

تناقض آشکار سازمان مجاهدین در مقابل داعش

سران سازمان مجاهدین در واپسین روزهای خود روزنه امیدی در میان جنایتهای گروه تکفیری داعش دیدند و تمامی آمال و آرزوهای له شده خود را در آن مشاهده کردند و بدون آنکه به عواقب آن حتی به اندازه ارزنی توجه کنند، بلافاصله همانند کنه به آن چسبیدند و این گروه تروریستی را رزمندگان مردم عراق نامیده و بطور آشکار از آن حمایت کردند

فرصت زندگی که توسط سازمان مجاهدین گرفته شد 13 شهریور 1393

فرصت زندگی که توسط سازمان مجاهدین گرفته شد

آقای نظری با چشمان اشکبار سرکرده فرقه رجوی و سران آن را نفرین کرده و می گوید سران سازمان مجاهدین بودند که لحظات خوش زندگی خانواده ام را به یاس و ناامیدی تبدیل کرده و آنها بودند که همسرم را از من گرفتند و بچه هایم را یتیم کردند و خداوند از آنها نگذرد که من اینچنین بهترین دوران زندگیم را از دست دادم و آنها بودند که فرصت زندگی را از من و امثال من ربودند.

جاه طلبی سران سازمان مجاهدین با کشته سازی عناصر خود 10 شهریور 1393

جاه طلبی سران سازمان مجاهدین با کشته سازی عناصر خود

سران فرقه رجوی که در تمامی درگیریهای از پیش ساخته خود همیشه بدنبال کشته شدن عناصر خود بودند و حتی در یکی از این درگیریها در عکس مشخص بود که فرد از ناحیه پا دچار مصدومیت شده بود ولی با کمال تعجب در روز بعد نام همان شخص در بین کشته شده ها بود و سران سازمان در بوق و کرنا دمیده بودند که فلان تعداد از مجاهدین در درگیری به شهادت نائل شدند (!!) در صورتیکه تمامی این مستندها از قبل طراحی شده بود و جای هیچ گونه اشکالی وجود نداشت و حتی اگر فردی زخمی میشد بلافاصله او را نیست ونابود می کردند تا بر تعداد کشته های آنها افزوده شود

گفتگو با خانواده ای داغدیده از سازمان مجاهدین 09 شهریور 1393

گفتگو با خانواده ای داغدیده از سازمان مجاهدین

حمید رضا زمانی از جمله نفراتی بود که برای کاریابی به کشور ترکیه رفته بود که متاسفانه در دام حقه های سران خائن و ادم ربا سازمان مجاهدین گرفتار شده و برای کسب درآمد بیشتر با آنها به کشور عراق رفت و هنگامیکه به پادگان اشرف رسید از همان ابتدا نسبت به دروغهای سران فرقه رجوی اعتراض نمود، ولی آنها با شستشوی مغزی قوی که داشتند او را چند مدتی در پیش خودشان نگه داشتند تا اینکه خانواده او برای دیدنش به عراق رفتند و برادرش توانست در اوج خفقان او را ملاقات نماید که حمیدرضا در آن زمان نیز به برادرش گفت که نسبت به ماندن در فرقه رجوی هیچ تمایلی ندارد

ملاقات با خانواده اربابی در دفتر انجمن نجات گلستان 05 شهریور 1393

ملاقات با خانواده اربابی در دفتر انجمن نجات گلستان

آقای ناصر رحیم اربابی که برادر احمد می باشد که برای بازگشت برادرش تلاش مضاعفی داشته و با حضور مرتب خود در دفتر انجمن نجات پیگیر امور برادرش می باشد، درباره برادرش می گوید که او آدم بسیار ساده ای بود و سران فرقه رجوی با مغزشویی بالایی که داشته و دارند توانستند او را اغفال نمایند وگرنه احمد کسی نبود که از حال و روز مادرش بی خبر باشد چه برسد به اینکه از فوت او نیز اطلاعی ندارد و این باز بر می گردد به افکار غلطی که سران فرقه رجوی در ذهن او وارد کرده اند و افکار او را بدجوری به اعمال جنایتکارانه خودشان معطوف کرده اند.

blank
blank
blank