اگر زمان برای رجوی به عقب برگردد

فکر می کردم اگر بخواهیم سرفصل و نقطه عطفی برای انحراف رجوی در نظر بگیریم مجبوریم به سه دهه و اندی قبل یعنی زمانی برگردیم که او با طارق عزیز وزیر خارجه صدام در پاریس امضای مشارکت تمام عیار در ایرانی کشی  بادشمن ملت ایران را امضاء کرد.
اما دیدیم این نقطه آغاز و یا نقطه پایان جنایات و خیانت به وطن و منافع ملی خلق ایران نیست. درذهن خود می خواستم به جدیدترین فاکت و نمونه از جنایات او برسم دیدم همین چند روز پیش ازکشته های حادثه تروریستی راکت و موشک باران لیبرتی بیش از ده نفر از کشته ها در لیست انتقال به خارج از عراق بوده اما به دلیل سماجت و لجاجت رجوی در تعلل برای به تاخیر انداختن اعزام آنها را به کشتن داده. این یکی از دردناک ترین وجدیدترین فاکت و نمونه ای است که رجوی علیه انسانیت مرتکب می شود.
پس نتیجه می گیریم بحث برگشت زمان واینکه کسی فکر کند اگر زمان به عقب برگردد ممکن است رجوی از حیوانیت خود فاصله بگیرد نیست بلکه او جرثومه ای است که فقط به خشونت و انتقام گیری کورکورانه فکرمی کندولاغیر.
قریب به اتفاق انسان ها حتی آنهایی که به قیامت وبهشت و دوزخ و پس دادن جواب درپیشگاه خدا اعتقادی ندارند درته ذهن شان مرزی به نام ظالم و مظلوم یا استثمارگر و استثمارشونده و در نهایت حقوق بشر و حقوق انسان دارند و اگر تا سالها جنایت کنند به هرحال نقطه برگشت و چرخشی دارند.حالا ما اسم آنرا به توبه ویا برگشت به اصالت خدایی انسان می گذاریم و آنها به چیزهای دیگری.
اما موجودی به نام رجوی چون کمترین و مینیمم آثاری از وجدان و انسانیت در ذهن و ضمیرش نمانده و نیست لذا بدیهی است که در آخرین عملکرد خود در جریان اعزام بخت برگشتگان کمپ لیبرتی با ممانعت و مزاحمت باعث مرگ آنها می شود.
پس به این نتیجه می رسیم که این شعار که اگرزمان به عقب برگردد برای رجوی موضوعیتی ندارد بلکه بیشتر جری تر و وحشی تر شده ومی شود چون او باخوی حیوانی که دارد مادامیکه به عقب نگاه می کند و جز ناکامی وسیاهی در کارنامه اش نمی بیند لذا به انتقام حتی از افراد ونزدیکان خود دست می زند و با تاخیر در اعزام باعث کشته شدن و طعمه شدن آنها در حملات تروریستی می شود.
وقتی به قانونمندی ها نگاه می کنیم می بینیم آنجا هم سیکل سقوط رجوی رعایت شده. رجوی ابتدا بعد از پیروزی انقلاب در ایران وقتی به تمامیت خواهی نرسید دست به ضدیت و اختلاف افکنی زد. وقتی نتیجه حاصل نشد به جای اصلاح دست به سلاح برد ودر آن هم ناکام ماند.بجای بازگشت اقدام به انفجارهای انتحاری و کشتن مردم بی گناه کرد. اما دراین پروژه هم بامقاومت مردم او به جای پشیمانی جری تر شد و به سمت استراتژی ای رفت که بیشترین تلفات را از ملت ایران بگیرد و در نتیجه گزینه ای که انتخاب رجوی بود سراغ رژیمی رفت که درحال جنگ با ایران است و با قرار گرفتن در جبهه صدام با دست باز کشتن هم وطنان خود را انتخاب کرد.
صدام برای عادیسازی برای جنازه های جنگی اشک تمساح می ریخت اما رجوی در دوران جنگ و عملیاتهای مشترک با صدام برای جریحه دار کردن مادران ایرانی به جنازه ها در جبهه ها اهانت می کرد و آنها را آتش می زد و لگد مال می نمود و فیلم می گرفت.
این ته خط رجوی است و ته داستانش هم رفتن تا قربانی نمودن آخرین فرد در کمپ لیبرتی.
 

منبع

یک دیدگاه

  1. خیلی وحشتناکه این رجوی بی شرف چه بر سر این انسانها آورده آقای رجب زاده از آزادیتان خوشحالم شما را بخدا قدر نعمت جمهوری اسلامی را بدانید قدر این رهبر فرزانه را بدانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا