نامه ای به فرزندم حمید رضا نوری اسیر در کمپ لیبرتی
من و مادرت به گردن تو حق داریم هر چه فکرش را می کنم برای چی و برای چه هدفی زندگی خودت را متلاشی کردی به نتیجه ای نمی رسم که ذهن مرا قانع کند و مدام با مادرت در این فکر هستیم چگونه چندین سال در دام کسانی افتاده ای که فقط دارند به وسیله شما اهداف خودشان را پیش می برند و اجازه به تو نمی دهند یک تماس تلفنی و یا یک نامه برای ما ارسال کنی.
کوری عصا کش کور دگر شد
باباشیخ حسینی که از اعوان و انصار شیخ عزالدین حسینی میباشدکه در درگیری های مرزی کردستان ایران در سالهای بعد از انقلاب توسط نیرو های مسلح ایران از کشور رانده شده و راهی جز پناه بردن به عراق نداشت و درآن زمان چون بسیاری از گروه ها ناگزیر به عراق پناه بردند دولت عراق بیشتر گروه هایی را زیر پوشش و حمایت قرار میداد که خرده تشکیلات و نیرویی برای جاسوسی و عملیات تروریستی و آدم ربایی برای ارتش صدام را داشته باشند که در این زمینه باباشیخ مفلوک را به ده راه نمیدادند اما سراغ خانه کدخدا را میگرفت!!
خانواده از نگاه فرقه رجوی
علاوه بر ایزولاسیون جغرافیایی و ایدئولوژیکی، اعضای سازمان مجاهدین خلق در عراق قویاً به لحاظ اجتماعی و عاطفی نیز، حتی در درون مراکز زندگی و تجمع خود، ایزوله هستند. بستگان و همسران سابق در مقرهای مختلف مستقر میشوند و اجازهی دیدار با یکدیگر را ندارند. برقراری ارتباط با دوستان و خانواده در سازمان ممنوع بوده و جزو جرائم محسوب می شد و تنبیهاتی در بر داشت که این تنبیهات از نوشتن گزارش کتبی و یا برگزاری نشست و محاکمه فرد خاطی و یا به زندانی کردن شخص می انجامید.
عمه ی لیبرال من، آمادگی خودرا برای بازرسی مرغدانش اعلام کرد!
رسانه های باند رجوی کوچکترین فرصت برای پیشنهادات مربوط به بازرسی های همه جانبه درایران را ازدست نداده وبنوعی میشود گفت که برای تحقق این مهم! روزوشب ندارند. اظهار نظر” فیلیپ گوردون” دایر براینکه” باید بتوان از همه در ایران بازرسی کرد”، ازجمله مسائلی بوده که مورد توجه واستقبال فرقه ی رجوی قرار گرفته وآنرا رسانه ای کرده است.
سر در گمی مجاهدین و تشکیل جلسه شورا
مثل روز روشن است که در بحث های داخلی بین سران مجاهدین، البته بدون حضور اعضای شورا به شکست تلاشهای جنگ افروزانه خود اعتراف می کنند اما در حضور اعضای شورا یا در اطلاعیه ها شکست را پیروزی جلوه داده تا برای هواداران بلاتکلیف خود روحیه باشد، اگر چه اعضای شورا به خوبی از اوضاع سیاسی روز مطلع هستند، اما لقمه نانی هم نیاز است.
درخواست کمک خانواده ملکی از سازمان صلیب سرخ جهانی
برادر من در جنگ تحمیلی ایران و عراق در شهریور 1359در مرز خسروی به اسارت نیروهای عراقی در آمد و اکنون در اردوگاه لیبرتی و در بند فرقه رجوی می باشد. ایشان پزشکیار بوده و هیچ گونه سابقه سیاسی نداشته و در هیچ عملیات نظامی شرکت نکرده است. حال از شما تقاضا داریم هرچه زودتر به وضعیت فرزندانمان رسیدگی کرده و قاطعانه خواستار بازگشت ایشان به ایران هستیم. از شما خواهش می کنیم عزیزان ما را به آغوش خانواده هایشان بازگردانید.
خطابم به رجوی و سرانش
آیا شما از انسانیت بویی برده اید و یا فکر می کنید که پدرم و امثال پدرم از زیر بوته بعمل آمده اند که خودتان را مالک آنها می دانید. چطور جرات می کنید که انسانها را به اسارت خودتان بگیرید و مثل برده از آنها کار بکشید و یا قربانی اهداف بی حاصل خود کنید. شما آنقدر از ما وحشت دارید که تا اسم ما (خانواده) می آید تمام ارکانتان بهم می ریزد و انواع برچسب ها که فقط لایق خودتان است را به ما می زنید. چون خوب می دانید که خانواده خاری است در گلوی شما
دیدارصمیمانه منصور شعبانی با خانواده پور محمدعلی بازکیایی
ایشان درارتباط فعال با انجمن نجات بارها وبارها بمنظور دیدار و ملاقات با فرزندشان عازم عراق شدند ودرمقابل اشرف مضمحل شده به تحصن نشستند ولیکن متاسفانه دراثرکارشکنی رجوی برایش میسر نشد که بتواند با فرزندش دیداری داشته باشد و همواره دل شکسته و ناامید به نزد همسر بیمارش برمی گشت.
چرا خانواده ها خاری در چشم فرقه رجوی هستند؟
بخاطر اینکه خانواده ها نخستین و بهترین پل ارتباطی بین نیروهای سازمان با دنیای واقعی بیرون از تشکیلات قرون وسطایی و استالینی سازمان مجاهدین می باشند. و چون رجوی می خواهد که نیروهای سازمان را در نا آگاهی و بی خبری مطلق از دنیای آزاد و دنیای خارج از دنیای کوچک و حقیر خودش نگه دارد ؛ لذا با تمام توان خود سعی کرده و می کند که از هر گونه تماس نیروهای سازمان با بستگان شان جلوگیری کند ؛ تا آن پل ارتباطی با دنیای آزاد بر قرار نگردد
مجاهدین خلق بازیچه دست غرب در پرونده هسته ای
این موضوع دیگر جای تردید ندارد و دقیقا تأیید جرج بوش از این سازمان در این رابطه هم نشان میدهد که آنها از قبل هماهنگ بودهاند و رئیس جمهور سابق آمریکا عمد داشت تا آغاز کننده بحران را یک نیروی ایرانی جلوه بدهد. البته در بحران سازی علیه ایران نقش کوچکی در شروع قضیه به مجاهدین داده شد و بعدا گروه از اصل ماجرا کنار گذاشته شد. اما رجوی همچنان تلاش فراوان میکرد تا خود را در بازی نگاه دارد که منجر به دادن اطلاعات غلطی شد که نهایتا ارگان های امنیتی و اطلاعاتی آمریکا هم مجبور به تکذیب آنها شدند. این موضوع در کتاب گرت پورتر ذکر شده است.
این حرفها را هم که نزنید، دق میکنید! – قسمت اول
ازاین جهت است که این بار آقای سیاوش جعفری را بمیدان فرستاده اند که با تعریف وتمجید هزاران وصدها هزاربار سازمان مجاهدین رجوی، روحیه ای به اعضای خود بدهد ونگذارد که این تشکیلات مافیایی سرازانشعابات بیشتر و بزرگتری دربیآورد! سمت دیگر نوشته ای آقای جعفری، نشان دادن خشم عمیق رجوی به کسانی است (مسئولین سیاست های خارجی قدرت های بزرگ) که باوجود فشارهای شدید لابی های صهیونیستی- رجویستی، مذاکرات مربوطه را با جدیت لازم ادامه میدهند تا نتیجه ای ازآن بگیرند و طبیعی است که اصرار دارنداین نتیجه بیشتر بنفع آنها باشد تا ایران!
نامه مادری که فرزند دلبندش اسیر فرقه مخوف رجوی شده و سالهاست در انتظار است
اینجانب بانو فرحناز مرادزاده از استان ایلام، مادر ستار خیری یکی از اسرای در بند فرقه رجوی در لیبرتی هستم. سالهاست که فرزندم در اسارت ذهنی و جسمی این فرقه می باشد که حتی اجازه ابتدایی ترین امکان که ارسال یک نامه یا حتی یک تماس تلفنی را از او صلب کردند.