*شنبه 15 شهریور در روز شنبه جمعاً 9 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود: در خروجی مقر مجاهدین خلق در آلبانی چه می گذرد – قسمت اول … خبرهایی که از اشرف سه به بیرون درز پیدا کرده حاکی از این است […]
*شنبه 15 شهریور
در روز شنبه جمعاً 9 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:
در خروجی مقر مجاهدین خلق در آلبانی چه می گذرد – قسمت اول
… خبرهایی که از اشرف سه به بیرون درز پیدا کرده حاکی از این است که بعد از جنگ 12 روزه تجاوز نظامی اسراِئیل به ایران، موجی از نگرانی اعضا را فرا گرفته بود و مسئولین گروه رجوی برای مقابله با این نگرانی اعضا و کاهش تاثیرات منفی آن روزهای اول شروع تجاوز از اعضا خواسته اند که با خانواده هایشان تماس بگیرند، البته این تماس ها همانند گذشته با حضور نیروهای امنیتی رجوی در اتاق تماس صورت می گرفته است.
… افزایش میزان درخواست جدایی در فضای بعد از پایان جنگ مسئولین گروه رجوی را مجبور کرد دست به ترفند جدیدی بزنند. آنها که از اقناع کردن اعضا برای ادامه حضور در تشکیلات کاملا سرخورده و ناامید شده بودند اعضا را به خروجی فرستاده و در قسمت خروجی به آنها وعده دادند که در خروجی بمانند تا از همان خروجی مقدمات اعزام آنها به خارج از آلبانی و یکی از کشور های اروپایی را فراهم سازند. این ترفند در رابطه با برخی از اعضا جواب داد ولی مابقی نفرات که تجربه وعده های فریبنده سالیان این گروه را داشتند بر خروج و جدایی اصرار کردند بطوریکه مسئولین گروه رجوی آنها را به محل زندگی جداشدگان مرتبط با این گروه که به امید وعده های فریبنده مسئولین رجوی مبنی بر اعزام به یک کشور اروپایی سالهاست در آلبانی بسر می برند فرستادند.
موانع پیش روی اعضا برای اعلام کناره گیری از فرقه رجوی – قسمت سوم
… رجوی تحت فشار زیادی از طرف اعضای خود برای جدا شدن قرار گرفته بود به همین خاطر دست به تهدید بزرگتری زد و آن هم نشست های خروج ممنوع بود که فرد باید در مقابل دوربین قرار گرفته و عنوان می کرد وی مشکل جنسی داشته و سازمان بدون عیب و نقص می باشد. در مرحله بعد فرد باید به مدت دو سال یا بیشتر در زندانهای سازمان بسر می برد تا با بهانه سوختن اطلاعات این گونه روحیه فرد را بشکند. در مرحله سوم فرستادن فرد به زندان ابوغریب به جرم ورود غیر مجاز که طبق قانون عراق جرمش هشت سال زندانی بود و بعد هم فرد را به دولت ایران تحویل داده و به خاطر مغزشویی مستمر رجوی مبنی بر اینکه اگر کسی وارد ایران شود او را اعدام می کنند سعی نمود با این شیوه خیانت کارانه فرد را در مناسبات نگهدارد. هر فردی نزد خودش تحلیل می کرد اگر به مدت ده سال در زندانهای سازمان و عراق بماند و بعد در ایران اعدام شود از درخواستش پشیمان شده پس مجبور می شد با تناقض در مناسبات خودش را نگهداشته تا شاید شرایطی فراهم می شد تا بتواند از مناسبات رجوی جدا شود.
… برای نگهداشتن اعضا به آنان می گفتند که خانواده شما توسط حکومت اعدام شده است تا با این کار هم به فرد انگیزه ماندن بدهند و هم چهره حکومت ایران را خراب کنند یعنی رجوی برای نگهداشتن اعضا در سازمان به هر کار کثیفی حاضر بود دست بزند.
کارکرد “ضد ارزشها” در شصت سالگی مجاهدین خلق
امروز که تشکیلات مجاهدین خلق در حال بسیج کردن جمعیت برای برگزاری جشن شصت سالگی خود در بروکسل است، لازم است مروری کنیم بر عملکرد شصت ساله این تشکیلات که ادعا میکند بر اساس ارزشهایی چون فداکاری، صداقت و ایستادگی بوده است. مطالعه سوابق مجاهدین خلق نشان میدهد که در عمل ارزشها برای مجاهدین خلق همواره به نحو وارونهای تعریف شدهاند.
سواران اتوبوسهای حامل هواداران ایرانی و غیرایرانی مجاهدین خلق پوسترهایی از “شصت سال افتخار” در دست دارند، در حالی که سازمان به اصطلاح “پرافتخار” مجاهدین خلق در طول دوران حیات خود نقاط تاریک فراوانی دارد که نه تنها افتخار نیست، بلکه در معنای واقعی واژهها، موجب سرافکندگی و سرخوردگی است.
… پس از آغاز جنگ ایران و عراق و در پی همدستی مسعود رجوی با صدام حسین، دشمن در حال جنگ با وطن، ایرانیان خیانت مجاهدین خلق را نابخشودنی دانستند. بعدها نقش مجاهدین خلق در ترور دانشمندان هستهای و نهایتا نقش جاسوسی و مزدوری آنها در جنگ اسرائیل علیه ایران، کلکسیون خیانتهای این فرقه علیه ملت ایران را تکمیل کرد. این نفرت از مجاهدین خلق مختص ایرانیان داخل ایران نیست. مجاهدین در میان ایرانیان خارج از کشور نیز حتی آنان که مخالف حکومت هستند، نیز پایگاهی ندارند.
در باب عملکرد خالی از ارزش و سرشار از خیانت و جنایت مجاهدین خلق در سالگرد 60 سالگی این تشکیلات سخن بسیار است و چنان که شاهدیم هر روز ابعاد تازهای از عدم صداقت سران مجاهدین خلق روشن میشود. امروز در ششم سپتامبر 2025، حضور جمعیت چند صد نفرهای که با اهتمام فراوان عوامل مجاهدین از میان آوارگان و پناهندگان از سراسر اروپا برای سفر، خوراک و اقامت رایگان در بروکسل کشانده شدهاند، بیانگر ضد ارزش دیگری است که مجاهدین آن را ارزش جلوه میدهند.
مجاهدین خلق، چالش امنیتی پیچیده برای دولت آلبانی
به گزارش بالکان اینسایت، تشکیلات مجاهدین خلق در حال حاضر در آلبانی به اتهام جرایم سایبری، تحریک به جنگ و سایر جرائم تحت تحقیقات جنایی است. این امر در پی اقدامات دو سال گذشته بوده است که پلیس آلبانی در 20 ژوئن 2023 به اردوگاه اشرف 3 در مانز، شهرستانی در استان دورس حمله کرد.
… با توجه به پیشینه خشونتآمیز مجاهدین خلق، مقامات آلبانی به طور خاص ادعاهای مربوط به فعالیتهای سیاسی غیرمجاز، تخلفات مالی و استفاده از پایگاه آلبانیایی آنها، اشرف ۳، برای عملیات سایبری علیه ایران را بررسی کردهاند که میتواند به عنوان نقض بیطرفی و حاکمیت آلبانی تلقی شود.
اسپاک فعالانه در این تحقیقات مشارکت داشته و به عنوان بخشی از تحقیقات خود در مورد پولشویی و تأمین مالی تروریسم، از اشرف سه بازرسی کرد و داراییهایی را توقیف کرد. دولت آلبانی اظهار داشت که عملیات ژوئن ۲۰۲۳ بر اساس سوءظن به مجاهدین خلق مبنی بر استفاده از خاک آلبانی برای فعالیتهایی که قوانین و توافقنامههای بینالمللی کشور را نقض میکند، به ویژه حملات سایبری علیه کشورهای خارجی و استفاده غیرمجاز از جامعه آنها برای عملیات سیاسی و امنیتی بوده است. این تحقیقات در حال انجام است و شامل ادعاهایی در مورد پولشویی، فرار مالیاتی و سوءاستفاده از وضعیت پناهندگی بشردوستانه آنها میشود.
اقدامات دولت آلبانی نشاندهنده نگرانی فزایندهای است مبنی بر اینکه حضور و فعالیتهای مجاهدین خلق صرفاً یک مسئله بشردوستانه نیست، بلکه یک چالش امنیتی پیچیده است که نیاز به اقدامات قانونی و تحقیقاتی پرقدرت دارد.
*یکشنبه 16 شهریور
یازده مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:
چرا رجوی مرا به زندان خود و بعد ابوغریب فرستاد – قسمت سوم
آقای حمید دهدار حسنی: … روز 9 مردادماه سال 80 مرا به کمپ اشرف برده و در یکی از اتاق های متروکه اسکان سابق که حسابی محل حشرات شده بود زندانی کردند.
درب زندان فقط برای دادن نهار و شام باز می شد. پنجره آن از بیرون پلمپ شده بود، هر چند به فاصله یک متر بعد از آن دیوار بلوکی بود، هر شب شاید 2000 جیرجیرک سیاه بزرگ بر سر و کله هم می ریختند که من تا صبح مشغول کشتن آنها می شدم و صبح آنها را جمع می کردم. قریب به 2 ماه از این وضعیت گذشت و من فقط کارم تمام مدت شده بود نگاه کردن به درب و دیوار اتاق زندان.
حضور فیزیکی در زندان مرا آزار می داد اما بیشتر از آن به لحاظ روحی اذیت بودم. چون به این فکر می کردم که چرا از روز اول بدون فکر و اندیشه و تحقیق هوادار رجوی شدم. چرا مادرم را در حالی که بیمار بود تنها گذاشتم، چرا جمع خانواده و خواهر و برادرانم را ترک کردم، چرا تحصیلم را رها کردم و چرا قریب به 15 سال بیهوده عمرم را در عراق و تشکیلات رجوی گذراندم و باز بدتر از آن این فکر که بعد از این همه سال کار و فعالیت صادقانه و گذشتن از همه چیز خود برای رجوی حالا چرا او و تشکیلاتش با من به صرف اینکه گفتم می خواهم به دنبال زندگی خود بروم چنین برخوردی دارند؟!
نگاهی به صحبت های زهرا مریخی در شصتمین سالگرد تأسیس سازمان
در فرقه، جز تائید و حمایت نمی توان حرف دیگری زد
دو سه روز پیش، زهرا مریخی از آمران شکنجه و زندان در این سازمان، که خود اصلی ترین قربانی روابط فرقه ای در این سازمان است، با رسیدن شهریورماه و سالگرد 60امین سال حیات ننگین این سازمان ، به زعم خود به جمع بندی یکساله حیات سازمان و پیوند دادن آن به تاریخچه ی سازمان دست زد.
اما سخنان او پر از نقایص و ایراد بود، مهم ترین نکته در سخنان وی ، این بود که آنطور که شاید و باید، از رهبر سابق سازمان مسعود رجوی، حرفی به میان نیاورد، حتی در شکل و فرمالیزم! این بدان معنی است که مریم رجوی، از ذکر نام و یاد مسعود رجوی، خشنود نیست و زهرا نیز بناچار راه او را می رود. این مهم ترین نکته بود که به نظر نگارنده، نشانگر حذف کامل مسعود رجوی از رگ و ریشه ی سازمان مجاهدین خلق است.
هدف پاسخگوئی به سخنانی زنی که خود در چنگال فرقه ای خشونت طلب اسیر است نیست، این مسئول اول سازمان ، حتی اختیار یک مسافرت آزاد یا غیر آزاد، بیرون از حصارهای فرقه را ندارد، چه برسد به اینکه ما از وی انتظار سخنان حقی را داشته باشیم…
شوی تکراری مجاهدین خلق این بار در بروکسل
15 شهریور هر سال، سازمان مجاهدین خلق برنامه ای را به مناسبت بزرگداشت بنیانگذاری این سازمان برگزار می کند.
برنامه ها البته یک روند کلی را طی می کنند: تبلیغات گسترده، بسیج نیروهای اجیر شده و فیل هوا کردن هایی که دیگر همه فهمیده اند در حد شعار و بوق و کرنا است.
امسال به مناسبت شصتمین سالگرد سازمان، در بروکسل گردهمایی برگزار کردند تا باز هم وانمود کنند تا تنها آلترناتیو جمهوری اسلامی هستند! طرح ده ماده ای مریم رجوی و راه حل سومش را هم دوباره بلغور کردند.
… برای سازمان مهم نیست افراد شرکت کننده در این تظاهرات ایرانی باشند یا سوری یا افغانی ، هدف سیاهی لشکر است تا وانمود کنندهوادار دارند! البته با این ادا و اطوارها می خواهند به اروپایی ها و آمریکایی ها بگویند ما بیشترین هوادار را چه در خارج و چه داخل ایران داریم! این ما هستیم که تاثیر گذاریم.
… این مقامات سابق و اسبق هم به خوبی دریافته اند که تجمعات مجاهدین، موقعیت خوبی است تا کسب درآمد کنند آن هم در ازای دو کلامی مجیز که به ذائقه مریم رجوی خوش بیاید.
مسعود رجوی مجاهدین خلق را به قهقرا برد
به مناسبت سالروز تأسیس سازمان مجاهدین خلق
… در واقع سازمان مجاهدین خلق تحولات گوناگونی را از زمان تأسیس تا دوران پس از انقلاب اسلامی تجربه کرد. این سازمان که در ابتدا با اهدافی انقلابی و مبارزه علیه رژیم پهلوی شکل گرفت، در طول زمان دچار تغییرات ایدئولوژیکی و ساختاری شد که سرنوشت آن را به سمت مسیری متفاوت سوق داد.
… مجاهدین خلق نه تنها علیه دشمنان خارجی، بلکه علیه اعضای خود نیز جنایات هولناکی مرتکب شده است. گزارشهای سازمانهای حقوق بشری مانند Human Rights Watch (HRW) در سال ۲۰۰۵، از سوءاستفادههای سیستماتیک در کمپهای مجاهدین خلق حکایت دارد: زندانهای انفرادی طولانیمدت، شکنجه فیزیکی و روانی، جدایی اجباری خانوادهها، ممنوعیت ازدواج و بچهدار شدن، و حتی جداسازی اجباری زنان برای حفظ “تمرکز بر مبارزه”. اعضای سابق که فرار کردهاند، از کنترل فرقهای شدید، شستشوی مغزی و اعدامهای داخلی گزارش دادهاند.
… در تمام صفات ضد انسانی از شکنجه و ترور تا خیانت میهنی، مجاهدین خلق نه تنها با این جنایتکاران همردیف است، بلکه با ترکیب ایدئولوژی قرونوسطایی و تاکتیکهای مدرن، آنها را رو سفید کرده است. این گروه، که حمایت بسیار بسیارکمی در داخل ایران دارد، بیشتر به عنوان ابزاری برای قدرتهای خارجی عمل میکند تا یک جنبش واقعی…
*دوشنبه 17 شهریور
در این روز کلاً 7 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:
نگاهی به سازمان موسوم به مجاهدین خلق
۶۰ سال انحراف، خیانت و خشونت
… مجاهدین خلق در سال ۱۳۴۴ پایهگذاری شد. اما خیلی زود اختلافات ایدئولوژیک، انشعابهای داخلی و سرکوب ساواک، آن را به گروهی پراکنده و سردرگم بدل کرد.
پس از انقلاب ۵۷، این سازمان در تلاش برای سهمخواهی از قدرت ناکام ماند و بهسرعت به رویارویی مسلحانه با جمهوری اسلامی روی آورد.
و بعد از سرنگونی دیکتاتوری پهلوی، تمرکز این تشکیلات تروریستی روی جمع آوری و دپو سلاح و مهمات و مواد منفجره، غارت بانکها و دزدی پول و هم چنین نیرو گیری و نفوذ دادن افراد با سابقه تشکیلاتی در ساختار حکومت نوپا اعم از نظامی و امنیتی تا سیاسی و غیره بوده است.
… در 15شهریور ، در بروکسل شاهد یک نمایش تکراری از تشکیلات تروریستی رجوی بودیم.
برای این نمایش بی محتوا در خیابان ، پناهجویان کمپهای اروپا را با وعده تور یکروزه، ساندویچ و پول توجیبی به محل کشاندند.
در کنار این سیاهیلشکر اجارهای، چند چهره بازنشسته و از کارافتاده سیاسی مثل مایک پنس با دریافت هزینههای نجومی به صحنه آورده شدند تا چند جمله آمادهشده علیه ایران بخوانند.
این نمایش نهتنها هیچ بازتاب مثبتی نداشت، بلکه بار دیگر ورشکستگی سیاسی و اجتماعی سازمان را به نمایش گذاشت. ترکیبی مضحک از پناهجویان بیخبر و لابیهای پولی، بهخوبی نشان میدهد که این تشکیلات مافیایی و جاسوس هیچ پایگاه مردمی ندارد و تنها با دلارهای خونآلود زنده نگه داشته شده است…
مریم رجوی باز هم اثبات کرد تا چه حد مزدور صهیونیست هاست
در حالی که اسرائیل هر روز برگ جدیدی از کودک کشی ، کشتار غیر نظامیان ، نسل کشی و خلاصه هر اقدام غیر انسانی و خلاف قوانین بین المللی را در مورد غزه و مردم فلسطین رو می کند.
در حالی که صهیونیست ها در حال اشغال رسمی باقیمانده خاک فلسطین هستند.
در حالی که مردم غزه بدلیل اقدامات جنایتکارانه اسرائیل از غذا ، آب ، دارو ، امکانات پزشکی و بسیاری از نیازهای اولیه محروم شده اند و با مرگ و درد دست و پنجه نرم می کنند.
در حالی که در اعتراض به جنایات ضد انسانی رژیم اسرائیل هر روز مردم کشورهای مختلف تظاهرات یا تجمع برگزار می کنند.
در حالی که حتی در داخل اسرائیل هم به جنایات صهیونیست ها اعتراض می شود.
در حالیکه آژانس سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی، درباه اوضاع غیر قابل تصوری که صهیونیست های در غزه ایجاد کرده اند گفته است در شهر غزه از هر پنج کودک، یک نفر مبتلا به سوء تغذیه است و این موارد هر روز افزایش مییابد…
رویدادی که از تاریخ مناسبتی مجاهدین خلق حذف شد
رجوی ها تقویم تاریک و خیانت بار خود را آذین بسته اند و هر سال اقدامات خفت بار مختلف شان را گرامی می دارند و به آن ها مفتخر می باشند. از ترورهای کور مردوم کوچه و بازار در ایران گرفته تا حتی ازدواج مملو از بی آبرویی و فساد مسعود رجوی و مریم قجر که شرح آن مخ هر شنونده ای را به سوت کشیدن می اندازد در تقویم مناسبتی این گروه ثبت و هرساله برای آن یادواره برگزار می شود.
در این میان یک نکته حایز اهمیت است. این گروه که همچنان به ترورهای خود مفتخر است و همچنان بر مشی خشونت طلبانه در زیر لوای کانون های شورشی می باید؛ درباره ترور مستشارات امریکایی در پیش از انقلاب سال 57 سخنی به میان نمی آورد!
… نکته جالب اینجاست که همین گروه، اخراج مسعود رجوی از فرانسه را در تقویمش با عنوانی وارونه و پرطمطراق درج میکند و سالانه مراسم یادبود میگیرد! این نشان میدهد تقویم مجاهدین بیش از آنکه بازتاب تاریخ واقعی باشد، ابزاری تبلیغاتی و سیاسی است. چیزی که برای امروزشان سود دارد بزرگنمایی میشود، و هر چه هزینهساز باشد به سکوت و فراموشی سپرده میشود.
ترور مستشاران آمریکایی روزگاری از «شاخصترین نمادهای مبارزه ضد امپریالیستی» در کارنامه مجاهدین خلق بود. اما امروز چون مریم قجر برای بقا محتاج حمایت همان قدرتهاست، یادآوری آن اقدامی خطرناک و تناقضبرانگیز است. به همین دلیل این رویداد هیچگاه در تقویم رسمی و مراسمهای سالانه آنها جایی ندارد.
داستان آشنایی و جدایی من از مجاهدین خلق – قسمت اول
به مناسبت شصتمین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق
… رجوی علیرغم اینکه هیچ اعتقادی به مبانی رهبری امام خمینی نداشت و اعتقاد داشت که انقلاب توسط روحانیت به سرقت رفته است و خود را رهبر انقلاب می دانست، مدتی با رهبری انقلاب اسلامی بصورت تاکتیکی همراه شد، اما این روند ادامه پیدا نکرد و در مقابل انقلاب قرار گرفت. سازمان رجوی در پی حرکت های خونین و انفجارات مهیب و اقدامات تروریستی در سی خرداد سال 60 پایان مشروعیت سیاسی جمهوری اسلامی را اعلام و به مبارزه خشونت آمیز مسلحانه روی آورد.
جنگ مسلحانه در شرایطی در مقابل نظام نو پای جمهوری اسلامی شکل گرفت که اکثریت مردم ایران از آن حمایت می کردند. در چنین شرایطی من با پیروزی انقلاب اسلامی و شکل گیری آزادی های سیاسی در معرض انتخاب گروه های سیاسی مختلفی که در عرصه اجتماعی جامعه اعلام موجودیت کرده و وارد فعالیت سیاسی شده بودند، مجاهدین خلق را که با ظاهر مذهبی فعالیت می کردند انتخاب کردم. از سال 56 در کنار آشنا شدن با افکار و اندیشه های دکتر شریعتی، زندگی نامه های بنیان گذاران و دفاعیات مهدی رضایی و فاطمه امینی تاثیر زیادی بر من گذاشته بود.
*سه شنبه 18 شهریور
در این روز 11 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:
مجاهدین خلق و بازی با آوارگان
تجمع بروکسل و مواجهه با ملت ایران
… تجمع بروکسل نه یک موفقیت سیاسی، بلکه نمایش مصنوعی و صرفاً صحنهسازی شدهای است که مجاهدین خلق برای رودررویی با ملت ایران ترتیب دادهاند. استفاده از جنگزدگان اوکراینی و عناصر گروه هایی همچون تحریرالشام، نشان میدهد که مجاهدین ضد خلق برای حفظ ظاهر و مشروعیت پوشالی خود، حاضر است به هر وسیلهای متوسل شود، حتی بهرهبرداری از انسانهای بیگناه و آسیبپذیر.
این رخداد، بار دیگر هشدار میدهد که مجاهدین خلق نه تنها راهکاری برای جلب اعتماد و حمایت ایرانیان ندارند، بلکه با روشهای غیر انسانی و بهرهبرداری از دیگران، عملاً خود را از جامعه ایرانیان و جهان واقعی منزوی کردهاند. مواجهه این گروه با ملت ایران، نه از طریق حمایت مردمی، بلکه با صحنهسازی و خریدن “حضور” افراد آسیبپذیر انجام میشود.
داستان آشنایی و جدایی من از مجاهدین خلق – قسمت دوم
… مسعود رجوی رهبر ریاکار سازمان با استفاده از شرایط و جو جوشان جامعه و عدم شناخت نسل جوان نسبت به ماهیتش و با استفاده از توانمندی های شیطانی اش در سخنرانی های آتشین، قلب و روح و روان برخی از جوانان را به تسخیر خود در آورد و در اذهان آنها از خود یک بت ساخت. کنترل و فریب ذهن و روح و روان جوانان بارزترین وجه مشخصه رجوی بود. این کارکتر فریبنده خیلی ها را به میتینگ ها و کلاس های درس دانشگاه کشاند، رجوی در شرایطی که هنوز نظام نوپای جمهوری اسلامی ساختارهای خود را بطور کامل مستقر نکرده بود با سازمان دهی جوانان در قالب میلیشیای نظامی روحیه خشونت طلبی و تنفر از حاکمیت را به این جوانان القاء و مرز بندی جدیدی در جامعه ایجاد کرد. که بر اساس این مرزبندی در اذهان هواداران جوان رهبران انقلاب، دولت موقت و شورای انقلاب ضد خلق و وابسته به امپریالیسم آمریکا تعریف می شدند. شعارهای فریبنده حمایت از طبقه کارگر و دهقان و اقشار مستضعف، برابری کامل حقوق زنان با مردان، ضدیت با هرگونه رابطه با آمریکا، نفی پوشش و حجاب اجباری و طرح جامعه بی طبقه توحیدی براساس الگو حکومت امام علی (ع) خیلی از جوانان صادق و فداکار را در سال 58 جذب این سازمان کرد…
موانع پیش روی اعضا برای اعلام کناره گیری از فرقه رجوی – قسمت پایانی
… یکی از شگردهای رجوی وادار کردن نفرات به این مسئله بود که هرگز نباید فکر کنند! چون فکر کردن یک کار شیطانی است. رجوی به خوبی می دانست که اگر افراد هر چند کوتاه فکر کنند در خواهند یافت که چه بر سرشان آمده است و چرا وعده های رجوی در مورد سرنگونی محقق نشده است و به همین خاطر وقتی فرد قدرت فکر کردن نداشته باشد مجبور است به حرفهایی که سرکرده فرقه می گوید گوش نموده و مانند برده مطیع عوامل اربابش باشد. این گونه رجوی قدرت تفکر را از آنان گرفت و اکنون شاهدیم که چگونه بدون فکر کردن به آینده و زندگی شان به اراجیفی که رجوی می گوید گوش می کنند.
محورهایی که مورد بحث قرار دادیم فقط گوشه ای از فریبکاری و غل و زنجیرهایی بود که به دست و پای نیروها زده شده است و موارد دیگری هم وجود دارد که در مورد هر فرد به فراخور حالش می توان به تجزیه و تحلیل پرداخت. ولی با تمام همه این مشکلات تعداد زیادی توانستند غل و زنجیرهای مناسبات را پاره نموده و زندگی جدیدی را آغاز و دست به افشاگری بزنند تا ماهیت ضد بشری رجوی برای همه روشن شود.





































