بین جنگ و دموکراسی رابطه ای هست؟

در دنیای امروز در گوشه و کنار جهان هر از چندگاهی شاهد اعتراضات دانشجویان نسبت به برخی از سیاستهای دولت های مطبوع خود هستیم که برخی در زمینه سیاست های داخلی آنهاست و برخی مربوط به سیاست های خارجی و پاره ای از آنها نیز تمام حوضه های داخلی و خارجی سیاست دولت ها را شامل میشود.

برای مثال در کره جنوبی ما بارها و بارها شاهد آن بوده ایم یا اخیرا در همین یونان که بدنبال شلیک به یک دانش آموز از طرف پلیس یونان موضوع بلافاصله به یک شورش اجتماعی بی سابق تبدیل شد. در کشور خودمان هم اخیرا به مناسبت روز دانشجو از طرف تشکل های مختلف بحث و حاشیه هایی مطرح شد برخی در موافقت و برخی در مخالفت با برخی سیاست ها و البته برخی نیز نسبت به کارایی مدیران حال حاضر حوزه دانشگاه مشکلاتی را مطرح نموده بودند. در اینجا البته ما به هیچ وجه قصد وارد شدن به این گونه مسائل را نداریم و فارغ از تایید یا تکذیب و یا موافقت یا مخالفت با این حرکت ها موضوع دیگری را میخواهیم دنبال کنیم و به آن بپردازیم.

موضوع مورد بحث ما فعلا حتی دخالت فرقه رجوی و سوء استفاده های تبلیغاتی از این نوع جریانات هم نیست که بنوعی خمیرمایه بخشی از ادامه حیات فرقه نیز محسوب میشود. بلکه می خواهیم از یک دوگانگی، بیشتر سر در بیاوریم و برای خودمون روشن کنیم شعار فرقه چیست جنگ یا دموکراتیسم همانگونه که مرتب و به وفور فرقه از زبان خودش در سایت های مختلف اش در اینجا و آنجا کشورهای اروپایی یا رسانه ها مطرح میکند.

در یک از این گزارشات ارسالی ادعا شده از به اصطلاح جنبش دانشجویی و حرکت های اعتراضی فیلمی بود که فرقه در سایت خود به نمایش گذاشت(در هفته گذشته) در مورد تجمع تعدادی از دانشجویان پلی تکنیک که در فیلم به نمایش در آمده نشان داده می شد که تعدادی از دانشجویان در حال صحبت کردن هستند و بقیه هم در حال گوش کردن ساکت ایستاده اند و حتی حرکتی هم ندارند. اما در زمینه فیلم به قول فرقه شعار "اشرف نشان" داده میشود با این مزمون "ما زن و مرد جنگیم…" همانطور که گفتم فعلا در اینجا قصد مچ گیری از این ترفندهای تبلغاتی و هک کردن شعار بطور ناشیانه روی فیلم را هم نداریم آنهم به این شکل آشکار که همه ساکت هستند ولی در زمنیه فیلم شعار است. بلکه به خود این شعار کار داریم که این روزها خیلی روی آن مانور داده میشود. و از قضا کنجکاوی ما را نیز برانگیخته است که بپرسیم!

سئوال از خانم رجوی

شما مرتب و به میزان زیاد و بعد از خلع سلاح مجاهدین در کمپ اشرف توسط نیروهای آمریکایی و همین چند وقت پیش در مصاحبه با مجله افریقا آسیا اعلام نموده اید که خواهان جنگ نیستید بلکه خواهان دموکراسی هستید و خواهان تغییر دموکراتیک در ایران هستید. سئوال این است که با توجه به اینکه کار دموکراتیک و دموکراسی خواهی ساز و برگ شناخته شده ای دارد و اصولا از پرخاشگری و تند خویی خشونت بدور است و همچنین از بلوا و آشوب گری نیز پیروی نمیکند مطابق تمام تعاریف موجود که قطعا شما نیز از ان اطلاع دارید و در مصاحبه ها به آنها اشاره هم میکنید. این تناقض را چگونه پاسخ میدهید یعنی از یکطرف خواهان دموکراسی و تغییر دموکراتیک هستید و از طرف دیگر صدها و هزاران بار بلندتر و رساتر فریاد "جنگ" چنانکه در این شعار محوری آورده شده سر میدهید رابطه جنگ و دموکراسی قابل هضم نیست. توجه دارید که مبارزه برای کسب یک هدف مشروع همواره در تمام دیدگاهها پذیرفته شده است اما مبارزه با جنگ تفاوت دارد. و اصولا چرا شما و دستگاههای زیردستان این همه روی شعار "جنگ" و "اهل جنگیم" و "به جنگ تا به جنگیم" مانور میدهد.

ما فکر میکنیم تفاوت جدی و ماهوی بین "مبارزه" و "جنگ" وجود دارد کما اینکه بین تلاش برای رسیدن به هدف مشروع از طرق قانونی و سیاسی و اقدامات آگاه گرانه و روشنگرانه با تروریسم و خشونت و فریب افکار عمومی نیز متفاوت است یعنی هرقدر که آن "تلاش" مرجح و ارزشمند است این یکی نکوهیده و ناپسند است.

و اینکه چگونه میخواهید این دو وصله ناچسپ را بهم وصل کنید و در دیدگاه شما اصولا بین خشونت گرایی و دموکراتیسم اختلافی وجود دارد یا خیر و اگر دارد رابطه آنرا با این شعار چگونه بیان میکنید.

همچنین رابطه این خواسته یعنی دموکراتیسم را با رفتارهای درونی در در حال حاضر همین دستگاه زیردست خود در فی المثل کمپ اشرف چگونه بیان میکنید. اینکه افراد اجازه ندارند آزادانه به جهان بیرون دسترسی داشته باشند. آزادانه با خانواده خود ملاقات داشته باشند و اینکه حتی خودشان تصمیم بگیرند که به خانواده خود چه بگویند و چه نگویند نه اینکه طبق دستورالعمل و چکلیست با خانواده خود روبرو بشوند. اینکه آزادانه در معرض اخبار و اطلاعات از طریق رادیو و تلویزیون و اینترنت قرار بگیرند و محدود نباشند به اینکه حتما دو نفری از کامپیوتر استفاده کنند بلکه بتوانند حداقل یک نفری از اینترنت استفاده کنند و یا رفت و آمدهای آزادانه تک نفری داشته باشند و ملزم نباشند به اینکه حداقل دو یا سه یا چند نفر هم همیشه دنبالشان باشند. در مجموع رابطه آن خواسته یعنی دموکراسی خواهی را این اینگونه رفتار که بطور کامل از آن اطلاع دارید و خود نیز به آن پایبند هستید و در آن گرفتار میباشید را چگونه تعریف میکنید؟

سید اسماعیل شمس الدین

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا