با این تحلیل ها بود که سازمان مجاهدین، به باند رجوی تنزل یافت

بچه مرشد تازه به دوران رسیده ی رجوی بنام  حسین یعقوبی وارد معرکه شده ومقاله ای با نام” آلترناتیو راهگشا” در رسانه های رجوی منتشر نموده ویادداشت کوتاه فعلی، نگاهی اجمالی به سخنان وی میباشد.

او مینویسد:

” حدود چهار دهه از حاکمیت فاشیزم مذهبی…می گذرد و این سئوال همچنان بخش مهمى از گفتمان سیاسی جامعه ایران و بویژه نسل بعد از انقلاب را به خود اختصاص داده، که چگونه حاصل دهه ها مبارزه و فداکاری مردم و دو سازمان پیشتاز مجاهدین خلق و چریکهای فدایی خلق ایران در سر بزنگاه تاریخی مورد تاراج یک مشت مرتجع فرصت طلب و تاریک اندیش قرار گرفت”.

این جماعت بدون توجه به ریشه ها، هرگز روشن نکرده که فاشیسم مذهبی چه مقوله ای است ومخصوصا زیر بنای اقتصادی وطبقاتی آن چیست وبنابراین خود را ازوارد کردن دریک بحث جدی محروم کرده و منتقد مجبور است از نوشته های سطحی و پرگویی های آنها استنتاجی داشته باشد!

درجریان انتقال رهبری کشور، حضور مسلحانه ی هیچ قدرت خارجی درکار نبود و بنابراین با قاطعیت تمام میتوان گفت که اگر قدرت بدست روحانیون افتاد، این قضیه عمدتا ازسر اعتمادی بود که اکثریت بزرگ مردم به روحانیت داشت وشما دراصل باید ازمردم گله مند باشند که چرا قیمت زیادی به مبارزات مسلحانه ی مجاهدین وفدائیان نداده واقبال درخوری بدانها نشان ندادند!

آیا اکثریت مردم که پشت روحانیت ایستادند وحالا بیش ازنیمی ازآنها درقید حیات میباشند، اشتباه کردند؟

اگر جوابتان مثبت است، باید به ریشه های این اشتباه پی برد ودانست که مردم را بخصوص زمانی که دراکثریت باشند، نمیتوان نفی کرد یا نابود نمود!

من وتو چه بخواهیم وچه نخواهیم، مجموعه ی شرایط دست بدست هم داد و چنین شد ومسلما که هم عوامل عینی وهم ذهنی دراین کار دخیل بودند!

ونیز:

” اپوزیسیون سیاسى رژیم خونریز أسد در سوریه به دلیل وحشى گرى اعمال شده از طرف رژیم اسد با حمایت و از جنس رژیم ولایت فقیه، همچنان درگیر مقاومت با پرداخت سنگین ترین بهاى ممکن است”.

این اپوزیسیون برای تجزیه ی سوریه بوجود آمده بود ومدارک بسیار معتبر نشان میدهد که ماه ها قبل ازاینکه تظاهرات مسالمت آمیزی در سوریه روی دهد وبشار اسد آن اشتباه بزرگ را بکند، این اپوزیسیون تکفیری- امپریالیستی، کاملا مسلح وسازماندهی شده بوده و با سرعت باور نکردنی این تظاهرات مسالمت آمیز را به درگیری های مسلحانه تبدیل نمود ومردمی را که حقوق خود درچهارچوب قوانین سوریه را طلب میکردند، به خانه نشینی مجبور کرد وآنچه را که بجا گذاشت ویرانی وکشتار بود که هدف معترضین مسالمت جو نبود!

مقاومت مورد نظر شما تکفیری ها وعوامل صهیونیزم وامپریالیزم هستند و هرروز نام جدیدی برای خود انتخاب میکنند و برایشان مهم نیست که امروز دراین گروه وفردا درگروه دیگر باشند که معنی ان این است که همگی سروته یک کرباسند!

با حمایتی که شما ازاین مقاومت میکنید، چهره ی واقعی خود را افشا کرده ودیگر صحبت از خلق و وطن نمیتواند دربین باشد!

وایضا:

”  واضح است که نمی توان هم اپوزیسیون و مدعی آلترناتیو رژیم بود و هم با رویکردهای مشخصی به تقویت خواسته های رژیم پرداخت؛… نمی توان هم خواستار سرنگونی رژیم ولایت فقیه بود و هم از پروژه بمب سازی آن که تنها با هدف تضمین بقای این رژیم ضد ملی به بهای گرسنگی بخش عظیمی از مردم ما به اجرا درآمده است، بعنوان”اقتدار ملی” نام برد”!

منافع ملی، ورای تمامی این چیزهاست!

اگر قرار است که بنیه ی دفاعی کشور تقویت گردد وچنین نیز هست، این امر ربطی به نوع حکومتی که وجود دارد، ندارد!

وانگهی بمب های مورد نظر شما ابدا نمیتوانند درسرکوب داخلی بکارگرفته شود و بنابراین نیات شما از طرح اینگونه ی مسئله چیز دیگری میتواند باشد!

مثلا بخواهید که ایران دربرابر تجاوزات ویا زورگویی های خارجی براحتی تسلیم  شده و بسرعت متلاشی گردیده و ازاین رهگذر، چیزی هم عاید شما شود!

نه عمو!

این خواب شما تعبیر خوبی ندارد!

درتعریف از روابط غیر انسانی تشکیلات رجوی چنین آمده است:

” ژنرال فیلیپ که به قصد سرکوب مجاهدین به اشرف رفته بود، تحت تاثیر منش والای انسانی مجاهدین در جلسه ای با افتخار می گفت:”آرزو دارم که دختر جوانم مدتی در اشرف زندگی کند و از روابط انسانی آنها یاد بگیرد.”

اگر این ژنرال تحت تاثیر منش انسانی بوده، چگونه به داد اشرف نشینان مفلوک نرسیده ونخواسته که روابط آنها را با دنیای خارج برقرار شود؟ آیا او دنیای اسارت را مطلوب دانسته ویا از طرف دخترش” ویار” داشته است؟!

درادامه:

“رویکردهای شخص خاصی در دستگاه دولتی آمریکا مربوط نمی شود، بلکه علاوه بر شنیده شدن زنگهای خطر تهدید جدی بنیادگرایی مذهبی در غرب، به میزان زیادی به اراده مقاومت ایران برمی گردد که با تلاش مسؤلانه بساط سالها امدادرسانی به رژیم را بهم زده است”.

آمریکا مشکلی بنام بنیادگرایی مذهبی ندارد وبرعکس خود ازبانیان افراط گرایی مذهبی است. درتاسیس القاعده، طالبان، داعش، النصره و… نقش درجه اول داشته وهم اکنون مانع فروپاشی کامل داعش است!

آمریکا به اطلاعات شما دراین موارد احتیاجی ندارد وبیخود کالای بنجل خود را در بازار مکاره عرضه ننموده وعرضه ی خود را بیش از آنکه برده اید، نبرید!

توصیه ی من باین هموطنان این است که در زمانی که وقت کافی برای مطالعه ی تاریخ دارند از این وقت باارزش استفاده کرده و در بیرون کردن غده های متعفن کاشته شده در مغزتان به خودتان کمک کنید!

وحید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا