جریان مسئله داری در فرقه رجوی – قسمت یازدهم
سازمان خود به خوبی میداند که در همه جا به عنوان یک فرقه مخرب کامل العیار شناخته میشود و به غیر از صرف هزینه های هنگفت قادر به جلب حمایت کسی، آنهم صرفا جنگ طلبان بازنشسته، نیست. مسئولین فرقه بهتر از هر کس دیگری میدانند که آبروباخته و منزوی هستند و در بن بست و بلاتکلیفی کامل بسر می برند.
کودکان فرقه رجوی
داستان فرقه مجاهدین، قبل از این که داستان استثمار بی رحمانه زنان و مردان باشد، داستان استثمار بی رحمانه کودکان است، کودک آزاری، کودک کشی و استفاده ابزاری از کودکان در راستای مقاصد مالی و سیاسی و نظامی است. امری که امروز در بسیاری از گروههای تروریستی نیز رایج است. کودکان به عنوان…
ازجامعه بی طبقه توحیدی تا تبعیضات درون تشکیلاتی
متاسفانه رجوی شیاد ازابتدای پیروزی انقلاب اسلامی درایران برای فریب افکارعمومی وجذب بیشترجوانان جامعه به سمت خود وفرقه اش اقدام به سر دادن شعروشعارهای به ظاهر مترقی وآزادیخواهانه کرد،که یکی ازآنها شعارفریبنده ایجاد جامعه ” بی طبقه توحیدی”بود!! ادعای مضحکی که حتی تئوریزه کردن آن هم به هیچ عنوان درحد واندازهای فهم ذهن بیماررجوی نبوده ونیست
جریان مسئله داری در فرقه رجوی – قسمت چهارم
مسعود و مریم رجوی از طلاق علی الدوام صحبت میکردند و همیشه میگفتند که حتی بعد از سرنگونی هم این روند ادامه دارد. اما مهدی ابریشم چی یک بار در یک نشست برای هواداران گفت:”چه کسی میگوید ما ازدواج و حق بچه دار شدن نداریم، با پیروزی انقلاب و رفتن به ایران ازدواج کرده و بچه دار خواهیم شد”. البته تصور نمیکنم زمانی که انقلاب پیروز شود اگر کسی باقی مانده باشد در سن بچه دار شدن باشد.
آیا می دانید کسانی که در فرقه رجوی عضویت دارند دچار مشکلات شدید روحی – روانی شده اند؟
واقعیت اینستکه در سازمان مجاهدین که خودرا یک سازمان انقلابی و اسلامی میداند بدلیل خط و خطوط اشتباه و مکرر توسط مسعود رجوی به بیراه رفتند. رجوی جنایتکار از یک سو برای خود حرمسرا و استخر مصنوعی و رقص رهایی براه میانداخت و از سویی دیگر نیروهای خود را از داشتن طبیعی ترین موضوعی که هر انسانی یا بهتر بگوییم هر موجود زنده ای از آن برخوردار است محروم کرده بود
زندانبان آلبانی، فرزانه میدان شاهی را بهتر بشناسید
در ۱۹ فرودین سال ۱۳۹۰ در حمله دوم نیروهای عراقی، فرزانه میدانشاهی که مسئول اف ام ۱۵ بود جزو پر تلفات ترین اف ام ها بود تعداد کشته ها و مجروحین اف ام وی به حدی بود که همه نفرات باقی مانده در اف ام۱۵ عزیزی و دوستی را یا از دست داده بودند یا مشغول پرستاری یا مداوای جراحات وی بودند در یک کلمه همگی دچارشوک بودند. از آن جمله بهروز ثابت را بایستی نام برد که بسیار مظلومانه جان خود را از دست داد
زندان سازی کمپ ترانزیت لیبرتی
این سازمان است و نه سازه که برای افراد زندان میسازد , اگر شما حتی قوانین حاکم بر گوانتانامو را هم بردارید آنجا میتواند یک کمپ توریستی خیلی عالی و جذاب هم باشد , این قرق مصنوعی ,پوشش اجباری , نگهبانان آمریکایی و بازجویی و شکنجه و رعایت نکردن قوانین بشری است که آن سازه را تبدیل به مخوف ترین زندان جهان کرده است.
سوابق شیوه های فریب در مجاهدین خلق
درابتدای انقلاب نیز تلاشهای اولیه برای جذب نفرات با فریب اقدام برای تحقق شعارهای عدالت جویانه و اسلامخواهی و ترقیخواهانه برای دانش آموزان کم سن و سال دبیرستانی انجام گرفت. بتدریج تاثیر خواسته های تشکیلات از نفرات به اعضا تفهیم شد و آنگاه بعد از فاز سیاسی و با شروع اقدامات مسلحانه از سوی سازمان و با فرمانی همه مخفی شدند. نفرات موظف شدند دستور تشکیلاتی را رعایت نمایند.
مصادیق حلقه های کنترل ذهن یا شستشوی مغزی مجاهدین خلق
سازمان با انجام نشست های عملیات جاری بطور روزانه که درآن نفر می بایست موضوعات رسوخ یافته در فکرش را در دفتری کوچک یادداشت و شب با جمعبندی آنان، تبعات به اصطلاحات ضایعاتی اش را در تشکیلات تحلیل و با شرمندگی در جمع خوانده و علیه خودش بقول مجاهدین تیغ میکشید وخودش را اساسی ذلیل میکرد تا رشد یابد!!!. یا افکار ذهن اش در خصوص فشارهای جنسی و یا همسر و فرزندش اش را عینا مثل مورد قبلی عمل می نمود بطوریکه مردان تشکیلات، همسرانشان را در فاکت های نشست با عنوان عفریته مخاطب قرار می دادند
خاطرات نشست طعمه در فرقه رجوی – قسمت اول
سال 1380 مقر ما به نام قرارگاه موزرمی به فرماندهی زهره قائمی درخارج ازشهر عماره (عراق) بنا شده بود. من کارهای پشتیبانی را در مقر انجام می دادم معمولا به تمام نقاط مقر سرکشی می کردم. بعد از ظهرها نشست عملیات جاری با افراد رده بالا را زهره قائمی برگزار می کرد. هر موقع از کنار ساختمان ستاد رد می شدم افراد حاضر درنشست سرهمدیگر فریاد می کشیدند و به هم فحش های رکیک می دادند این روال هر روز ادامه داشت.
گفتگو با آقای سیروس غضنفری درباره سازمان مجاهدین – قسمت سوم
رجوی با فرستادن مریم به خارجه می خواست چرخش فکری افراد را با فشارهای تشکیلاتی برای اطاعت پذیری لازم در درون تشکیلات ایجاد کند و به راحتی اندیشه های افراطی و خشونت زا را در اذهان عمومی قرارگاه اشرف جا بیندازد. لذا با راه انداختن نشست ها وبا ادای این جمله ها که” الان با کسی شوخی ندارم” یا” مریم را به خط اول جبهه فرستاده ام تا راه سرنگونی را حل کند وشما باید تمام عیار دراختیارسازمان باشید تا سازمان راه بن بست را باز کنند”
کند وکاوی در نمایش مسـئول اوّلی درسازمان مجاهدین
رهبریت ِسازمان نیز با دنباله روی از غرب این جریان ِفمینیستی ِخزنده را که از متن تفکرات فلسفی و ایدئولوژی غرب بر خاسته، با طرح ِسوژه های ِبه ظاهر حق مدارانه درباره زنان پیروی می نماید.از آن جا که اصول ِجهان بینی ِغربی، توسعه در رفاه و امور ِمادّی است، هدف ِفمینیست ها نیز ایجاد ِجامعه ای است که در آن تفاوت بر اساس ِجنسیت، جای ِخود را به تشابه بدهد تا آرمان ِبرابری و استفاده از رفاه ِمادی تحقق یابد.