در مورخ 26/8/92 اعضای انجمن نجات خوزستان در شهرستان ماهشهر با آقای سیف الله نقوی برادر حفیظ الله نقوی از اسیران دربند رجوی دیدار و گفتگو کردند.
اعضای انجمن نجات ابتدا ضمن تشکر از آقای نقوی گزارشی از وضعیت دردناک نیروهای تحت اسارت فرقه رجوی وابعاد توطئه ی جدیدی که علیه آنها تحت عنوان اعتصاب غذا بخاطر هدفی واهی بکارگرفته را برای ایشان تشریح کردند و گفتند اگر رجوی سرسوزنی برای جان اعضایش ارزش قائل بود می بایست بعد از سقوط صدام آنها را ازعراق خارج می کرد وحالا منطقی نیست که 3000 نفر را بخواهد بخاطر 7 نفر گروگان مورد ادعایش قربانی کند و در یک کلام هدف رجوی بقاء فرقه اش ولو اینکه همه اعضا را به کشتن دهد که دراین رابطه بیشتر ازهر زمان دیگر هوشیاری و تلاش خانواده ها را برای برهم زدن این توطئه رجوی طلب می کند.
اعضای انجمن نجات همچنین در پاسخ سئوال آقای نقوی که با چه مکانیزمی رجوی تاکنون این افراد را درعراق نگه داشته؟ گفتند شیوه های مغزشویی سالیان و کنترل ذهن افراد در یک فضای بسته بدون دسترسی به اخبار و اتفاقات بیرون ازفرقه، قدرت تصمیم گیری و انتخاب آزادانه را از آنها سلب کرده است و متاسفانه براساس تجاربی که ما داریم ذهن و ادراک آنها از مسائل درهمان سالهای دهه 60 مانده چون به جز اخباری که فرقه دراختیار آنها قرار داده دسترسی به هیچ اخباری نداشتند و رجوی هم تاکنون از جهل و نااگاهی آنها سوءاستفاده کرده و می کند و درشرایط کنونی که همه راهها برای انتقال اعضا مهیا شده این رجوی ها هستند که کارشکنی می کنند وسعی دارند ازخون و هستی انها برای بقاء فرقه خیانتبارش سوء استفاده کند.
آقای نقوی درپاسخ توضیحات اعضای انجمن نجات گفتند پدرم خیلی زحمت کشید تا توانست مخارج دانشگاه برادرم حفیظ را تهیه کند و او را به دانشگاه صنعتی شریف درتهران فرستاد تا دررشته دندانپزشکی تحصیل کند چون فرد با استعدادی بود اما متاسفانه قدر موقعیت بوجود آمده را ندانست وفریب شعارهای پوچ رجوی را خورد و راستش تا حدود زیادی هم از او دلگیریم چون حداقل قدرزحمات پدرم ونصیحت های دلسوزانه ما را ندانست ولطمه زیادی به آبرو وحیثیت خانواده ما زد درحالیکه با ادامه تحصیل می توانست الان بعنوان یک پزشک درخدمت مردم وجامعه اش باشد.ولی واقعا لعنت بر رجوی که چه استعدادهایی را نابود کرد، تعدادی را به کشتن داد و تعدادی را هم آواره عراق کرد. متاسفانه سالهاست که خبری هم از وی نداریم.
در پاسخ به بیان آقای سیف الله نقوی اعضای انجمن اشاره کردند تنها مسئله ای که برای رجوی مهم بوده پیشبرد منافع خود و فرقه اش بوده و در پاسخ به آقای نقوی که گفتند من از برادرم برای پیوستنش به فرقه رجوی دلگیرهستم، به ایشان توضیح دادند البته ما به شما حق می دهیم که از برادرتان دلگیر باشید،اما متاسفانه همیشه افراد بد ذاتی مثل رجوی پیدا می شوند که با شعارهای دروغین و فریبنده افرادی ازجامعه را درهر سطحی که باشند اعم با سواد و بی سواد را برای پیشبرد نیات شیطانی خود فریب داده و به دام بیاندازند ولی این وظیفه همه ماست که برادر وعزیز خود را نسبت به فریبی که خورده و یا راه اشتباهی که رفته، بجای دلگیرشدن و دوری کردن از او وی را آگاه کنیم و به مسیر درست برگردانیم. و اتفاقا رجوی با تخریب احساس عاطفی افراد سعی کرده تا با این حربه،خانواده را ازپیگیری برای نجات عزیزش دلسرد و منصرف کند تا خط خود را پیش ببرد و اگر ما اعضای رها یافته و شما بعنوان خانواده فرد اسیر برای نجات آنها تلاش نکنیم رجوی افراد گرفتار کرده را قربانی و نسل جدید را به شیوه های پیچیده تری فریب خواهد داد.
در پایان اعضای انجمن ابراز امیدواری کردند که با فروپاشی فرقه رجوی تمام حقایق خیانت رجوی ها روشن خواهد شد وآلام و درد و رنج همه خانواده ها و دلگیرهای آنها به پایان می رسد.