جمعه, ۲۱ آذر , ۱۴۰۴
ضربه ای که رجوی از ” ارتباط مستقیم” خورد 05 اردیبهشت 1400

ضربه ای که رجوی از ” ارتباط مستقیم” خورد

بعد از سقوط صدام ، فرقه به این فکر افتاد که در برنامه ماهواره ای خود ارتباط مستقیم برگزار کند. به خیال خام و عقب مانده خودشان فکر می کردند می توانند بدین وسیله در دل مردم ایران نفوذ نمایند ، به ما هم گفتند در برنامه ارتباط مستقیم تا می توانید در سالن غذاخوری […]

طلوع و غرب یک زندگی – قسمت شانزدهم 04 اردیبهشت 1400

طلوع و غرب یک زندگی – قسمت شانزدهم

طلوع و غروب یک زندگی – قسمت پانزدهم نشست ۵ روزه و بحث های «تنگه و توحید» – روزهای بعد از عملیات «فروغ جاویدان» در قرارگاه اشرف واقعا تماشایی بود. مردان و زنانی که با شور و حال عجیبی به استقبال عملیات رفته و در توهم تسخیر سه روزه تهران بسر می بردند، حال شکست […]

خاطرات رحمان محمدیان از اسارت در زندان های صدام حسین و رجوی ـ قسمت پنجم 25 فروردین 1400

خاطرات رحمان محمدیان از اسارت در زندان های صدام حسین و رجوی ـ قسمت پنجم

گفتم که من وتعدادی از دوستان که دوره آموزشی را باهم بودیم در تقسیم بندی سهمیه همان پادگانی شدیم که در آن آموزش دیده بودیم این پادگان آموزشی نبود و چنانچه گفتم اولین بار بود که یگان آموزشی داشت. اسم این پادگان بدلیل واقع بودن در محله افسریه و کنار اتوبان افسریه با همان اسم […]

اعترافات دردناک فرمانده مجاهدین 08 فروردین 1400

اعترافات دردناک فرمانده مجاهدین

موضوعی که میخواهم مطرح کنم فکرکنم حتی درون مناسبات کمترکسی شنیده باشد. روز هشت فروردین سال 1367عملیات آفتاب انجام شد وفردای آن روز به اشرف برگشتیم چند روز بعد فکرکنم پانزدهم وشانزدهم فروردین بود گفتند محوطه سازی ودرخت وگل کاری را شروع می کنیم بیست سالی گذشت یک روزبا یکی ازفرماندهان درحال صحبت ازهردری بودیم […]

طلوع و غروب یک زندگی – قسمت پانزدهم 08 فروردین 1400

طلوع و غروب یک زندگی – قسمت پانزدهم

سه روز نبرد و نهایتا زمین گیر شدن در جاده اسلام آباد به سوی تنگه چهار زبر ، که به کشته شدن ۱۴۰۰ نفر و زخمی و مفقود شدن تعداد زیادی دیگر و از بین رفتن انبوه تجهیزات نظامی منجر شد حاصل ماجراجویی و حماقت شخص مسعود رجوی در عملیات موسوم به فروغ جاویدان بود. […]

خاطرات سعید ناصری – قسمت سوم 23 اسفند 1399

خاطرات سعید ناصری – قسمت سوم

خاطرات سعید ناصری – قسمت دوم داستان ناپدید شدن شهرام در این مقاله خواستم خاطره ای تلخ که سالیان سال بعد از چندین سال این خاطرات تلخ را فراموش نکردم و هر زمانی که یاد این خاطرات میفتم مو بر بدنم سیخ می شود وبارها با خودم فکر می کردم خیلی امکان داشت من هم […]

طلوع و غروب یک زندگی – قسمت چهاردهم 11 اسفند 1399

طلوع و غروب یک زندگی – قسمت چهاردهم

رجوی از اینکه عملیات موسوم به «چلچراغ » که با پشتیبانی توپخانه ای، لجستیکی و از همه مهمتر فرماندهی افسران ستادی عراق با موفقیت انجام گرفته شده بود، خوشحال بود. طلوع و غروب یک زندگی – قسمت سیزدهم رجوی در نشستی که چند روز قبل از انجام عملیات در خرداد ماه سال ۱۳۶۷ در قرارگاه […]

طلوع و غروب یک زندگی – قسمت سیزدهم 30 بهمن 1399

طلوع و غروب یک زندگی – قسمت سیزدهم

طلوع و غروب یک زندگی – قسمت دوازدهم گفتم که با ورود رجوی به بغداد و بدنبال آن سرازیر شدن اعضای ساکن در پاریس و دیگر کشورهای اروپایی به عراق، فضای جدیدی در سازمان از جمله؛ تغییرات سازماندهی در سطح قرارگاههای نیرویی و ستادی، ایجاد قرارگاههای جدید در شهرهای عمق عراق، راه اندازی پروژه های […]

طنین فریاد در گلو خفه شده اعضای اسیر از زبان خلیل انصاریان 28 بهمن 1399

طنین فریاد در گلو خفه شده اعضای اسیر از زبان خلیل انصاریان

جمعه شب 24/11/99 ساعت 20:30 بوقت ایران خلیل انصاریان از اعضای جداشده فرقه مجاهدین خلق در جریان یک مصاحبه با تلویزیون اینترنتی مردم، پرده دیگری از خیانت و فریب و نیرنگ و دروغ سردمداران این فرقه در حق اعضا و مردم ایران کنار زده و عملکرد سیاه و شیوه های تبهکارانه رجوی ها را در […]

فواد بصری از سالهای اسارت در فرقه رجوی می گوید – قسمت دوم 27 بهمن 1399

فواد بصری از سالهای اسارت در فرقه رجوی می گوید – قسمت دوم

فواد بصری از سالهای اسارت در فرقه رجوی می گوید – قسمت اول فواد بصری در ادامه صحبت هایش عنوان می کند: رجوی ضد بشر و ضد آزادی است. در زمانی که در عراق بودند و خانواده ها برای دیدن عزیزانشان به عراق می آمدند، رجوی با چوب و سنگ از خانواده استقبال می کرد […]

نشست حوض و سوژه شدن من 26 بهمن 1399

نشست حوض و سوژه شدن من

زمانی که در پادگان اشرف بودم به ما ابلاغ کردند که چند روزی به ماموریت می رویم! وسایل خودتان را جمع کنید. ما هم وسایل خود را جمع کردیم و آماده رفتن شدیم. دو روز بعد شبانه چند اتوبوس عراقی به مقر ما آمدند سوار اتوبوس شدیم و به ما گفته شد در حین تردد […]

داستان سه برادری که رجوی حکم مرگشان را صادر کرد 21 بهمن 1399

داستان سه برادری که رجوی حکم مرگشان را صادر کرد

اخیرا در سایت های کذاب رجوی ، مطالبی تحت عنوان قهرمان و پهلوان و دلاور و … در وصف کسانی گفته می شود که در بیراهه های رجوی کشته شدند، این نوشته را برای آگاهی بخشی مختصری برای کسانی می نویسم که در ته ذهن خود، هنوز فکر می کنند واقعا در درون فرقه ی […]

blank
blank
blank