میلیشیای مردمی که تبدیل به کابوس مردم شد

در دوم آذرماه 1358، بر اساس اعلامیه ی سیاسی – نظامی سازمان مجاهدین خلق، شاخه ی میلیشیا در سازمان تشکیل شد. بهانه ی تشکیل این شاخه ی نظامی و مسلح مقابله با تهدیدات امریکا بود. رجوی در آن زمان در پی ایجاد ارتش خصوصی خود در ایران بود. در اطلاعیه ای که بدین منظور منتشر کرد ادعا کرد که میلیشیا تحت فرماندهی " امام خمینی " است و ابراز امیدواری میکرد که در راه تشکیل آن از همه گونه مساعدت و همکاری ارتش و سپاه برخوردار باشد.
درست 9 روز پس از تشکیل " میلیشیا" رفراندوم قانون اساسی جمهوری اسلامی انجام گرفت که سازمان در مخالفتی آشکار به آن رأی منفی داد! کمتر از یک هفته پس از آن در مراسمی که به مناسبت 16 آذر و روز دانشجو در تهران برگزار شد، سازمان با مردم عادی درگیر شد.
مردم ایران که مواضع صریحاً ریاکارانه و خشونت آمیز مجاهدین خلق رامی دیدند و برنمی تابیدند، از سوی رسانه ها و نشریات سازمان " مرتجع "، " چماقدار" و " عروسک کوکی " خوانده شدند. تضاد عمیق مواضع خشونت طلبانه ی سازمان با رأی مردم از همان دوران آغاز شد.
مجاهدین خلق علیرغم تلاش زیاد، در جلب حمایت مردم در شهرها و روستاها و در میان جامعه ی کارگری و کشاورزان موفق نبودند و عملاً سازمان تبدیل به گروهکی شد که مستقل از مردم عمل می کرد ولی از نام خلق سوءاستفاده می کرد.
اکنون پس از گذشت بیش از سه دهه از آن دوران مجاهدین خلق در حافظه ی تاریخی ملت ایران تقریبا به فراموشی سپرده شده اند اما کماکان در رسانه های سازمان دوم آذر به عنوان سالگرد تأسیس " میلیشیای مردمی " گرامی داشته می شود.
حتی اگر واژه ی "مردم " را از این اصطلاح غریب حذف کنیم باز هم میلیشیا به معنای چریک های نیمه وقت برای فرقه ی رجوی از حیذ انتفاع خارج است. دیگر نه سلاحی در سازمان هست و نه ظرف استراتژیک اشرف نشانان یعنی پادگان اشرف. اعضای گرفتار در فرقه در رؤیای ترک پادگان لیبرتی هستند و سران سازمان در هراس از دست رفتن هژمونی فرقه.
اگر هر سال، در آستانه ی 16 آذر سازمان دعوت به قیام و خروش و خیزش (!) می کند و تصاویری از پخش تراکت در خیابان های خالی و خلوت شهرهای ایران را نشان می دهد، تنها برای عقده گشایی و سرپوش گذاشتن بر شکست های پی در پی 3 دهه ی گذشته است.
به عنوان فردی که در ایران زندگی می کند، می توان تصور کرد که اگر یک شهروند ایرانی با تراکت تبلیغاتی سازمان برای  فراخوان قیام در روز دانشجو که روی شیشه خودرواش نصب شده است، مواجه شود، چه واکنشی خواهد داشت. از سه حالت خارج نیست، یا به احتمال کم مجاهدین را می شناسد و از نفرت برگه را پاره خواهد کرد و یا از ترس آلوده شدن به نام مجاهدین آن را منهدم خواهد کرد و یا هرگز نامی از مجاهدین خلق نشنیده است – که احتمال این گزینه بسیار زیاد است –در این صورت با بی میلی نگاهی به تراکت انداخته و آن را به گوشه ای پرتاب خواهد کرد!
مزدا پارسی

منبع: سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، جلد دوم، ص 466

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا