چگونه توسط دختران تانک، شستشوی مغزی شدم

آن سینگلتون گفت که مسلمانان عادی بریتانیا بطور فزاینده ای در معرض خطر جذب توسط افراطی ها هستند، که از حقه های روانی برای تبدیل آنان به پیروانی که سؤال نمیکنند استفاده نمایند و آنان را آماده اعمال خشونت جهت پیشبرد مقاصدشان کنند.

مادر 48 ساله تنها یک فرزند، که در لیدز زندگی میکند، با فناتیک ها زمانی که در دانشگاه منچستر در دهه 1970 درس میخواند مرتبط شد.

دوست پسر او در آن زمان، یک ایرانی به نام علی، به گروهی رادیکال که به مجاهدین خلق ایران معروف بود علاقمند بود، که یک دهه قبل تأسیس شده بود و قصد داشت ایران را از سرمایه داری، امپریالیزم، نیروهای اسلام ارتجاعی و دیکتاتوری نجات دهد.

امروز خانم سینگلتون همراه با وحشت به خاطر می آورد که چگونه گروه، که در عراق مستقر بوده و میخواست رژیم فعلی ایران را سرنگون کند، قادر شد او را متقاعد کند تا زندگی خود را در بریتانیا کنار گذاشته و با آنها به مانند یک برده مغزشویی شده به خارج سفر نماید.

تغییر حالت وی و متقاعد و تسلیم محض شدن در برابر سازمان مجاهدین خلق به تدریج طی یک دوره ده ساله صورت گرفت.

او حالا گروه را به عنوان دختران تانک میشناسد زیرا دختران زیادی در صفوف آن وجود دارند. از نظر او این یک فرقه خطرناک است که از القائات روانشناختی استفاده میکند.

"من فکر میکردم که ناجی جهان هستم و هر کاری برای مجاهدین انجام میدادم. من آنها را میپرستیدم. من فکر میکردم آنها در مقام بالاتری قرار دارند."

در سال 1992، از خانم سینگلتون خواسته شد تا برای آموزش نظامی برود.

او گفت: "من عاشق قرارگاه بودم و اطاعت از دستورات احساس آزادگی میداد، زیرا شما هرگونه مسئولیتی در قبال خود را از دست میدهید."

ولی یک سال بعد او شروع به شک کردن نمود. در این نقطه او با شوهرش مسعود آشنا شد، یک عضو اغفال شده دیگر سازمان مجاهدین خلق، و در سال 1996 آنها تصمیم گرفتند تا سازمان را ترک کنند. سه سال دیگر طول کشید تا کاملا با سازمان قطع رابطه نمایند. خانم سینگلتون و شوهرش در یک گروه به نام ایران اینترلینک مشغول هستند که خطر گروه هایی مانند سازمان مجاهدین خلق را برجسته میکند.

او به عنوان یک برنامه ریز کامپیوتر کار میکند و همچنین مشغول بزرگ کردن پسر 6 ساله اش می باشد.

دیروز، او اخطار کرد که بسیاری از مسلمانان بریتانیایی در خطر صدمه دیدن از همان نوع شستشوی مغزی هستند که او تجربه کرده است.

"به مردان جوان در یورکشایر غربی نگاه کنید که هدفی برای جذب شدن توسط سازمان های تروریستی قرار گرفته اند. القای روانشناختی میتواند بر روی هر کسی در هر زمانی عمل نماید. اگر خوش شانس باشید صرفا وقتتان تلف میشود. اگر خوش شانس نباشید کارتان به منفجر کردن خودتان و افراد بی گناه در مترو ختم میگردد."

روزنامه دیلی میل

نوشته ماتیو هیکلی – فوریه 2007

ترجمه از انجمن نجات

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا