خاطره ای درباره یکی از محصولات باصطلاح انقلاب مسعود و مریم

تجاوز جنسی در فرقه رجوی و تصفیه های درون سازمانی
بدنبال شکست استراتژی و مسنله دار شدن روز افزون مسئولین و اعضای فرقه و زیر سوال رفتن موقعیت رجوی، وی در سال 1363 ترفند انقلاب ایدئولوژیک را به راه انداخت و از این طریق به حذف مخالفین و رقبا و تثبیت جایگاه تشکیلاتی خودش پرداخت.
رجوی در سال 1370 ماجرا را به سطح تشکیلات کشاند و فرمان طلاق عمومی را صادر کرد و به این ترتیب از هرگونه ارتباط شخصی و دور از چشم مراقبین تشکیلاتی جلوگیری کرد.    
در همان دوران رجوی با میان کشاندن بحث‌های فمینسیتی و به ظاهر در دفاع از حقوق زنان، پتانسیل اطاعت پذیری آنان را به نفع موقعیتش در تشکیلات مصادره کرد و زنان را در مصادر امور تشکیلاتی نشاند و به این وسیله مردان را مهار کرد.
اما هیچ گاه به خاطر ارتباطتش با زنان شورای رهبری مورد بازخواست قرار نگرفت و حتی وقاحت را به حدی رساند که عنوان می نمود تمام زنان عالم در حریم من می باشند ولی با دیدن موارد باصطلاح  اخلاقی و جنسی در سازمان، افراد را مورد مواخذه و شکنجه قرار داده و سر به نیست می کرد تا کسی به حریم رهبری گوشه چشمی نداشته باشد.     اکنون به یکی از دهها نمونه از این جنایات و تصفیه های درون سازمانی به خاطر ارتباط جنسی افراد در درون فرقه اشاره خواهیم نمود:
پروین سریر: در سال 70 که کلیه مراکز سه گانه آن زمان مبنی بر مرکز 10 و 11 و 12 در منطقه امام ویس و معین در حال تمرین و مانور بودند. علی نقی حداد با اسم مستعار کمال که آن زمان فرمانده لشگر بود با این زن رابطه دوستی برقرار می کند و به این زن تجاوز می کند و پروین سریر حامله می شود. در آن زمان محمدرضا طامهی و محسن مقدری که فرمانده گردان و تحت مسئولیت علی نقی حداد بودند از این موضوع مطلع بودند ولی چیزی نگفتند. بعد از مدتی موضوع برای رقیه عباسی، شیوا صادق و عذرا علوی طالقانی و مریم و مسعود علنی شد. چون موضوع خیلی حیثیتی بود و بحث اعتبار و ابروی اعضای هیئت اجرای سازمان بود. پروین توسط رقیه عباسی و شیوا صادق و عذرا طالقانی به قتل رسید. جسد او را داخل یک آمبولانس قرار دادند و با این توجیه که مسموم شده است او به را بغداد منتقل کردند. (سال 1371) و بعد مخفیانه او را در مزار مروارید دفن کردند.
علینقی حدادی همسر زهره اخیانی بود وی در داخل سازمان، همیشه موضع مسئول و فرمانده را داشت و در سال های 1364 و 1370 که لیست اعضای شورای مرکزی را سازمان انتشار داد، نام علینقی بدون کم و کاست، داخل لیست بود و این یکی از ویژگی های علینقی بود که وی در طی دوران خدمت و عضویتش در سازمان، مانند سایر مردان سازمان که هر از گاه متمرد می شدند و به دنبال تمرد، تنزل رده می یافتند، هیچ گاه بالا و پایین نشد و همواره دارای رده و مسئولیت بالایی در سازمان بود. علینقی، عضوی ایدئولوژیک، وفادار، خشک، جدی، اخمو و نظامی سازمان بود. وی در درون سازمان به فرمانده کمال معروف بود. تا این که در یکی از روزهای سال 73 و بعد از دو سال، علینقی را به خاطر افشاء شدن ارتباطتش با پروین سریر دستگیر می کنند.
علی نقی حدادی هم سر این  موضوع با رجوی به مشکل برخورد. حتی رجوی چند جلسه خصوصی با او گذاشته بود که او را راضی کند ولی کمال راضی نشده بود و متاسفانه رگ دست کمال زده شد و مرد.
رجوی یکبار در نشست کوچکی که در قرارگاه پارسیان برگزار شده بود گفت: " کمال رابطه جنسی با یک زن برقرار کرد، که سازمان متوجه می شود و او را در یک بنگال تحت برخورد قرار می دهد (زندانی می کند) وقتی که برای او غذا می برند می بینند که رگ دستش را زده است".
اما بر سر شاهدان این موضع یعنی محمدرضا طامهی و محسن مقدری که موضع را می دانستند و گزارش نکردند آمد:
محمدرضا طامهی (از اعضاء ارشد هیئت اجرایی سازمان در آن دوران بود و معاون پشتیبانی مرکز 12 بود به لحاظ تشکیلاتی هم رده نفرات بالایی سازمان و لایه اول هیئت اجرایی بود. او را به خاطر گزارش نکردن این موضوع مدت 3 سال زندانی کردند و رده اش را به هوادار تغییر دادند. رجوی خودش گفته بود حکم او اعدام است ولی من آن را به درجه هوادار تغییر دادم. بعد از سه سال او را آزاد کردند و مدت چند سال در موضع هوادار ماند و بعد از مدت سه سال به او رده M قدیم داده اند و به عنوان افسر آماد در FM10 کار می کند.او با یک حالت نزار به حیات خود ادامه می دهد و با این وضعیت تشکیلات او را حفظ کرده است. دوستان قدیمی او می دانستند که او خلاف بزرگی در تشکیلات مرتکب شده است اما نمی دانستند که موضوع چه بوده است.
محسن مقدری هم که فرمانده گردان بود بعد از مدتی به یگان ترابری انتقال یافت و به عنوان راننده اتوبوس (پیک) مشغول بکار شد و به قول اعضای جداشده سازمان آرپی جی خورد.
البته قابل توجه است که زهره اخیانی همسر فرمانده کمال پس از کشته شدن توسط فرقه رجوی و به خاطر سکوتش در رابطه با این موضوع بعد از چند سال به مسئول اولی سازمان ارتقاء یافت.
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا