رجوی ها برای پوشاندن درماندگی، پشت جشن ها و مراسم ملی قایم می شوند

باز رسیدیم به یک جشن ملی و باز رجوی ها که در ایران منفور همه مردم بوده و در خارج از ایران نیز نه تنها منفور ایرانیان عادی بلکه منفور مخالفان نظام هم هستند، بار دیگر با دریدگی برای ایجاد اغتشاش در چهارشنبه سوری فراخوان داده اند!!!
یک ضرب المثل قدیمی می گوید «آزموده را آزمودن خطاست» اما رجوی ها همچون حمارِ در گل مانده، بدلیل وضعیت فلاکت بار شان و به این خاطر که در مراحل پایانی و فروپاشی فرقه جهنمی خود قرار دارند، علیرغم اینکه هر بار پیام تنفر و انزجار از سوی مردم ایران دریافت می کنند، باز هم ژست کسی را می گیرند که گویا در بین مردم ایران گوش شنوا دارند!
دلیل این کار روشن است. اولاً می خواهند بگویند هنوز کاملاً متلاشی نشده و حیات خفیف و خائنانه شان ادامه دارد. دوماً همچنان که رجویِ تو سری خورده بارها می گفت، در فلاکت و درماندگی به این امید بسته اند که تغاری بشکند و جهان به کام کاسه لیسی مثل او بشود. به این معنا که شاید غربی ها جشن گرفتن و شادی مردم در چنین روزی را به حساب رجوی ها گذاشته و در نتیجه تکه استخوانی جلوی او بیاندازند!
اما واقعیت این است که در هر دو مورد سخت در اشتباه اند چرا که اخراج از عراق شروعی بر پایان یک فرقه تروریستی مخوف و بسته است که حالا چه بخواهند و چه نخواهند بیش از قبل در معرض دید قرار داشته و نمی توانند اعمال مجرمانه خود را همانند زمانی که قرارگاه مخوف اشرف بودند، از دید ناظران بیرونی کاملاً مخفی نگه دارند. گزارش های مختلفی که خبرگزاری های خارجی در چند ماه اخیر از مناسبات فرقه ای آنها در آلبانی داده اند و بخصوص گزارش نشریه معتبر اشپیگل، گویای این حقیقت می باشد.
رجوی ها اگر چه در وقاحت حدی ندارند و اعتراضات سال گذشته مردم را به حساب خود ریخته و معترضین را حامیان خود معرفی می کنند اما واقعیت آن است که در عین حال آنقدر درمانده اند و مفلوک شده اند که توان اداره تشکیلات فَشَل شده خود در آلبانی را ندارند و تشت رسوایی شان با آنچنان صدای مهیبی از پشت بام به زمین افتاده که دشمن ترین دشمنان ایران همچون پمپئو وزیر خارجه ترامپ هم ترجیج می دهد با مسیح علینژاد دیدار کند اما با «رئیس جمهور برگزیده» و «سخنگوی تنها آلترناتیو سازمان یافته» ملاقات نکند و به این ترتیب یک تو دهنی محکم هم به رجوی ها می زند، چرا که می داند مردم ایران تا چه اندازه از رجوی ها متنفرند و ملاقات با آنان نه تنها تاثیری در معادلات سیاسی ایران ندارد بلکه به ضرر پمپئو و جریان حامی ترامپ هم خواهد بود.
رجوی ها آنقدر درمانده شده اند که مدت زیادی است توان جلوگیری از ریزش مستمر نیرو حتی هزاران کیلومتر دورتر از ایران و در خاک اروپا را ندارند. این در حالی است که بخشی از دولت و دست اندرکاران کشور آلبانی بدلیل نزدیکی شدید با آمریکا و اسرائیل، پشتیبان فرقه رجوی هستند و برخی از مقامات سازمان های بین المللی نیز به گفته جداشدگان یا با پول توسط رجوی ها خریده شده یا آن که در خط اسرائیل بوده و در حمایت از فرقه، برای جداشدگان مانع تراشی می کنند.
رجوی ها آنقدر درمانده هستند که هیچ صدای منتقد و (نه مخالف) را بر نمی تابند و در برابر افشاگری های یک نشریه خارجی (اشپیگل)، به شکل ابلهانه ای خبرنگار و برخی از مدریران این نشریه را ماموران «وزارت اطلاعات ایران» می خوانند.
رجوی ها آنقدر درمانده هستند که مریم قجر به صورت غیر علنی به آلبانی می رود تا شاید تشکیلات در حال متلاشی شدنش را نجات بدهد. او تعدادی جیره خوار غربی که به صورت ثابت در برنامه های فرقه حاضر هستند و برای رسیدن به دلار صد تا معلق می زنند را به عنوان مقامات اروپایی به آلبانی می برد تا شاید اعضای روحیه باخته در ملاقات با آنان فریب خورده و فرقه را قوی محسوب کنند و با این ترفند علاجی برای معضل غیر قابل کنترل فرار و خروج از فرقه بیابند.
در چنین شرایطی، فراخوان برای اغتشاش در چهارشنبه سوری نه تنها مُسکنی برای دردهای بی درمان این فرقه در گِل مانده نخواهد شد بلکه بدون شک بی توجهی هزاران باره مردم ایران و تنفر و انزجار آنان از وطن فروش ترین تشکیلات تاریخ ایران، آبروریزی بدتری برای رجوی ها به همراه خواهد داشت.
صالحی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا