تظاهراتی مایه ی افتخار مجاهدین خلق! و مایه ی انزجار مردم ایران

تظاهرات مسلحانه 5 مهر سال 1360 یادآور یک جنایت

سلام دوستان عزیز. در این ایام فرقه رجوی تظاهرات مسلحانه روز 5 مهر سال 1360 را برای خودشان گرامی میدارند و خوشحالی میکنند، اما در مقابل مردم ایران در وصف روز یاد شده توسط رجوی، او را لعن و نفرین میکنند .

در روز 5 مهر سال 1360 مسعود رجوی با دروغ و فریب و نیرنگ، برخی از دانش آموزان مدارس را به خیابان ها کشاند و آنها را وادار نمود تا علیه نظام جمهوری اسلامی دست به سلاح برده و تحرکات خصمانه انجام دهند.

نتیجه این حرکت ناسنجیده و نادرست معلوم بود، درگیری خونین میان نیروهای امنیتی با افرادی که مسلحانه دست به تظاهرات زده بودند بوقوع پیوست که منجر به کشته و مجروح شدن تعداد قابل توجهی گردید.

اما آیا حادثه و جنون تروریستی که رجوی در تاریخ 5 مهر سال 1360 به بار آورده بود با غروب آفتاب همان روز به پایان رسید؟

براستی از آن روز چه باقی ماند؟

از آن روز یک خاطره بسیار تلخ به جای ماند، روزی که خانواده های قربانیان بعد از چندین سال رجوی و سازمان جنایتکار او را لعن و نفرین میکنند، چرا که فرزندان آن خانواده ها را به مسلخ مرگ فرستادند و بعد خودشان جان کثیف شان را برداشته و از ایران فرار کردند.

اما چرا رجوی و فرقه او این روز را پاس میدارند؟

بسیار واضح است، رجوی و همراهانش ترفندی دارند برای پوشاندن جنایاتشان، اول در هر مقطعی جنایت وارده را گرامی میدارند و تلاش میکنند که مقصر خونریزیهایی که خودشان براه انداخته بودند را به بیرون از خودشان مصادره نمایند و اینگونه وانمود کنند که یک تظاهرات بود ولی عدم ظرفیت جمهوری اسلامی باعث کشت و کشتار شد. در حالیکه خود سازمان همیشه از تظاهرات مسلحانه 5 مهر یاد می کند.

البته این ترفند و حقه او سالها است که سوخته و دیگر خریداری ندارد و همگان میدانند که عامل کشتارها و خونریزیهای دهه شصت و بعد از آن نیز کسی به جز رجوی نبود.

متاسفانه قیمت سنگین بود، جوانان و افرادی که در 5 مهر 1360 از دو طرف درگیری کشته شدند دیگر زنده نشدند، فرزندان خانواده هرگز به خانه هایشان باز نگشتند ، و مادران در حسرت دیدار مجدد فرزندانشان باقی ماندند.

در آن ایام رجوی چه کار کرد؟ یعنی دقیقا بعد از براه انداختن آن قائله، به جای اینکه بیاید و به مردم ایران هدف از آن ناآرامی مسلحانه در حالیکه تمامی نیروهای نظامی و انتظامی درگیر دفع تجاوز خارجی به خاک میهن بودند را توضیح دهد، بلافاصله از ایران فرار کرد و دیگر هیچوقت پاسخگو نبود.

آنچه مانده بود تعدادی اجساد دانش آموزان بی اطلاع و تعدادی مجروح به خاطر درگیری ها و تعدادی دستگیر شده توسط پلیس و نیروهای امنیتی بود. همه اتفاقات روز 5 مهر 1360 بخاطر نفرت پراکنی های فردی بود که بجز رسیدن به حاکمیت به هیچ چیز دیگری فکر نمیکرد. رجوی تشنه قدرت، فرزندان نا آگاه مردم را بی دلیل و بی جهت مسلحانه به خیابان کشاند و آنان را گوشت دَم توپ کرد تا به اهداف پلید و ضد انسانی خودش برسد ولی به محض اینکه دید تحرکات منافقانه اش به جایی نرسید و باید پاسخگوی کارهایش باشد فرار را بر قرار ترجیح داد.

حاصل فرقه گرایی همیشه و در هر لحظه و در هر مکانی همین بوده که تعدادی بدون اینکه بدانند واقعا در حال انجام چه کاری هستند قربانی شده و جان خود را از دست میدهند، آنان با اقدامات مخرب خود منجر به یک درگیری و برخورد شده و حادثه ای تلخ و فراموش نشدنی را رقم می زنند.

اکنون مسعود رجوی و مریم رجوی تلاش میکنند با سیاست دوجایه خوری و منفعت طلبی و نان به قیمت روز خوردن، آن ایام و آن حوادث تلخ و وحشتناک را به نفع خود مصادره و ضبط کرده و از حسابرسی تاریخی خودشان فرار کنند. در حالیکه هر کسی در هر مقطعی که منافع مردم را به منافع شخصی یا گروهی خود ترجیح داده باید در یک محکمه قرار گرفته و پاسخگوی اقدامات خودش باشد.

بی تردید آن روز خواهد رسید که مسعود رجوی که در به خاک و خون کشیدن فرزندان مردم ایران سهیم بوده محاکمه شده و حساب پس بدهد .
بخشعلی علیزاده

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا