دیداربا خانواده محمود دهقان دردفترانجمن نجات گیلان
ادش به خیرحاج قربان دهقان. بالابلند وخوش اندام ومشتاق دیدارفرزند اسیرش دراسارتگاه رجوی خائن. با خوشرویی وانگیزه ای قوی همواره پیامش این بود که روزی اسرای رجوی ازجمله فرزندش که روزگاری در مقابل صدام ملعون ومتجاوز سربازوجنگنده بود؛ آزاد وبه کانون خانواده هایشان بازخواهند گشت.مرحوم مغفور بی آنکه به آرزویش برسد ومحمود را درآغوش خود بگیرد طبعا با لعن ونفرین ابدی به رجوی وهمدستانش، درآغوش مرگ قرارگرفت…
نامه خانواده علی پاک به فرزند دلبندشان در اروپا
رزند دلبندم از این که از مجاهدین جدا شدی و به اروپا رفتی دل مادرت و همه اعضای خانواده را شاد کردی و شکر خدای را به جا آوردم که در آنجا زندگی جدیدی را آغاز می کنی، مثل دوستانت که از بند اسارت فرقه مخرب رجوی خود را نجات دادند و به اروپا رفتند و در بهترین شرایط زندگی می کنند و حتی کمک کار خانواده شان هستند. من هم امیدوار بودم که روزی با دست پر و روحیه ای عالی به کشورت بر می گردی و شاهد جشن پای کوبی بازگشت تو باشم..امید آن است که با خواندن این نامه تماس بگیری و ما را از نگرانی در بیاوری
برادرم با گریه گفت که برایم نماز امام زمان بخوانید من اینجا گیر افتاده ام..
حدود 12 سال پیش بود که به همت انجمن نجات گروهی ازخانواده ها برای دیدار فرزندان خود به عراق و نهایتاً به پادگان اشرف اعزام شدند.دراین گروه من به اتفاق خواهرم نیزحضورداشتیم. ازاینکه چه برما گذشت تا وارد پادگان اشرف شدیم خیلی حرف برای گفتن وجود دارد که می شود بقول معروف یک مثنوی هفتاد منی ازآن نوشت،ازمعطل کردن های بی مورد در درب ورودی،از بازرسی های تکراری وچند باره، ازاینکه مثلاً برادر شما هم اینک مشغول انجام کاری است وفعلاً امکان ملاقات وجود ندارد،ازاین که در هراتاق ملاقات تعداد افراد مجاهدین بیشترازملاقات کننده وملاقات شونده بود…
یعنی قافیه اینقدر تنگ است؟!
گروهی که کار دیگری برای انجام نداشته و روند امور جاری جهان ومنطقه ابدا به نفعش نیست وبه فراموشی سپردن این که کمپ لیبرتی یگ کمپ ترانزیت است و نه محل اقامت دائمی برای اسرای رجوی، به سختی آن ها را درموقعیت آچمز قرار داده که حاصل اش این مصاحبه بوده و احتمالاً قصد دارد به مانند کفش کهنه ای دربیابان که نعمت خداست، ازاین مصاحبه ی ابتر، فواید تبلیغاتی به دست آورد.
اینهمه ضدیت برای چه؟!!
هم خانواده ها و نیروهای جداشده از سازمان٬دو پیام برای آنهایی که کماکان در اسارت فرقه هستند دارند. پیام خانواده ها اینست که ای عزیزان٬ای جگرگوشه ها٬ای خواهران و برادران تنی و خونی٬ما شما را دوست داریم و شما را بدون هیچ چشم داشتی میخواهیم! به آغوش گرم ما بیایید! شما را دوست داریم! و این بزرگترین وامیدبخش ترین پیام برای کسی است که سالیان سال٬تنها بوده و تشنه ذره ای محبت از ته دل است! به یاد دارم که…
بازخوانی ارتش اسارت بخش فرقه رجوی به مناسبت هفته دفاع مقدس – قسمت دوم
سومین کتاب را فرد دیگری به نام فریدون گیلانی یکی از اعضای جدا شده شورای باصطلاح ملی مقاومت فرقه نوشت. این کتاب که عنوان «تیشهها و ریشهها» را داشت، وارد بحث تئوریک چرایی و چگونگی جدا شدن نیروهای معترض از فرقه رجوی شد و معترضین را به خیانت، همراهی و همدستی با وزارت اطلاعات متهم کرد. جالب این که در این سه کتاب و کتابها و نوشتههای بعدی فرقه در این رابطه، تمام شخصیتهای سیاسی اپوزیسیون که به شیوه کار مسعود رجوی در زندانی کردن و تحت فشار قرار دادن اعضای فرقه معترض و انتقاد داشتند، همزمان به مزدوری برای ایران متهم شدند.
حضور خانواده فاطمه قاسمی ازاسیران دربند ذهنی فرقه رجوی دردفتر انجمن نجات خوزستان
ازاین به بعد به همراه بقیه خانواده ام ازهرگونه تلاش برای بازگرداندن خواهرم فاطمه به زندگی عادی خودش دریغ نخواهیم کرد وباز به خواهرم فاطمه می گویم که دوستش داریم وبرگرد که دخترت منتظراست تا بعد ازسالیان مهرومحبت مادری را احساس کند واین خواهش را ازاو دارم که بیش ازاین دخترش را ازنعمت محبت مادری محروم نکند. برگرد که تورا دوست داریم…
ساکنان جهنم ساخته دست رجوی ها
خطاب به ساکنان جهنم رجوی ساخته: داروی درد شما حضور خانواده و صدای خانواده است. ندای مادرانی است که می خواهند شما را از اعماق جهنم بیرون کشیده و به دنیای عادی برگردانند. می خواهند از فرصتی که پیش آمده شمایان را از جرگه ساکنان جهنم رجوی خارج کنند.ساکنان جهنم به طور کاذب تسلیم شده و فکر می کنند دست هایشان را برای ابدالدهردر مقابل شیطان مجسم رجوی بالا برده و دیگر هیچ روزنه و امیدی در کار نیست. اما راه بازگشت به دست مادران محقق شده و خداوند این فرصت را داده که شما حرکتی کنید و به سکونت ناخواسته و اجباری در جهنم رجوی پایان داده…
خوش رقصی رجویها دردامان آل سعود
..با شهادت هزاران حجاج خانه خدا جهان درغم واندوه فرورفت وخاصه خانواده های آن قربانیان با ازدست دادن عزیزان خود عمیقا مصیبت دیده شدند، فرقه تبهکاررجوی نه تنها شادمانه سکوت پیشه کردند بل درجریان نشست های سازمان ملل ودرحاشیه آن به واسطه جمال بوحسن لابی منفوربحرینی با رابط معلوم الحال مقصودی با خریدن احمد شهید به اصطلاح گزارشگر ویژه سازمان ملل درخصوص ایران که ازمنظرایرانیان فهیم وشریف منفورو مطرود است چراغ سبز خیانتبار
پیام مریم رجوی، به زحمت تایپ کردنش هم نیارزید!
حاصل آنهمه تلاش و بیخوابی باند رجوی برای درسایه قراردادن حضور پررونق آقای دکتر حسن روحانی درمقر سازمان ملل متحد، چیزی جز حضور بی رونق چند ده نفر از هواداران این جریان، سلطنت طلب ها وتعدادی مستمری بگیر اعضای مجلسین آمریکا، ثمری نداشت ومانند به شلاق بستن رودخانه ای ازطرف لشکریان کمبوجیه، چنانکه پیش بینی هم میشد، دستآوردی نداشت وبی رونق تر ازآن پیام مریم به نیابت ازمسعود رجوی بود که گزافه گویانه بود واین حضور حقیرانه، گنجایش آنهمه پرگویی ورجز خوانی را نداشت!
آیا مجاهدین توتالیتر و ایدئولوژیک نیستند؟!
حمید رضا بهرامی که اینجانب او را نمیشناسم، مطلبی دررسانه های رجوی منتشر کرده که” توافق اتمی و سهم جامعه” نام دارد.گویا که هدف او نشان دادن بی اهمیتی این توافق هسته ایست و اینکه مردم سودی درآن ندارند وبلکه به خاطر واریز شدن مبالغی به خزانه ی دولت، ضمن تجهیز سربازان ایرانی، سوری ولبنانی، دست گشاده تری برای سرکوب مردم خواهد داشت!…
عرعر کردن رجوی ها علیه افراد جدا شده از فرقه
هنوز از آه و ناله افشاگری رجوی ها علیه من نگذشته بود که متوجه شدم باز هم علیه من و آقای صالحی و آقای پور احمد به نشر اکاذیبی پرداختند.البته برای من و دوستان جداشده کاملا روشن است که سران فرقه از کجا می سوزند و این همه آه و ناله در سایت های شان نشان از چیست؟ دستگاه تبلیغاتی فرقه برای اینکه دروغ بزرگتری تولید کند هول شده و عنوان می کند که آقای پور احمد تا مدتها تحت فرمان آقای ابراهیم خدا بنده بوده است. این در حالی است که آقای پور احمد…