بمناسبت سالروز تاسیس سازمان مجاهدین

تا سالگرد تاسیس سازمان٬ یعنی نیمه شهریور ماه٬ روزهای زیادی باقی نمانده است.امسال فرقه تروریستی رجوی٬پنجاهمین سالگرد تاسیس سازمان را جشن خواهد گرفت و این در حالی است که وضعیت واقعی سازمان٬از هرزمان دیگر نامشخص تر و پر  از ابهامات جدی برای چه نیروهای رده های پایین تر و چه مسئولین باسابقه و قدیمی سازمان است! نیم قرن ٬باصطلاح مبارزه٬ نقطه کنونی سازمان را آنچه که می بینیم نشان میدهد!(رهبر باصطلاح عقیدتی) که در خفا بسر میبرد! (مهرتابان یعنی خواهر مریم) که هر روز یک مدل لباس به تن میکند و با سناتورهای جنگ طلب امریکایی و اسراییلی لاس سیاسی میزند! بخشی از نیروهای کپک زده که در عراق هستند و بکوب٬مشغول نشستهای(عملیات جاری و غسل هفتگی) هستند! چراکه کماکان براین باورند که با همین نشستهاست که نهایتا راه ارتش آزادی(پخش) بسوی مرزهای وطنمان باز خواهد شد! بخشی هم بلاخره رنگی جز رنگ خاکی٬یعنی بیابانهای بی روح و بی آب و علف عراق را دیدند و به آلبانی منتقل شده اند که آنها هم اتفاقا دوبله مسئله دار هستند!چرا که هم در عراق نیستند و هم در سازمان و زیر چتر تشکیلاتی هستند!!انگار که در برزخند! نیروهای سازمان٬در تمامی سطوح تشکیلاتی٬بشدت مسئله دارند! تمامی تحلیلهای سازمان و خصوصا مسعود رجوی اشتباه از آب در آمد و عملا هر چه گفت٬برعکس شد! هیچکس به حرفهای مسئولین اعتمادی ندارد و بقول معروف٬فضا٬فضای نق زدن و طلبکاری شدید است و این دقیقا آن چیزی است که خوره تشکیلات سازمان محسوب میشد!
پنجاه سال از روزی که محمد حنیف نژاد٬سعید محسن و اصغر بدیع زادگان بهمراه دیگر یارانشان که اتفاقا همگی باهم به شهادت رسیدند٬بذری را پایه گذاری کردند که شعارش فدا و صداقت بود! و این فدا و صداقت را در گفتار و اعمال خود٬ با سپر کردن سینه هاشان در برابر آتش سلاح دژخیمان رژیم ستم شاهی٬به اثبات رساندند! اما بعد از شهادت بنیانگذاران سازمان و از بد حادثه، زمام امور بدست کسی افتاد که حاضربود تمامی سازمان را برای نجات جان خودش و رسیدن به قدرت قربانی کند.مسعودرجوی که از فردای آزادیش از زندان٬بعنوان قدیمی ترین عضو مرکزیت سازمان شناخته میشد  و ناچارا نفر اول بود٬با تصمیمات اشتباه که تماما ریشه در فردیت شدید او داشت٬ روز به روز از مردم و همان خلق قهرمانی که سنگش را به سینه میزد فاصله گرفت تا جایی که مبارزه مسلحانه را در خیابانهای تهران و دیگر شهرهای کشور آغاز کردند. و این در حالی بود که مردم کوچه و بازار در غالب موارد٬مورد هدف واقع میشدند! رفتن به عراق و هم پیمان شدن با دیکتاتور سابق عراق و دشمن شماره یک مردم ایران یعنی صدام هرچه بیشتر بین سازمان و مردم فاصله انداخت.بطوریکه مردم دیگر هرگز کوچکترین اعتمادی به این سازمان نداشتند!مزدوری برای رژیم بعث در دوران صدام و دم جنباندن برای امریکایی ها و اسراییلی ها٬چهره این سازمان را هرچه بیشترسیاه و سیاه تر کرده بود! تصمیمات بیرونی و اشتباه مسعودرجوی از یک سو واز سوی دیگر خفقان شدید در داخل تشکیلات و مناسبات سازمان٬باعث شده بود که سازمان مجاهدین به یک فرقه بشدت خطرناک تبدیل شود! اصرار بروی تصمیمات اشتباه در سازمان منجر باین شد که نهایتا تعداد زیادی از اعضا این سازمان در خاک عراق بدست نیروهای عراقی که دل خوشی از رجوی و دار و دسته اش نداشتند٬کشته و مجروح شوند. تعداد زیادی دیگر شاید بیش از 1500 تن از نیروهای سازمان به طرق مختلف٬از این فرقه جدا شدند و دست به افشاگریهایی زدند که باورش کمی سخت میبود! بخصوص صحبتهایی که زنان جدا شده از مناسباتی که رجوی برای خودش در خاک عراق براه  انداخته بود٬بواقع دل آدمی را بدرد میآورد!خلاصه فرقه رجوی به یک فرقه ده پاره مبدل گشته است! بمانند انسانی سالخورده و فرتوت که نفسش به شماره افتاده و بوی الرحمانش به مشام میرسد٬اما لباس بسیار شیک و مرتبی به تن میکند پنداری که با لباس نو٬قلب و روحش هم نو میشود!!
فرقه تروریستی رجوی به معنی واقعی کلمه٬هردوپایش لب گور است! سازمانی که ذره ای پویایی و فضای زندگی در آن حس نشود٬نیروهایش اعم از قدیمی و جدیدتر همه مسئله دارند و ذره ای حال حرکت ندارند٬بریدگی مسئولینی مانند محمد محدثین٬ محمود عضدانلو٬محمودعطایی٬ فاطمه رمضانی شهرزاد صدر حاج سید جوادی و…. بخوبی نشان میدهد که کار سازمان مدتهاست که تمام است و داستان داستان همان لباس نو پوشیدن است!!
قطعا امسال هم در روز تاسیس سازمان٬باز تعدادی از ملیجکان رجوی و راس آنها مریم ومهدی ابریشمچی٬ به صحنه میآیند و یک پیام از قول مسعود میخوانند و حتما مضمونش اینست که رژیم بزودی و تا قبل از نوروز 85 سرنگون خواهد شد و خواهر مریم به تهران خواهد رفت و…  وتعدادی هم از گرسنگان اروپایی را میآورند و مثل همیشه یک خیمه شب بازی بپا میشود و احتمالا یک رای گیری هم میشود و مسئول اول جدیدی معرفی میکنند که البته اندازه یک خربزه هم خاصیت و کارآیی نخواهد داشت! از بعد از آنهم دوباره فشار و فشار و فشار بروی نیروهای بدنه سازمان دوباره شروع خواهدشد.
اما واقعیت اینست که سازمان مجاهدین خلق٬روزیکه بنیان گذارده شد با انگیزه های ضد استثماری وضدامپریالیستی بوجود آمد ولی امروز تمام قد در خدمت اربابان امریکایی و اسراییلی خودش قرار گرفته است و ذره ای از آن آرمان ها و شعارهای روزهای اول خبری نیست و اینست ثمره یک عمر مزدوری و خوش رقصی برای دشمنان خلق قهرمان!
مراد
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا