کوری عصا کش کور دگر شد

عرصه فعالیت سیاسی مجاهدین و طفیلی هایی که خود را به آنها آویزان نموده اند در این ایام جای بسی تامل و واکاوی دارد که دراین خصوص بد نیست نگاهی به بیانیه پر تب و تاب کاک بابا شیخ بی خانمان و آواره وطن بیاندازیم
بابا شیخ حسینی – دبیرکل سازمان خبات کردستان ایران! در ایام برگزاری شوی مسخره ویلپنت که سالانه توسط مجاهدین با گرد آوری سیاه پوستان و گرسنگان آفریقایی و برخی بازنشستگان پارلمانهای اروپا و کنگره آمریکا برگزار میگردد."که البته خود ویلپنت و اهداف و انگیزه های برگزاری آن زیر علامت سوال است!!!" باباشیخ که خود نان به نرخ روز خور و مواجب بگیر مجاهدین است برای اینکه از قافله عقب نماند طی بیانیه ای کلمات و عباراتی بسا بزرگتر از دهانش را آزار داده که خود واژه ها و لغات اولین شاکیان وی میباشند.
"با درود بر مردم به‌پاخاسته کردستان ایران که 35سال در برابر رژیم ددمنش آخوندی به مبارزه ادامه داده‌اند، درود بر پیشمرگان سازمان خبات کردستان ایران که در حال حاضر در دو سنگر در مبارزه‌اند"
پاراگراف فوق آغازگر بیانیه باباشیخ میباشد که اولا خود را درجایگاه رهبر یک جنبش گسترده انقلابی،با پایگاه عظیم توده ای قرار داده و مردم ایران و پیشمرگان سازمان خویش را مخاطب قرار داده است، حال از خوانندگان این مطلب تقاضا میشود بیاییم در یک نظر سنجی منصفانه ببینیم آیا از منظر مردم ایران بابا شیخ چه محلی از اعراب دارد و چه کسی او را میشناسد و اگر هم عده ای بیانیه بابا شیخ را ببینند با خودشان فکر کنند که چه کسی برایشان پیام داده و خودش در چه جایگاهی میباشد.
مختصری به معرفی باباشیخ بپردازیم.
باباشیخ حسینی که از اعوان و انصار شیخ عزالدین حسینی میباشدکه در درگیری های مرزی کردستان ایران در سالهای بعد از انقلاب توسط نیرو های مسلح ایران از کشور رانده شده و راهی جز پناه بردن به عراق نداشت و درآن زمان چون بسیاری از گروه ها ناگزیر به عراق پناه بردند دولت عراق بیشتر گروه هایی را زیر پوشش و حمایت قرار میداد که خرده تشکیلات و نیرویی برای جاسوسی و عملیات تروریستی و آدم ربایی برای ارتش صدام را داشته باشند که در این زمینه باباشیخ مفلوک را به ده راه نمیدادند اما سراغ خانه کدخدا را میگرفت!!
مجاهدین اما در این دوران چون با حزب کردستان ایران در شورای موسوم به ملی مقاومت جدا شده بودند و ترکیبات قومی برایشان اهمیت داشت. از طرفی قوی ترین و متشکل ترین گروه مستقر در عراق بودند و استعداد خوبی برای همکاری با ارتش عراق را داشتند ناگزیرتعداد اندکی افراد رانده شده کرد بنام سازمان دهن پرکن خبات برهبری بابا شیخ حسینی را زیر پوشش خود قرار دادندو بابا شیخ و همراهانش که فقط سیر کردن شکم و پوشش لباس و امرار معاش برایشان در صدر اولویت ها بود این ترحم مجاهدین را به فال نیک گرفتند و جیره خواری و مواجب بگیری مجاهدین را با جان و دل پذیرا شدند. و این خلاصه ای از نام پر طمطراق " سازمان خباط کردستان ایران به رهبری کاک باباشیخ حسینی "بود  و سخنان مسعود رجوی در سال 78 در سالن موسوم به باقرزاده فلوجه موید این بیوگرافی از این سازمان و خود باباشیخ میباشد که صد البته نگارنده بسیار محترمانه تر از شخص رجوی توضیح داد ه ام.
در قسمت دوم پاراگراف اما ،
" درود بر پیشمرگان سازمان خبات کردستان ایران که در حال حاضر در دو سنگر در مبارزه‌اند"
در خصوص پیشمرگان و سنگر های مبارزه باید به صراحت بگویم که واقعیت این نیرو متشکل از سیزده خانواده هستند که تمام توانشان را برای سیرکردن شکمشان بکار میگیرند و الحق مبارزه سختی است و با وساطت و پادر میانی مجاهدین بین آنها و برخی نیرو های حاکم در کردستان عراق هماهنگ شده تا ماوایی برای سرپناه به آنها بدهند و فقط به زندگی بخور و نمیری اکتفا کنند و این است همان دو سنگر مبارزه: سنگر مبارزه برای سیرکردن شکم خود و خانواده شان و سنگری برای خوابیدن و گذران زندگی. حال باید از بابا شیخ سوال کرد که در پازل کنونی مبارزه و فعالیت سیاسی در کجا و با چه استعدادی قرار دارید و در خلال این حدود 30 سال بیلانی از مبارزات خود و سازمانتان را برای" همین توده مردم که تمام چشم امیدشان به شماست تا طلایه دارانشان نان مسکن آزادی را برایشان به ارمغان بیاورند!!" ارائه دهید.
و در ادامه بیانیه این رهبر بلامنازع جنبش خلق کرد!!!؟؟؟
با آسمان و ریسمان بافتن چنگی به دامن  خانم فریناز خسروانی زده که موضوع آن بقدری خاص و خانوادگی واخلاقی بود که خانواده اش نیز زبان به اعتراف گشودند.و همچنین با گنده گویی در مورد پرونده هسته ای ایران صحبت کرده که خیلی خیلی بیشتر از سواد دبستانی وی میباشد و در نهایت مدعی رهبری جنبش اعتراضی اصناف و برخی اقشارشده که همان معترضان مورد ادعایش صد بار جمهوری اسلامی را بر ضد انقلاب و جاسوسان مواجب بگیر ترجیح میدهند.
و در قسمت پایانی گویا مدعی مبارزه با داعش است که ارباب مورد ادعا و افتخارش یعنی مریم رجوی خود در آغوش و همکاسه داعش میباشد.
و باید به باباشیخ و ارباب جاسوس و مزدورش گفت. لطفا محترمانه خفه شوید و نام مردم غیور و شرافتمند ایران را با دهان کثیفتان آلوده نکنید شما را همان به که در آخور آمریکا و اسرائیل و اخیرا عربستان و قطر به نشخوار روزمرگی خویش بپردازید.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا