خاطراتی از عملیات شکست خورده دروغ جاویدان رجوی ها

بعد از اعلام آتش بس بین دولت ایران و عراق سران فرقه که وضعیت خود را در عراق بسیار متزلزل می دیدند و باید به خیلی از سئوالات جواب پس می دادند رجوی به فکر عملیاتی افتاد که می دانست از پیش شکست خورده است.
دقیقا قبل از عملیات در نشست توجیه ای رجوی فریبکار مطرح می کرد که بعد از فتح مهران دیگر نباید دست به عملیات در منطقه مرزی بزنیم و باید نوع عملیات خود را به داخل عمق ایران گسترش دهیم و با این حرف جمعیت شعار دادند امروز مهران و فردا تهران!! البته باید گفت که دیگر تهرانی در کار نبود و در حد یک شعار باقی ماند.
من هم مانند بقیه که عوامفریبانه سرمست شعارهای رجوی ها بودم فکر می کردم که کار حکومت ایران تمام است و ما پیروز این جنگ خواهیم بود به شهر خودم بازخواهم گشت.
وقتی به سمت ایران حرکت کردیم متوجه شدم که واقعیت بیرونی و صحنه جنگ نشان از چیز دیگری دارد و دیگر امکان پیشروی نیست.
من که حفاظت یکی از تپه های مشرف به شهر اسلام آباد را به عهده داشتم متوجه شدم که دیگر امکان پیشروی نیست و نیروهای سازمان زمین گیر شدند و در روز سوم به ما گفته شدکه عقب نشینی کرده و هر جور که می توانید خودتان را به خاک عراق برسانید.
در موقع عقب نشینی صحنه های را شاهد بودم که چگونه بر اثر ندانم کاری و خیره سری رجوی افراد کشته شده و تعداد کمی به اشرف بازگشتند. لعنت بر رجوی ها که اینگونه با دانستن این شکست عملیات افراد خودش را به کشتن داد.
وقتی به اشرف بازگشتم افراد باقی مانده روحیه خوبی نداشتند و همه افراد از این عملیاتی که هیچ سودی برای فرقه نداشت متناقض بودند.
بعد از چند روز وقتی رجوی فریبکار در نشست جمع بندی بجای اینکه عنوان کند نتوانستیم به تهران برویم و شکست خوردیم سوره (انا فتحنا) را خواند و آنرا یک پیروزی بزرگ برای به اصطلاح مقاومت ایران مطرح کرد. این نکته شروع تناقضات زیادی برای بچه ها بود و بعدا هم شاهد بودم که رجوی فریبکار با آوردن بحث انقلاب طلاق روی این شکست را گل گرفته و عملا خودش را از پاسخگویی به سئوالات مبرا کرد.
عنوان نمودن پیروزی به جای شکست البته تاثیرات خودش را در مناسبات فرقه گذاشت و شاهد بودم که تعداد زیادی از نفرات فرقه از تشکیلات جدا شدند.
اکنون شاید سران فرقه باز هم بر طبل توخالی پیروزی عملیات دروغ جاویدان بکوبند ولی هر روز که می گذرد بر همگان روشن می شود که این شکست خفت باری برای او و دارو دسته هایش بوده است و عملا می توان گفت که این شروع پایان ماندگاری رجوی ها در عراق بوده و اکنون هم شاهد هستیم که بعد از تخلیه اشرف اکنون در حال خارج شدن از عراق هستند و رجوی های جنایت کار خواب به اصطلاح سرنگونی و رسیدن به تهران را ببینند.
دوست محمد فرجی    
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا