از شعار مبارزه با بورژوازی تا سر درآوردن از خانه های فساد آلبانی

وقتی مروری به حرفهای رجوی در اشرف داشتم به نکته ای دست یافتم که بسیار مهم و ارزشمند است و اینکه چگونه رجوی با دگردیسی ضد انقلابی راه خود را مشخص نمود و با فریبکاری می خواهد هنوز خودش را به اصطلاح انقلابی جا بزند. برای روشن شدن بحث بهتر است به حرفهای خود رجوی اکتفا کنیم.
رجوی در شهریور سال 1372 در یک نمایش مسخره در بغداد زن سومش یعنی مریم قجر را به ریاست جمهوری انتخاب نمود و بعد او را به فرانسه پست کرد و در سی مهر همان سال این خبر بیرونی شد و رجوی در اشرف نشستی به همین منظور برگزار نمود که عنوان داشت:”نگاه کنید صندلی کنار من خالی می باشد و مریم کنار من نیست او به فرانسه رفته است، مریم یک سلاح ضد بورژوازی بود و ما او را به خط مقدم مبارزه با بورژوازی فرستادیم. در این بند ما از حرز مجاهد خلق صحبت کردیم و آن انقلاب مریم است در مقابل بورژوازی!!!.”
رجوی در این بحث به صراحت اعلام نمود که مریم قجر در اروپا و در قلب بورژوازی قرار دارد و اوست که می تواند با سلاح انقلاب یعنی انقلاب طلاق به پیروزی برسد.
این حرفهای رجوی بعد از فرستادن همسرش به فرانسه بود و اکنون باید دریابیم که چیزی که رجوی می گفت واقعیت داشته و یا اینکه اکنون در کجای مبارزه با بورژوازی قرار دارد؟ وقتی رجوی زن سومش را یک سلاح ضد بورژوازی معرفی می کند و او را در خط مبارزه با بورژوازی می داند آیا این گونه است؟ اکنون مریم قجر با یک عقب نشینی مفتضحانه اکنون به کاسه لیس غرب تبدیل شده و در کنار جنایت کاران آمریکایی برای پرچم شان دست زده و خوشحالی می کند. آیا رجوی ملعون اکنون این دم تکان زنش را نمی بیند؟ آیا حرز مجاهدی که مسعود از آن دم می زد این بود که اکنون نیروهایش را باید در خانه های فساد آلبانی جمع کنند؟ آیا حرفهای مسعود در سال 1372 برای مسئولین روشن نیست و یا اینکه خودشان را به کودنی زدند؟ تمام حرفها از بنیانگذاران سازمان از حنیف گرفته تا رجوی در مورد شعار مبارزه با امپریالیسم و اینکه آمریکا دشمن خلقها می باشد دروغی بیش نبوده است چرا که کاکل سازمان یعنی مریم قجر تمام این شعارها را با دعوت از جنایت کاران آمریکایی و برگزاری مهمانی های آنچنانی برای نیروهای نظامی آمریکا در اشرف و اجرا کننده خط سیاست های ضد انقلابی غرب در مورد ایران و تقدیم کتاب به اصطلاح لیست شهدا سازمان به مک کین و جولیانی حامیان اصلی تروریسم و داعش برای ما کاملاٌ روشن شده است که تمام این سالها رجوی با شعار مبارزه با بورژوازی سعی نمود همه را فریب داده تا خود به حیات خفیف و خائنانه خود ادامه دهد.
ایکاش سازمان یا یکی از مسئولین فرقه تروریستی رجوی جوابگوی این دگردیسی در مورد غرب می بود از آنجایی که رجوی هیچ وقت حاضر نیست به کسی پاسخگو باشد در این رابطه هم سعی می کند با مزدور خواندن افراد که چرا این سئوالات به ذهنش می زند از کنارش بگذرد و هم چنان به کاسه لیسی و دم تکان دادن به جنایت کاران غربی ادامه دهد.
اما چیزی که کاملاٌ روشن است سازمانی که این گونه تنظیم می کند و تحمل یک انتقاد ساده را هم ندارد چگونه می تواند مدعی پرچم مبارزه با غرب باشد سازمانی که تنها خودش را محور عالم می داند و دارای فردیت بسیار کثیف است می تواند دم از مبارزه خواهی و آزادی بزند؟ البته مسئولین فرقه تروریستی رجوی به حدی از کودنی رسیدند و ذهنشان یخ بسته که دیگر یادشان نیست برای چه کاری وارد سازمان و تشکیلات آن شدند.
هادی شبانی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا