درد های باند رجوی، قابل درمان است؟!!

آقای حسین پهلوان مقاله ی طولانی بنام " دردهای بی‌درمان نظام " نوشته که درقسمتی از آن میخوانیم:
" …حال اگر این مشکل لاعلاج و درمان‌ناپذیر نظام یعنی نیروی ساختارشکن شورای ملی مقاومت و مجاهدین را که هرروز جام‌های زهر جدیدی را در گلوی او می‌ریزند و خنجرهای آخته شوالیه‌های کهکشان را در پهلوی ولی‌فقیه فرومی‌کنند را بر مشکلات پیشین اضافه کنیم، الحق والانصاف باید به آمریکا و غرب حق دهیم که قدم‌های بیشتری در تضمین امنیتی درخواستی ولی‌فقیه…".
اولا شورای ملی مقاومت رجوی، عددی نیست که بتواند بر دردهای رژیم بیافزاید!
ما بارها گفته ایم که این نام، یکی از نام های باند رجوی است که موفق شده طی چهار دهه، سازمان مجاهدین خلق را به استحاله برده و خود بجای آن بنشیند!
دیگر اینکه باصطلاح معروف، ساختار وماهیت دنیای غرب طوری است که تا دهها سیب دردرختی نبینند، یک سنگ مفت هم بسوی آن پرتاب نمیکنند و چرا باید اینها بنفع شان باشد که به رژیم ایران تضمین بدهند؟!
واقعا اگر قرار باشد بدهند،  این آمریکا وزائده هایش منافع عمده ای درفرا رویشان قرار دارد و دراین صورت، شما شورائیان را براحتی خواهند فروخت ودردهایتان را بی درمان تر خواهند کرد!
"…  بی‌شک این جنگ و…دعواهای جناح‌های رژیم (که در غرب به‌اعتدال و رفرمیست و اصول‌گرا دسته‌بندی‌شده) زائیده همین مشکلات است. نه بر سر اسلام است و نه حقوق مردم و نه منافع کشور نه مبارزه با  استکبار” است… ".
یعنی همه ی این ها یک درد دارند واختلاف منافع وبینشی درکار نیست؟!
اگر اینطور باشد که این تضادها آنتاگونیستی (آشتی ناپذیر) نیست و درمواقع بحرانی  میتوانند مصالحه کرده وبا توافق بر روی منافع کلی، منافع فرعی را که همواره وبطور طبیعی  میتواند وجود داشته باشد نادیده گرفته وخود را حفظ کنند!
شما بدانجهت دچار این پرت گویی شده اید که ازتطورات تاریخی ومنافع طبقاتی هرکس، اطلاعی ندارید وناچار دست به تحلیل های این چنینی می زنید که تنها خودتان را خرابتر میکنید!!
 آقای پهلوان مینویسد:
" دریایی از پول‌های کثیف از طریق پول‌شوئی، برای نابودی جنبش دموکراسی خواهی در ایران و برهم زدن آرامش منطقه و صلح جهانی بکار گرفته می‌شود. تا جنگ آزادی‌بخش در خارج از مرزها مهار شود و به داخل کشیده نشود. اما ورود آن به داخل کشور گریزناپذیر است دیر وزود دارد اما سوخت‌وسوز ندارد".
اینکه حکومت ایران دارای اینهمه توانمندی اقتصادی باشد که توازن قوای جهانی را بهم بزند، دراین صورت، بخاطر راه غیر قابل پیمودنی که درمقابل تان دارید، وای برحالتان!!
 نام ومشخصات این جنگ آزادی بخشی که درخارج ازایران جریان دارد، چیست و چرا ورود آن به کشور گریز ناپذیر است؟!
کدام نیرو با نیروی متخاصم دیگر درگیر جنگ ونبردی آزادیبحش هستند که قرار است اینگونه بشود؟!
چرا از داشتن صراحت لهجه رنج میبرید وحرف تان را مطرح نمیکنید؟!
"… معاون اول صندوق بین‌المللی پول… قمر طالع نظام را همچنان در برج عقرب می‌بیند: …جایگاه ایران در عرصه بین‌المللی تنها با برداشتن گام‌هایی اساسی برای رشد پایدار، باثبات و قوی قابل ارتقا است… و ایران باید سیاستهای اقتصادی کلان را تقویت کند و اصلاحات اساسی ساختاری را در دستور کار قرار دهد. چنانچه تهران بخواهد دوباره به اقتصاد جهانی وصل شود، … ازجمله باید به پول‌شویی و قانون مالی تروریسم برخورد کند…”.
آیا تاکنون می دانستید که صنوق بین المللی پول، تنها شعبه ای از وزارات خزانه داری آمریکاست؟!
اگر میدانستید، براین امر هم آگاهی دارید که سیاست های این صندوق در جهت جلوگیری از رشد اقتصادی کشورهای پیرامونی بنفع آمریکا ومتحدانش بوده وبا هر تولید ملی درکشورهای پیرامونی سر سازش ندارد؟
میدانی که نسخه ی این صندوق برای همه ی کشورها – بدون لحاظ ویژگی های خاص هرکشور – یکی است؟!
یعنی  ازنظر اینها، کشور بیافرا باید راهی را برود که مثلا ایران وهند قرار است بروند  و…؟!
پس تکلیف تحلیل مشخص از اوضاع مشخص که سازمان مجاهدین اسبق معتقد به تبعیت از آن بود، چه میشود؟!
آیا شما صندوق بین المللی پول را قبول دارید ونسخه هایش را دوای هردردی میدانید؟!
اگر اینطور است، چرا باید رئیس وصاحب اصلی این صندوق که آمریکا باشد، موظف است ازرژیم ایران حمایت کند؟! وچون بنظر شما حمایت میکند، دشمن شماست وشما ضد آمریکائی هستید؟!
پس اگر ضد آمریکائی هستید، اینهم قربان صدقه ی آنها رفتن که بیآیند رژیم ایران را سرنگون کنند، برای چیست؟!
اینهمه دست ودل بازی دربرابر عربستان که واقعا زائده ای ازآمریکاست، به چه علت است؟!
البته شما بطور منطقی نمیتوانید جواب این سئوالات را بدهید ومشکل حسین پهلوان، دخول درمباحثی است فضل فروشانه که ازعهده اش بر نمیآید!
حمید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا