نجات در هفته ای که گذشت – قسمت 132

- مروری بر مطالب 12 تا 17 اسفند 1402درج شده در سایت نجات

*شنبه 12 اسفند
در روز شنبه جمعاً 8 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:

ترکی الفیصل در خصوص مسعود رجوی چه گفت؟

… به قول آقای بخشعلی علیزاده که در مقاله خود نوشته است: “ولی واقعیت امر این است که زنده یا مرده مسعود رجوی تفاوت عمده ای در جریان امور ایجاد نمی کند. او عملاً در معادلات سیاسی جایگاهی ندارد. دقیق تر اگر بخواهم عرض کنم از سال 2003 میلادی، مسعود رجوی خودش را با دست خودش دفن کرد، و از آن به بعد دیگر نتوانست جایگاه خود را بازیابد. به این ترتیب او زیر آواری دفن شد که خودش بر روی خودش ریخته بود.”
اگر حتی فرض بگیریم که ترکی الفیصل در بیانات خود صادق بوده است، آنقدر مسعود رجوی از صحنه دور بوده و وجودش اهمیت نداشته که مرده و زنده بودن وی مشخص نبوده است و حتی ترکی الفیصل نمی دانسته است که او زنده است. به هر صورت مسعود رجوی حتی خودش هم نتوانسته تماس بگیرد و زنده بودنش را تأیید کند و باید از دفتر سازمان مجاهدین خلق برای شاهزاده شهادت می دادند و قسم می خوردند که به خدا مسعود رجوی زنده است….

واکنش محمدرضا ترابی به دیدار نماینده پارلمان کانادا با مریم رجوی

… محمدرضا ترابی از تجربه خود در ارتباط گرفتن با سیاستمداران خارجی سخن می ‌گوید. به گفته او هر مقام سیاسی خارجی که متقاعد می ‌شود از مجاهدین خلق حمایت کند، پیش از آن ده ها هزار دلار یا یورو حق الزحمه از تشکیلات دریافت کرده است.
ترابی خطاب به سران مجاهدین خلق می‌ گوید: “با پول می ‌توانید شخصیت ‌های سیاسی را بخرید و این دقیقاً نشانه این است که شما حمایت مردم را ندارید. چون ندارید مجبورید که شخصیت‌ های خارجی را با پول‌ های کلان بخرید”….

تولدی دوباره – قسمت دوم

… بعد از رفتن به قرارگاه بحث غسل هفتگی روی میز آمد و رجوی بار دیگر اعلام کرد برای رسیدن به سرنگونی باید پاک شوید و تمام افکار کثیف ذهنی را باید از ذهن هایتان پاک کنید. پاک کردن ذهن کثیف از دیدگاه رجوی بیان فاکت های جنسی بود. هر فرد باید فاکت های گذشته ای که در ذهن داشت را در جمع می خواند تا ذهنش برای سرنگونی صفرصفر شود. البته این کار هم برای پایبند کردن افراد بود چون شاهد بودیم نفراتی که فاکت های خود را بیان می کردند در موقع جدا شدن از سازمان چگونه از این فاکت ها برای خراب کردن شخصیت فرد مورد استفاده قرار می دادند مثلا این که فرد جدا شده مشکل جنسی داشته و در سایت های خودشان این موضوع را مطرح می کردند….

نمایش های تبلیغی مریم رجوی برای پوشاندن حضور مردم در انتخابات

… واقعیت این است که دلارپاشی گسترده مجاهدین و نهادهای صهیونیستی که (به موازات مغزشویی جوانان با صدها کانال ماهواره ای صورت می گیرد) تا از ایران سیاه نمایی نمایند و بذر نومیدی پخش کنند، بخشی از ایرانیان خارج کشور را از واقعیت ها دور نگه داشته و دچار سرگردانی کرده است. در این میان، گروهی تحت تأثیر تبلیغات مجاهدین، سلطنت طلب ها و تجزیه طلبان رنگارنگ کماکان در تونل تاریخ مانده اند و ایران امروز را با ایران دهه 60 و دوران جنگ یکی حساب می کنند و هیچ ایده ای از واقعیت های درون جامعه امروز ایران ندارند. البته سرآمد همه این جریانات، اعضای بیخبر و اسیر شده در قرارگاه اشرف و سایر پایگاه های مجاهدین در اروپا هستند که از دسترسی به حداقل های ارتباطاتی نیز محروم مانده اند و برای نگاه کردن تلویزیون هم باید از چند مدار سانسور بگذرند….

هشدار به نسل جوان میهنم

مراقب دام های فرقه رجوی باشید

سازمان مجاهدین خلق یا بهتر بگویم فرقه رجوی، در تمام دوران ها و در تمام شرایط و برای حل تمام مشکلاتش شیوه ای مشترک در دستور کار دارد و آن هم چیزی نیست جز فریب و نیرنگ و دسیسه.
آنجا که دچار کمبود نیرو شدند، افراد زیادی را با فریب به کام مرگ و نیستی تشکیلاتشان می کشانند. آنجا که نیاز به حامی و ارباب داشته باشند با شعارهای پرطمطراق و فریبنده، جلب حمایت می کنند.
… عزیزانم کارکردهای فرقه ای را در مغزشویی و فریب اذهان دست کم نگیرید. هوش و استعداد و ذکاوت یک طرف ماجراست و هوشیاری و استفاده از دانش پیشینیان یک طرف دیگر ماجرا که اتفاقا بسیار هم مهم است. انتخاب هایتان را با درایت و مشورت و مطالعه و کمک گرفتن از افراد با تجربه انجام بدهید تا بتوانید مسیر درستی را در زندگی پیش بگیرید.

*یکشنبه 13 اسفند
7 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:

افشاگری های کودک سربازان سابق دامنگیر مجاهدین خلق

… خوشبختانه تعداد زیادی از این کودک سربازان موفق به فرار از تشکیلات عنکبوتی مجاهدین شدند و به محض دست یابی به دنیای آزاد بی محابا با افشاگری ماهیت پلید و کودک آزار رجوی را برای جهانیان آشکار ساختند.
… امروز کودک سربازان سابق، ارتشی از اعضای جدا شده در سرتا سر جهان علیه دروغ و حیله و جنایات مجاهدین به راه انداختند که پژواک آن در جهان طنین انداز شده است و افشاگری های به حق آن ها دامنگیر رجوی ها شده و در آینده ای نه چندان دور سران جنایت پیشه فرقه رجوی را پای میز محاکمه خواهد کشاند.

خاطره ای تلخ با سرانجامی شیرین – قسمت اول

… دیری نپایید که بمباران ها هر روز و ساعت شدت بیشتری پیدا کرد، هواپیماها بالای سر یگان های ما مانور می دادند و گاهی هم بمباران می کردند اما به پدافند دستور داده بودند که شلیک نکنید و بگذارید تا فقط پدافند عراق با آن ها درگیر شود تا هواپیماها به سمت آن ها بروند و ما را هدف قرار ندهند .
البته گاهی فرماندهان از قول پدافند عراق نقل می کردند که به شدت از مجاهدین گله مند هستند که چرا سال ها از صدام حمایت گرفتند اما حالا جبهه را خالی کردند و در درگیری با آمریکا از آن ها حمایت نمی کنند.
در مواردی هم پدافند عراقی با شلیک های حرفه ای و تاکتیکی از سر لج پایگاه های ما را به هواپیماهای آمریکا نشان می داد .
تقریباً هفته ای از پیام رجوی نگذشته بود که تهاجمات هوایی آمریکا به اوج خودش رسید . قرارگاه های جلولا، منصوری (فیلق) قرارگاه اشرف بمباران شدند و مجاهدین و رجوی حسابی وارفته و هیچ آثاری از وفای به عهد و عمل به قول های داده شده در پیامش نبود و همه بیش از هر زمان دیگر متناقض و منتظر بودند!…

گردهمایی تعدادی از اعضای پیشین مجاهدین خلق در دفتر انجمن نجات ارومیه

… اعضای حاضر در این گردهمایی به این جمع بندی رسیدند که اکنون فرقه رجوی بیش از گذشته در انزوای سیاسی در آلبانی قرار گرفته و مردم شناخت بیشتری از ماهیت تروریستی و مناسبات فرقه ای مجاهدین پیدا کرده اند.
از سوی دیگر مرگ و میر اعضای گرفتار در اردوگاه این فرقه در آلبانی و افزایش سه برابری آن به نسبت پارسال عمیقاً جای نگرانی است. لذا باید توجه ارگان های حقوق بشری در سطح بین المللی را بیشتر از گذشته به موضوع نقض فاحش حقوق اعضای گرفتار در اردوگاه فرقه رجوی در آلبانی جلب کرد. در این رابطه انجمن نجات آلبانی می تواند نقش مهمی را ایفا کند.
بنابراین ما حمایت کامل خود را از انجمن نجات آلبانی اعلام می داریم. ضمن این که حمایت خانواده های دردمند از انجمن نجات آلبانی هم می تواند بر توان فعالیت های اجتماعی – سیاسی این انجمن در پیشبرد اهداف آن کمک مستقیم داشته باشد تا نهایتاً راه برای دیدار آن ها با عزیزانشان در اردوگاه فرقه رجوی در این کشور باز شود….

رجوی تا چه حد به انتخابات آزاد اعتقاد دارد؟

… در درون مناسبات سازمان رجوی اصلاً مفهومی به نام آزادی انتخاب وجود ندارد تا چه برسد به انتخابات درون سازمانی! در این سازمان، رجوی ابتدا همسر سومش را برای ریاست جمهوری انتخاب کرد و تعدادی از اعضای بی اراده شورا هم قبول کردند و در درون سازمان از کسی سؤال نشد و همه باید به این انتخاب رجوی گردن می نهادند.
… باید سؤال کرد اگر اعتقاد به انتخابات آزاد دارید پس چرا ابتدا از درون خودتان شروع نمی کنید؟ به مانند مسأله حجاب که مریم رجوی به زنان ایرانی فرمان می داد که حجاب را بردارند ولی خودش هرگز این کار را در مورد زنان و اعضای سازمان عملی نکرد.
چرا هیچ یک از شعارهای مریم رجوی در فرهنگ سازمانی جایگاهی ندارد؟ چرا رجوی ها جرأت ندارند یک ذره آزادی به اعضای خود بدهند؟ چرا وقتی دم از فرهنگ انتخابات آزاد می زنند این را در مناسبات خود ساری و جاری نمی کنند؟ مگر انجام انتخابات آزاد در درون تشکیلات چه ضرری برای آنان ایجاد می کند؟…

سلسله اقدامات رجوی در داخل تشکیلات بعد از سرنگونی صدام – قسمت دوم

پس از سقوط صدام و حضور نیروهای امریکایی در عراق، شرایط جدید به رجوی تحمیل شد. او مجبور شد کمی از تهدید و شکنجه روحی و روانی اعضا کم کند. از طرف دیگر تحولات ناشی از شرایط جدید نور امیدی را در بین اعضای ناراضی زنده کرده بود، حضور آمریکایی ها در کنار قرارگاه اشرف موجب شد تا افراد ناراضی بتوانند گاه به گاه در پروسه های مختلف پناهنده آمریکایی ها شوند.
در آن ایام در مقرات اخبار فرار بعضی از بچه ها زبان به زبان در بین اعضای سازمان می چرخید، بعد از سرنگونی صدام در تشکیلات به وضوح می دیدیم فرماندهان دیگر نمی توانستند مثل گذشته با اعضای خود تحکمی برخورد کنند. یک فضای کم و بیش آزادتری ایجاد شده بود خلاصه در چنین فضایی مریم رجوی تصمیم می گیرد شرایط جدیدی را در داخل اشرف بنا کند، اولین اقدام او در همین رابطه ایجاد دانشگاه بود….

*دوشنبه 14 اسفند
در این روز کلاً 10 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:
کودک سربازانی که گریه می ‌کردند و مادرشان را صدا می ‌زدند

روایت امیر نعمت اللهی از کودک سربازان تشکیلات مجاهدین خلق

امیر نعمت اللهی عضو پیشین مجاهدین خلق: … به پشتیبانی از رجوی و جهت سرپوش گذاشتن در به کارگیری «کودک سرباز» به این کودکان که حتی پدر و مادرشان در تشکیلات مجاهدین بوده و یا هستند انگ وزارت اطلاعات می‌ زنید و بدون هیچ گونه سند و مدرک و استدلال لجن پراکنی می‌ کنید و همچون مسعود رجوی و فرقه مجاهدین با شیوه‌ های شناخته شده در طی این سالیان یک تنه به قاضی می ‌روید؟

… به چند نمونه که سال ها شاهد آن بودم اشارتی می‌ کنم، کودکانی که از رمادی( کمپ پناهجویان کرد در عراق) آورده بودند آن ها بعضی اوقات گریه می ‌کردند و به کردی مادرشان را می‌ خواستند و از شنیدن گریه آن ها هنوز کلمه مادر به زبان کردی در ذهن من حک شده (دایه)، این کودکان نه با انتخاب و انگیزه مبارزه آمده بودند و نه رهبر مطلقه عقیدتی را می‌ شناختند صرفأ به خاطر مشکلات معیشتی از اردوگاه رمادی در عراق به مجاهدین آمده بودند و باید در تمام برنامه آموزش ‌های نظامی شرکت می ‌کردند.
… همچنین بسیاری از کودکانی که حد اکثر سن آن ها از ۱۶ سال بالاتر نبود از اروپا و کانادا به مرکز ما آوردند و سلاح دستشان دادند. این کودکان اگر می‌ گفتند نمی‌ خواهند در تشکیلات بمانند در نشست ‌های جمعی با فحاشی و ناسزا روبرو می ‌شدند. هیچ وقت فراموش نمی ‌کنم من با «امین گل مریمی» دوست شده بودیم روزی دید که من از مسئولم شامپو درخواست می‌ کنم و رفت یک شامپو خوش عطر که از اروپا با خود آورده بود به من داد امین گل مریمی در آن زمان (سال ۱۳۷۸ بود) ۱۵ یا ۱۶ سال بیشتر نداشت….

خاطره ای تلخ با سرانجامی شیرین – قسمت دوم

… آب را با کتری روی آتش گذاشته بودند و جوشیده بود و هر کس میبایست طبق اشل تعیین شده توسط مهدی فقط یک قاشق و یک تقه شیر خشک در لیوانش بریزد و با پنج خرما صبحانه بخورد.
اما داستان یک تقه از این قرار بود که قاشق پر خیلی زیاد شد و مقداری روی هم جمع می شود بنابراین باید با همان قاشق یک تقه بر روی قوطی بزند تا مقداری از آن بریزد و تقریبا یک قاشق سر صاف باشد.
… در ابتدا چند کارتن شیرینی های تر و خشک را آوردند و به ما تعارف کردند.
مقدار قابل توجهی ماست و شیر و کره و پنیر با نان های محلی کردی در کنار سنگر به چشم می خورد و از آنجایی که کابینت و یخچال و گنجه نبود همه موجودی سنگر قابل رویت بود و توجه من و مهدی را به شدت به خود جلب کرده بود و در پیگیری بعدی متوجه شدیم که یک ماشین جیپ تیربار دولول 5/14 و یک ماشین تیربار دوشکا با حفاظت های ویژه فقط از روستاها با دینارهای کلان و تطمیع مسئول تهیه مواد غذایی از نوع طبیعی و درجه یک هستند تا مژگان پارسایی، زهره اخیانی و ژیلا دیهیم و سایر فرماندهان سختی نکشند و ما هنوز اندر خم یک قاشق و یک تقه ایم !!!!…

کودک سربازانی که در فرقه مجاهدین خلق از بین رفتند

… بر اساس قوانین بین المللی استفاده از کودکان در درگیری های نظامی نه تنها امری مطرود است بلکه جنایت جنگی محسوب می گردد.
پیمان‌ نامه حقوق کودک اعلام می‌ کند که گروه ‌های سیاسی نباید از افراد زیر پانزده سال در جنگ استفاده کنند. همچنین «پروتکل اختیاری شرکت کودکان در جنگ» از طرفین درگیری ‌ها می‌ خواهد که به افراد زیر هجده سال اجازه شرکت در جنگ داده نشود و سربازگیری اجباری در مورد این افراد نیز ممنوع است. همچنین این پروتکل اختیاری از حکومت‌ ها می ‌خواهد که کودکان را برای اقدامات نظامی بسیج نکنند و از نام ‌نویسی آن ‌ها برای شرکت در درگیری‌ های نظامی خودداری شود و حکومت‌ ها برای بازگشت آرامش جسمانی و روانی کودکان تلاش کنند….

تولدی دوباره – قسمت سوم

… رجوی در نشست آخر در روز 23 اسفند سال 81 برای رفتن نفرات به پراکندگی در نزدیکی مرز عراق دستوراتی صادر نمود. او باز در این نشست به حمله آمریکا به عراق اشاره نمود و تحلیل کرد که آمریکا به عراق حمله نخواهد کرد و اگر روزی این جنگ شروع شود و قرارگاه های ما مورد بمباران و حمله قرار بگیرند به علت سکوت بی سیمی به منزله فرمان پیشروی به سمت ایران است تا ما بتوانیم فروغ جاویدان دو را شروع کنیم .
اما صحبت های رجوی حرف مفتی بود که بیشتر برای سرکار گذاشتن نیروهای خودش بود.
با شروع جنگ در شب عید سال 1382 قرارگاه های اشرف و علوی و جلولا مورد بمباران قرار گرفتند ولی خبری از شروع حمله نبود. در اخبار درونی سازمان همیشه خبر از پیشروی ارتش صدام و شکست نیروهای غرب بود و همه فکر می کردند که آمریکا شکست سختی بخورد
… نیروهای ائتلاف هر نوع ادوات نظامی که در روز یا شب روشن می شدند حمله می کردند و از بین می بردند حال چگونه رجوی می خواست با آن همه ادوات نظامی به سمت ایران برود خود داستان دیگری دارد….
راه حل رجوی برای سرپوش نهادن بر فروریختگی تشکیلات منزویش

کلاهبرداری فرقه رجوی در نمایش میزان جمعیت حاضر در تجمعاتش

…یکی از فعالیت هایی که به طور مداوم از سوی فرقه صورت می گیرد، تجمعات کذایی در کشورهای مختلف و به بهانه های مختلف است. معضلی که سازمان در برگزاری نشست ها و تجمعات همیشه با آن روبرو بوده است، معضل شرکت کننده و حامی است. سازمانی که خود را به دروغ نماینده مردم ایران معرفی می کند اما در عمل از هیچ گونه حمایت مردمی برخوردار نیست. و این مهم را همه به خوبی دریافته اند و در اسناد بسیاری حتی از تحلیل گران خارجی بارها آمده است و به ان اشاره شده است. خب حالا این گروه ورشکسته و بدون پایگاه مردمی چه می کند؟
حامی و سخنران را که با پول استخدام می کند. مدعوین و شرکت کنندگان را هم همینطور. اما باز هم این ترفند به تنهایی کفاف نمی دهد در نتیجه راهبرد دیگری را هم در کنار اجاره شرکت کنندگان ، به کار می بندد آن هم همزمانی تجمعات خود با اپوزیسیون های سایر کشورهاست!…

دورهمی خانواده های عضو انجمن نجات خوزستان در دفتر جدید این انجمن

خانواده های خوزستانی در جشن افتتاح دفتر جدید انجمن نجات خوزستان شرکت کردند
آقای علی اکرامی به خانواده ها پیشنهاد داد تا با رصد سایت انجمن نجات و همچنین صفحات مربوط به سایت انجمن نجات و همچنین انجمن نجات آلبانی در پیام رسان ها در جریان تازه ترین اخبار و تحولات و فعالیت های انجمن ها و خانواده ها قرار بگیرند… مسعود رجوی اعلام کرده مردم ایران در صورت شرکت در انتخابات یا خائن هستند و یا جاهل!! این جمله بی شرمانه و توهین آمیز خطاب به مردم شرافتمند ایران از طرف شخصی بیان می شود که خودش از سال 60 کارنامه ننگینی از خیانت و جنایت در صجنه سیاسی و اجتماعی ایران دارد. ترورهای شهروندان بی گناه در دهه 60،موج انفجارات و از همه مهم تر همکاری نظامی با صدام دشمن متجاوز دارد. جالب است فردی که دستانش به خون مردم ایران آلوده است و جز خیانت عملکردی و ارمغانی برای مردم ایران نداشته است خود را در موضعی می نشاند که برای مردم ایران تعیین تکلیف کند….

خیانت بزرگ مسعود و مریم به اعضای سازمان

از اولین روزهای ورود مسعود رجوی به عراق، هیچ عنصر سیاسی این امر را تایید نکرد و آن را خیانتی بزرگ علیه مردم ایران دانستند. اما ظلم بزرگتر رجوی ها نسبت به اعضای سازمان صورت گرفت، درب های خروجی بسته شد، زندان سازی شد، شکنجه علیه اعضای سازمان شروع شد، طلاق اجباری به وقوع پیوست، جنایت های داخلی سازمان، جامه ی تشکیلاتی به تن کرد، خانواده ها متلاشی شدند، کودکان از والدین جداشده و هر کدام به سرنوشت های تیره و تاری سپرده شدند. ارتباط با دنیای بیرون و هرگونه آگاهی بخشی ممنوع گردید، … ، صداقت و حقیقت اولین چیزی بود که از این سازمان رخت بربست. همه چیز اجبار شد و دیکتاتوری رجوی، شروع به تحکیم پایه های سرکوب در داخل تشکیلات نمود…دیگر نیازی به ضربه زدن به سازمان و تشکیلات نبود، روابط فرقه ای درون تشکیلاتی خود به تنهایی کافی بود تا این درخت را از درون پوسیده کند، اکنون نیز این نابودسازی بی وقفه در آلبانی ادامه دارد، سال هاست که هیچ تولد و عضوگیری جدیدی اتفاق نیافتاده است، روی همه چیز و همه کس در سازمان گرد مرگ و نیستی پاشیده شده است….

*سه شنبه 15 اسفند
در این روز 12 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:

بلایی که رجوی ها با مکانیزم کنترل ذهن بر سر اعضای فرقه مجاهدین می آورند

… شاید برای بسیاری این امر عجیب باشد که چگونه رجوی ها اعضا را مجبور می کنند علیه پدر و مادر یا فرزند و یا خواهر و برادر خود موضع گرفته و اقدامی بکنند و اما واقعیت این است که این یکی از کارکردهای سیستم های فرقه ای و کنترل ذهن اعضا توسط رهبر فرقه است و در فرقه مجاهدین که یکی از کامل ترین فرقه های جهان می باشد، این امر به صورت وحشتناکی اجرا می شود.
… رجوی ها با بسته نگه داشتن فرقه و ممانعت از ارتباط اعضای فرقه با خارج از آن و مغزشویی های مستمر، اعضا را به نقطه ای می رسانند که در مقابل فرزند، پدر، مادر و دیگر اعضای خانواده خود قرار بگیرند. رجوی برای آن که احساسات را در اعضا نابود کند “خانواده را کانون فساد” نامید، “ازدواج را حرام نمود” و با سنگدلی “فرزندان را از پدران جدا کرد” تا باعث برانگیختن احساست والدین شان نشوند.
رجوی ها از خانواده ها وحشت دارند چرا که می دانند آن ها باعث ایجاد تحول در درون اعضایی که همچون برده تحت کنترل آن ها قرار گرفته اند می گردند. به همین دلیل است که بی رحمانه به نفرات فرقه اجازه ملاقات و تماس با خانواده های شان را نمی دهند.

عزا گرفتن مریم رجوی برای کسی که روزی می خواستند ترورش کنند

مدتی قبل یک سرهنگ آمریکایی به نام لئو مک کلاسکی بر اثر بیماری مُرد. وی بعد از سرنگونی صدام مدتی مسئول حفاظت از اشرف بود. این زمان مصادف بود با شروع دریوزگی و پاچه خواری های علنی سران فرقه تروریستی رجوی از فرماندهان و نیروهای آمریکایی تا بتوانند به حیات خفیف خائنانه خود ادامه بدهند. آن ها در این مسیر نه تنها به پاچه خواری از آمریکایی ها می پرداختند بلکه با ذلت تمام به توجیه حضور نیروهای نظامی آمریکا که عراق را اشغال کرده بودند می پرداختند. از سوی دیگر نیز با جاسوسی و مزدوری برای آمریکایی ها تلاش می کردند که آن ها را به سمت جنگ با ایران سوق بدهند.
… برخلاف امروز که می خواهند چهره ای قابل قبول نزد غربی ها ارائه کنند، در آن زمان یکی از چیزهایی که فرقه مجاهدین برای فریب نسل جوان به کار می برد ادعای ضد امپریالیست بودن شان بود. آن ها در این مسیر بارها و بارها به این که آمریکایی ها را ترور کرده اند اذعان می کردند….

خانم رجوی شما در کدام انتخابات آزاد رأی آوردید؟

آیا در تمام این سال ها در تشکیلات شما یک انتخابات به معنی واقعی کلمه برگزار شده است؟ آیا او از طریق انتخابات و رأی گیری مستقیم و با اتکا به صندوق رای به عنوان مسئول اول و سپس رئیس جمهور به اصطلاح آینده مردم ایران برگزیده شده است؟
… رهبر فراری مجاهدین خلق که شهامت حتی حضور علنی در میان اعضای خودش را ندارد، در شرایطی در منتهای بی شرمی مردم ایران را که به اراده خودشان و برای تعیین سرنوشت شان برای حضور پای صندوق رای آمده اند، را خائن و جاهل می خواند که خودش کارنامه سیاهی از جنایت و ترور 17000 شهروند بی گناه ایرانی و ترورها و انفجارات دهه 60 و همچنین همکاری خیانت آمیز در همکاری با صدام رئیس جمهور معدوم عراق علیه خاک و مردم ایران را در پرونده دارد….

مسعود رجوی به انتصاب معتقد است و نه انتخاب

… در تشکیلات فرقه ای رجوی هیچ شخصی اجازه نظر در انتخاب مسئول اول و فرمانده نداشت. حتی هیچ گونه نظرسنجی در هیچ زمینه ای چه در سطح بالا و چه سطح پایین وجود نداشت. فقط و فقط رجوی تصمیم و انتصاب می نمود! هر نوع انتصاب فرمایشی بود.
… پروپاگاندای رجوی که علیه انتخابات مردمی ایران سم پاشی می کند از حضور و مشارکت مردم هراس دارد. همواره هزینه و تبلیغ گسترده می کند که مردم رای ندهید و رای دادن بی فایده است حال سؤال این است: اگر رای دادن بی فایده است چرا این قدر رای ندادن را تبلیغ می کنید؟ به درستی تنها و بهترین جواب محکم به دستگاه تبلیغاتی دروغین رجوی همان حضور مردم و ازدحام جمعیت در مراکز انتخابات بود که بازتاب گسترده ای در رسانه های خبری جهان داشت….

آمارهای دروغین تشکیلات رجوی

… وقتی سازمان مجاهدین خلق در عملیات فروغ جاویدان شکست خورد و نیروها به اشرف بازگشتند از تمام افراد سالم و مجروح سؤال شد در جبهه جنگ چه اتفاقی افتاده است و در کجا شلیک کردند. و براساس اطلاعات هر فرد و سازماندهی که داشت آمار تلفات ایران محاسبه شد.
… هر جا خبری از فوت فردی دیده می شد آن را به عملیات فروغ جاویدان ربط می دادند تا این گونه هم آمارشان را بالا ببرند و در انتها به اسم ستاد اجتماعی داخل کشور اطلاعیه صادر کرده و پیروزی شان را اعلام می کردند البته این آمارها بیشتر مصرف درون تشکیلاتی داشت….

زنان اولین قربانیان اندیشه رجوی در تشکیلات مجاهدین

… به بند کشیدن زنان در تشکیلات، حجاب اجباری و یونیفرم های یک دست، فشار کار اجباری، ایزوله نمودن آن ها از سایر اعضا، طلاق اجباری از جوهره و عصاره ناب ایدئولوژی رجوی و خوی زن ستیزی وی بود که جلوه نمود .
جداکردن کودکان از مادران، کوچ اجباری آن ها بدون اطلاع و هماهنگی مادران به اروپا و خانه و پانسیون ها در کشورهای اروپایی اهرم فشار دیگری بود بر افکار زن ستیز رجوی و تا حدودی قصد داشت مقاومت زنان در مقابل تفکرات خود را اینچنین در هم بشکند .
زنان مخالف طلاق اجباری به همسران و فرزندان خود علاقمندی نشان می دادند و تعدادشان نیز کم نبود لذا رجوی تصمیم به انتقام جمعی از زنان می گرفت.
… موضوع حرمسرا و سوءاستفاده جنسی و عقد دسته جمعی زنان، رقص رهایی و شب زفاف که در مصاحبه های خانم بتول سلطانی که خود از قربانیان هوسرانی رجوی می باشد، فاجعه ای هولناک است که در مخیله عصر حاضر نمی گنجد. این کار دقیقاً با همکاری و همدستی مریم رجوی صورت گرفته که خود همسر رجوی بوده و از تمام خوی و خصلت های اینچنینی رجوی با اطلاع بوده است….

*چهارشنبه 16 اسفند
در این روز مجموعاً 15 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:

کشتی به گل نشسته رجوی

رجوی همیشه در نشست های عمومی و لایه ای، پادگان اشرف را کشتی نجات مردم ایران می نامید! در نشست ها می گفت که فقط همین کشتی است که می تواند به مردم ایران کمک کند.
… تجربه ثابت کرده در هر مسیری سنگ بنا کج گذاشته شود انتهای آن انحراف است. بعد از سرنگونی صدام و تجمع خانواده ها در کنار پادگان اشرف در عراق، خانواده به مثابه یک طوفان عمل کرد و کشتی رجوی را تا پنج هزار کیلومتر پرتاب کرد و به عینه می بینیم کشتی کذایی نجات رجوی در آلبانی از درون در حال متلاشی شدن است و به مرور زمان در گل فرو می رود.

نمونه هایی از جرم و جنایت سران فرقه تروریستی رجوی – قسمت چهارم

… یکی یکی آدم ها از جلوی من رد می شدند و بدترین و شدیدترین حملات را به من می کردند! بعضی ها هم از سر اجبار می آمدند یه چیز الکی می گفتند و زود رد می شدند. در بین نفرات، فرمانده تانکی به اسم “م – الف” با قد کوتاه بود که سالیان با یکدیگر هم یگان بودیم. فردی سر تا پا متناقض به همه چیز در سازمان بود. در ضمن، آن شب سمت چپ و راست من ابریشمچی و فکر می کنم عباس داوری، شکنجه گرهای بی رحم نشسته بودند و آتش بیار معرکه بودند. وقتی “م – الف” به من رسید آنچنان مشتی به صورتم زد که من افتادم روی داوری یا یک شکنجه گر دیگر. مشت او به صورتم درد داشت، اما دردناک تر از درد مشت او، تمام وجودم بود که درد گرفت و من در خودم گریستم که رجوی با نسل ما چه کرد؟ با افراد خودش و با نیروهای خودش چه کرد؟!!! چطور ممکن است این فرد با سابقه سالیان رفاقت، چنین مشتی به صورتم بزند؟!!!
اسم او را نمی گویم چون نمی دانم الآن کجا هست و چون می دانم او خود یک قربانی و اسیر در دستان رجوی بود. همان شب در حالی که می گریستم، او را بخشیدم، اما هرگز رجوی را نخواهم بخشید! و هرگز فراموش نمی کنم که چه بلایی سر من و ما آورد. برای همین هست که رجوی فرار کرده و مخفی شده. رجوی از ترس ایران مخفی نشده، بلکه از دست ما (یعنی نیروهای که به اسارت گرفته بود) فرار کرده و مخفی شده است، چون می داند با ما چه کرد!…

روش های مجاب سازی روانی در فرقه مجاهدین خلق – قسمت نهم

ایجاد رابطه های عاطفی و تمایل به داشتن رهبری
… سازمان تشکیلاتی است که دارای منابع مالی قوی، امکانات زیاد و دارای انبوهی کادرهای حرفه ای در اغلب کشورهای اروپایی، آمریکا و سایر کشورهای منطقه است. به همین دلیل یکی از مسائلی که باعث خاطر جمعی اعضای جدید در بدو ورود به تشکیلات مجاهدین می شد همین مسأله بود که اساساً مشکلی به نام مالی نخواهند داشت و تمام مسائل آن ها در تشکیلات به صورت سیستماتیک حل و فصل می شود. این یکی از عواملی بود که باعث جذب اعضای جدید به مجاهدین می شد و خود تشکیلات هم این موضوع را در رسیدگی هایی که در تمام زمینه ها به اعضای جدید می کرد به خوبی نشان می داد.
همچنان که استفاده از پول و امکانات در راستای تمکین اعضای “شورای ملی مقاومت” نیز از مجاهدین کارکرد داشته و به خوبی عمل می کرد.
… در رأس نگه داشتن رجوی با تمام القاب و ویژگی های منحصر به فردش و با تمامی دانش و تسلط اش در مقولات سیاسی – خطی و استراتژیکی و ایدئولوژیکی باعث می شد پذیرش هژمونی او برای اعضای جدید سهل و آسان شده و باعث جذب اعضای جدید به این تشکیلات شود.

تولدی دوباره – قسمت چهارم

… خبر دستگیری مریم رجوی به همراه تعدادی از اعضای سازمان در فرانسه مانند بمب در اشرف صدا کرد و همه را گیج و منگ کرد. مریم رجوی در فرانسه چه کار می کند؟ مگر خودش نگفته بود من و مسعود جلودار ارتش برای حمله به ایران خواهیم بود پس در فرانسه چه می کند؟
در ادامه تناقضات افراد در اشرف خبر دیگری همه را شوکه کرد؛ خبر خودسوزی به دستور مریم رجوی! تا این گونه بتواند با فشار آوردن به دولت فرانسه از زندانی که به گفته رجوی مانند هتل می باشد خلاصی یابد .
در این فاجعه که مسئول آن مریم رجوی بود دو نفر کشته شده و تعدادی هم زخمی شدند. مریم رجوی به اشرافیان هم دستور داد برای بالا بردن فشار سیاسی دست به خودسوزی بزنند که مسئولین در نشست های مختلف این درخواست را روی میز گذاشتند و افراد باید برای خودسوزی درخواست کتبی می نوشتند که به جز افراد محدودی کاسه لیس و مفت خور بقیه حاضر نشدند تن به این کار بدهند و بعد از چند روز مسئولین عنوان داشتند که این کار منتفی است و در اشرف این کار کاربرد ندارد….

روایت زندان مخوف ابوغریب زخم و خیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت شانزدهم

ورود به خاک وطن و پایان اسارت جسمی و ذهنی
… یکی دیگر از بچه ها به نام عزیز به یکباره عصبانی شد و برسر آن دو نفر داد زد و گفت شما چه آدمی هستید! الآن ما را دارند می برند اعدام کنند آن وقت شما می خندید؟! ترس و دلهره عزیز ما را هم دل نگران کرد.
… نفر همراه راننده که عضو نیروهای امنیتی و ظاهراً کرمانشاهی بود برگشت و با عزیز شوخی کرد و گفت: عزیز چی شده؟ تو همشهری من هستی خوب نیست به من بگویند همشهری ترسویی داری. کی گفته شما اعدام می شوید؟ با این حرف او عزیز ساکت شد و گفت ببخشید دست خودم نبود یک لحظه عصبانی شدم و سکوت ادامه پیدا کرد.
… فردای آن روز به ما اعلام شد که با هواپیما به تهران می رویم. اینجا باز گفتیم حتماً ما را به زندان اوین خواهند برد. اما دیگر برایمان مهم نبود. بنابراین فردای آن روز بعد از صرف ناهار گفتند با هواپیما به تهران می رویم. اول تیرماه سال 81 بود.
… چون دغدغه فکری ما این بود که براساس خزعبلات رجوی خانواده هایمان ما را نپذیرند به مسئولین مجموعه گفتیم اگر می شود ما را همین جا نگاه دارید که آن ها خندیدند و گفتند این حرف ها چیه ما با خانواده هایتان صحبت کردیم همه آن ها برای دیدن شما لحظه شماری می کنند….

گفتگوی امین گل مریمی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق با سیامک نادری

… در سال 2021 ، نشریه دی سایت آلمان پس از یک سال و نیم مصاحبه با امین، گزارشی از زندگی او منتشر کرد که مورد استقبال فراوان قرار گرفت. سازمان مجاهدین خلق علیه مجله شکایت کرد و نهایتاً دادگاه آلمان به نفع دی سایت و امین گل مریمی رای داد. این پیروزی حقوقی برای کودک سربازان مجاهدین خلق از نخستین دستاوردهای حقوقی این کودکان در برابر سازمان مجاهدین خلق و نقض سیستماتیک حقوقشان تلقی می‌ شود.
در این گفتگوی دو ساعته سیامک نادری با پرسش‌ های به جا و دقیق ابعاد مختلفی از رهبری غیردمکراتیک مسعود رجوی و رنج رفته بر کودک سربازان تشکیلات او را روشن می‌ کند. امین در بیان خاطراتش از صحنه‌ های شوکه کننده ‌ای پرده برمی ‌دارد که دل هر انسانی را به درد می ‌آورد و وجدان هر انسان آزاده ‌ای را برمی ‌انگیزد.
در پایان مصاحبه امین گل مریمی از دیگر کودکان سابق مجاهدین خلق که هنوز در حصارهای فکری فرقه رجوی هستند یا از ارتباط با افشاگران حقیقت واهمه دارند، دعوت می‌ کند که با او ارتباط بگیرند و به جمع او و دوستانش بپیوندند تا این خواهران و برداران سابق که تجربیات و خاطرات مشترکی با یکدیگر دارند فضای امن و صمیمی زندگی بدون کنترل فرقه رجوی را شریک شوند.

بیانیه حمایت از آزادی بیان و نمایش مستند بچه‌های کمپ اشرف در جشنواره سالیانه فیلم گوتنبرگ

ما امضاکنندگان این بیانیه از آزادی بیان کودک‌ سربازان سابق در سازمان مجاهدین و دیگر کودکانی که در سال ۱۳۶۹ توسط مجاهدین از خانواده ‌هاشان در اردوگاه اشرف جدا شده و به کشورهای دیگر فرستاده شدند، حمایت می‌ کنیم.
… این سازمان به بهانه اعتراض به اعدام ‌های اخیر در ایران، در مقابل سینمایی که این فیلم مستند در آن به نمایش گذاشته شده بود تجمع اعتراضی برپا کردند. در جریان این تظاهرات تعدادی از این افراد به پخش اعلامیه‌ هایی پرداخته‌ اند که در آن دست اندرکاران این فیلم را “انجمن نجات” رژیم نامیده‌ اند.
ما این اقدامات را خلاف آزادی اندیشه و علیه دسترسی آزاد شهروندان به اطلاعات ارزیابی می ‌کنیم. ما بر این باوریم که کودک‌ سربازان یا کودکان سابق سازمان مجاهدین باید بتوانند در آزادی و با تکیه بر حقوق دمکراتیک از زندگی و سرگذشت خود سخن بگویند. قویاً عقیده داریم که روایات اینان باید بتواند در معرض قضاوت آزادانه شهروندان قرار گیرد و هرگونه اخلال در این امر، ناشایست و محکوم است.

مصاحبه کریستال تی وی با التیسا بیلو عضو انجمن نجات آلبانی

چگونه زندگی التیسا بیلو، مادری فداکار با چالش های فراوان، تغییر می کند
مصاحبه با التیسا هاجری بیلو، یک آلبانیایی از شهر زیبای کورچا، که در آن آشپزی، لذت و اشتیاق وجود دارد. او با ازدواج با یک پناهنده ایرانی (علی هاجری) که سابقه غم انگیزی در اردوگاه مجاهدین خلق داشت بر این احساس افزود.
او داستان خود را در این سری مصاحبه ها می گوید.

سیستم مغزشویی جنسی در فرقه رجوی

… روش‌ های مغزشویی جنسی در فرقه رجوی
جداسازی: اعضای فرقه از خانواده و دوستان خود جدا می ‌شوند و در محیطی بسته و تحت کنترل دائمی قرار می ‌گیرند. این جداسازی، زمینه را برای سوءاستفاده جنسی و روانی فراهم می‌ کند.
تلقین: از طریق جلسات ایدئولوژیک، پروپاگاندا و تلقینات مداوم، به اعضای فرقه القا می ‌شود که تنها راه رستگاری، اطاعت بی‌ چون و چرا از رهبری فرقه و پیروی از ایدئولوژی آن است.
ترس و شرم: از طریق تهدید، تنبیه و ایجاد حس شرم و گناه، اعضای فرقه از هرگونه تمایل یا فعالیت جنسی خارج از چارچوب ایدئولوژی فرقه منع می ‌شوند.
سوءاستفاده جنسی: در مواردی، رهبری فرقه و یا افراد رده بالا، از اعضای زن به عنوان برده جنسی استفاده می ‌کنند. این سوءاستفاده ‌ها، علاوه بر آسیب ‌های جسمی و روانی، باعث وابستگی عاطفی و روانی قربانی به سوءاستفاده ‌گر می‌شود.
عواقب مغزشویی جنسی
از دست دادن هویت فردی: اعضای فرقه در اثر مغزشویی جنسی، هویت فردی خود را از دست می ‌دهند و به نسخه ‌ای مطیع و بی‌ اراده از ایدئولوژی فرقه تبدیل می ‌شوند.
آسیب‌ های روانی: قربانیان مغزشویی جنسی، از آسیب ‌های روانی متعددی مانند اضطراب، افسردگی و اختلالات هویت رنج می ‌برند.
مشکلات در روابط عاطفی: بسیاری از اعضای فرقه در ماه های ابتدایی جدا شدن از فرقه به دلیل تلقینات ایدئولوژیک و سوءاستفاده‌ های جنسی، در برقراری روابط عاطفی سالم و طبیعی با دیگران دچار مشکل می ‌شوند….

واکنش ها به تقدیر مدیرعامل انجمن از سایت نجات

دیدار علی قزل قارش رها یافته از فرقه رجوی با مسئول انجمن نجات گلستان

علی قزل قارش یکی از افرادیست که در سال 1379 به دنبال کاریابی برای زندگی بهتر به کشور ترکیه رهسپار شد ولی متاسفانه این عزیمت منتهی به 12 سال اسارت در سازمان آدم ربای مجاهدین خلق شد. به قول خود آقای قزل قارش جوانی و بهترین لحظات زندگی او در سازمان ضد انسانی مجاهدین خلق برای هیچ و پوچ هدر رفت.
… آقای قزل قارش ابتدا در مورد چگونگی گرفتار شدنش توسط آدم رباهای فرقه منحوس رجوی در ترکیه که او را مورد ربایش قرار دادند توضیحاتی داد و سپس از شکنجه های روحی و روانی پس از درخواست جدایی گفت….

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا