پر شدن سبوی مزدوری و جاسوسی برای مجاهدین رجوی؟!

هرروزی که میگذرد، باند رجوی بیشتر باین خیال میافتد که شکست اش را از رانده شدن از مرزهای کشور و جدایی اخیر صدها تن از اسرایش، توجیه کرده وحتی این شکستها را بحساب پیروزی هم بگذارد!
همیشه خود را موفق معرفی کردن و مخالف وغیر خودی را به شکست متهم نمودن، از مشخصات بارز فرقه ی های مخرب وکنترل ذهن بشمار میآید و باند رجوی با نوشتن مطالبی که نگاه مختصری بدان دارم، با شایستگی!! تمام نشان داده که ازنمونه های بارز فرقه ها میباشد وبیخود وبی جهت تلاش دارد که بازهم نام وعنوان آنرا " سازمان مجاهدین خلق ایران " بدانیم!!
درنوشته ی " شکستن سبوی جاسوس‌پروری!! –کیانوش حلاج‌پور " میخوانیم:
"… همان رژیمی که در ظاهر وانمود می‌کرد رفتن مجاهدین از عراق برایش خوشحال‌کننده بوده است، نشان داد که چطور برای به دست آوردن حتی یک خبر از مجاهدین، بسته‌های مشوق ۳۰۰یورویی بی‌دریغ بذل و بخشش می‌کند درحالی‌که قاعدتاً اگر ارزیابی‌اش از مجاهدین واقعاً مرحله اضمحلال و از بین رفتن بود، اصلاً نیاز به چنین خاصه‌خرجی و تحت‌فشار گذاشتن فردی که توان مبارزاتی نداشته، با گروگان گرفتن همسر و اعضای خانواده‌اش نبوده است "؟
کسب اطلاعات از یک جریان که برای دشمنان متجاوز و سلطه طلب، جاسوسی میکند، کار هردولتی است و اگر ایران هم دراین عرصه فعالیتی دارد، کاری غیر طبیعی انجام نمی دهد واین کار فرضی خدشه ای به اصل موضوع که تعقیب دشمنان وجاسوسان بر علیه منافع ملی ایران است، نزده وبرعکس ازوجاهت کامل برخوردار است!
دولت ها، مخالفان خود را تحت نظارت قرار می دهند و این کار معمولی است درجهان و معنی آن این نیست که طرف مقابل خیلی مهم است!
درمورد فشار و گروگان گیری اعضای خانواده های اسرای رجوی هیچ مدرکی وجود ندارد واین ادعای باند رجوی، ارزشی بیشتر ازباد هوا ندارد!
درادامه:
" در تاریخ انقلابات البته همیشه بوده و هستند عناصری که در پیچ‌وخم مبارزه کم می‌آورند و در بحبوحة نبرد در انتخاب بین مادر و میهن به یاد عشق و علاقة مادر می‌افتند، اسمشان در فرهنگ انقلابی بریده است ".
اتفاقا موضوع برعکس است و انسان مبارز عاطفی ترین احساسات وروابط را به مادر خود دارد واساسا کسی که مادرش را دوست نداشته باشد، عملا نمیتواند وطن اش را بدون غل وغش دوست داشته باشد، مگراینکه این وطن را برای خود بخواهد که تجربه نشان داده که قسمت اخیر مسئله، درمورد گروه رجویه، کاملا صادق است!!
همینطور:
"… مجاهدین با هر تصفیه‌ای در صفوفشان، خالص‌تر و پاکیزه‌تر می‌شدند، طی این سالیان بارها و بارها رهبر مقاومت به‌صورت عمومی چراغ خاموش داد، یعنی اینکه هرکس که نمی‌توانست یا نمی‌خواست شرایط سخت مبارزه را تحمل کند با مساعدت مالی مجاهدین به دنبال زندگی مطلوب خودش برود و صفوف آن‌ها که عزم سرنگون کردن دشمن مردم ایران را دارند ترک… ".
پس چرا مانع این تصفیه است؟!
چرا اینهمه خرج میکند که همین بریدگان که بطور بی شرمانه ای؟؟!! مادر خود را هم دوست دارند، نتوانند ازچنبره اش خارج شوند؟!
ما ازموضوع این چراغ های خاموش رجوی – که درغیاب  مثلا این چراغ ها، نورافکن های قوی روشن میشد!!- اطلاع دقیقی داریم ومیدانیم که راه خروجی موجود نبود که کسی خارج شود!
به هرصورت، ما گول این دروغ های بزرگ رجوی ها را نخورده وبا ایجاد امکانات کافی، به رهائی بیشتر وهرچه بیشتر فرزندان خود، همت بلند تری را به نمایش خواهیم گذاشت ونشان خواهیم داد که این سبوی جاسوسی و ریا کاری رجوی هرچه پرتر شود، عمر اورا کوتاه تر خواهد کرد!
جمعی از خانواده های آذربایجانی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا