بیست و پنج سال اسارت در فرقه رجوی – قسمت چهارم
سازمان 25 سال از بهترین سالهای عمرم را از من گرفت و تازه طلبکار ما نیز توسط مسئولین هست و میگفتند که شماها مسعود و مریم رجوی را پیر کرده اید. کسی نبود که از آنها بپرسد پس عمر تلف شده ما در این مدت چه میشود. ما بهترین سالهای عمرمان را برای هیچ و پوچ در اشرف تلف کرده ایم. اگر من در بیرون بودم در این بیست و پنج سال میتوانستم به درجات بالای تحصیلات برسم و برای خودم زندگی آبرومندی داشته باشم
نمایش مسخره پناهندگی رجوی دجال!
رجوی در اوج بیشرمی خودش و نفراتش را پناهنده به امام حسین معرفی میکرد. او به خانواده های مراجعت کننده در زمان صدام برای ملاقات می گفت چنین کسی در اینجا نیست و حالا همان مردان و زنان پیر و درمانده را عوامل دولت ایران خطاب کرده و ملاقات با آنان را گناهی نابخشودنی دانسته و از آن اقدام ممانعت بعمل می آورد.
سرکرده مجاهدین آماده قتل عام اعضای پادگان اشرف
با شکست طرحهای فرقه رجوی برای ماندگاری در عراق اعلام شد؛ سرکرده مجاهدین آماده قتل عام اعضای پادگان اشرف سرکرده گروه تروریستی مجاهدین اعلام کرد، چنانچه راه برون رفتی از بن بست فعلی نیابد پایان به اصطلاح «عاشورا گونه» را برای اعضای خود رقم خواهد زد و مانند فرقه جیم جونز در گویانا و دیود کوروش در تگزاس همه اعضای فرقه خود را نابود خواهد ساخت. با گذشت 9 ماه از حضور و تحصن خانوادههای اعضای گرفتار در پادگان اشرف در پشت دربهای این پادگان، سرکردگان این پادگان همچنان مانع از دیدار خانوادهها با فرزندانشان میشوند.
دروغ؛ چسب تشکیلات فرقه رجوی
اکنون با دروغ تشکیلات حفظ میشود یعنی به فرد میگویند که خانواده ها یعنی پدر و مادر های شما آمده اند تا شما را گرفته و کت بسته تحویل دهند و کتک بزنند!! یعنی علاوه بر اینکه مانع ملا قات میشوند به جای روز میگویند شب است!! این یعنی چسب تشکیلات حالا این از کجا اختراع شده من نمی دانم!
مجاهدین: بریده باشید اما فرار نکنید
بعد از سرنگونی صدام و جدا شدن قریب به 1000 نفر از سازمان و رفتن به کمپ آمریکایی ها، رجوی اینبار برای فریب و ممانعت از فروپاشی فرقه اش، درست معکوس حرف هایی که در نشست های طعمه زده بود به افراد جدا شده پیام داد که: « ایران نروید و بروید به خارج از ایران، به اروپا… و حالا که دیگر تمام ترفند های قبلی اش نقش بر آب شده و با وجود خانواده ها در بیرون درب اشرف، امید در دل نفرات اسیر زنده شده و پی در پی اقدام به فرار می نمایند، مسئولین فرقه برای فریب افراد می گویند: « بریده بودن مشکلی نیست اما فرار نکنید »
گوشه ای از کج روی های مجاهدین در کتاب” پیکر زخمی”
کتاب” پیکر زخمی” به قلم سرکار خانم بتول ملکی منتشر شده است. نویسنده در این کتاب ضمن معرفی خود، گوشه ای از کج روی های مجاهدین خلق را که قبلا به ندرت به صورت نوشته بیان شده، در قالب خاطرات خود به رشته تحریر درآورده است. کج روی هایی مثل ازدواج های تشکیلاتی و غیر عقلانی و یا رفتارهای مجاهدین با جداشدگان از این سازمان و حبس آنها در زندان های مختلف از جمله زندان دبس و سپس انتقال به تبعیدگاه رمادی در عراق توضیح داده شده است.
مصاحبه با آنتوان گسلر روزنامه نگار سوئیسی و محقق در زمینه فرقه مجاهدین
کار سازمان مجاهدین بیشتر شبیه گروههای تروریستی است تا سازمانهای آزادیبخش. بنابراین، کنجکاو شدم که بیشتر در این زمینه تحقیق کنم و بهسراغ افرادی بروم که بر این موضوع اشراف دارند تا بتوانم اطلاعات بیشتر تهیه کنم. چیزهایی که کشف کردم، واقعا حیرتانگیز بود؛ نه به این معنا که چیزی را کشف کرده باشم که دیگران ندیده بودند، بلکه تنها کسانی آن را میبینند که میل به دیدن آن داشته باشند.
مجاهدین از دیدگاه محمود دشتستانی؛ عضو جداشده از این فرقه – قسمت سوم
در سال 73 با انتصاب مریم رجوی به عنوان رئیس جمهور موقت انقلاب، اردوگاه شکل دیگری به خودش گرفت. نهادی را تشکیل دادند به عنوان شورای رهبری. این شورای رهبری متشکل بود از بنیادترین کادرهای زنان که می گفتند صلاحیت خودشان را به اثبات رسانده اند. البته در سرسپاری و تهی شدن از همه چیز خودشان و البته لگد زدن به کادرهای پائین تر. به همین دلیل همه مسئولین اجرائی، تشکیلاتی و ایدئولوژیک لایه های پائین تر را زنان تشکیل می دادند.
مجاهدین از دیدگاه محمود دشتستانی؛ عضو جداشده از این فرقه – قسمت دوم
نشست های بزرگ تر گاهاً تا هفته ای 100 ساعت طول می کشید. در این 100 ساعت به جز وعده وعید براندازی و این که شما ایران آینده هستید و شما در راه امام زمان قدم برمی دارید و مردم ایران منتظر شما هستنـد آن هـم بـا رنگ و لعـاب های خاص خودشان بحث دیگری نمی شود. اگر کسی بگوید قصد رفتن دارم با او صحبـت می شود یـا مسئولین بالا با او صحبت می کنند که ذهن او را بچرخاند یا در جمع دوستان و رفقای قدیمی اش آورده و جمـع را وادار می کنند تا در رابطه با رفتن او حرف بزنند و نظر او را بچرخانند.
کودک پروری در فرقه رجوی
به هر حال این کودک سرای بزرگ که سازمان مجاهدین نام دارد اینگونه عده ای را اسیر خود میکند و اجازه رشد عقلی را از افراد میگیرد. شاید تعجب کنید که قدرت حل مسئله یک فرد در آنجا علی رغم بالا رفتن سنش هر روز تنزل می یابد. این هم یک راه دیگر کنترل و یک فن تشکیلاتی برای افرادی است که در آن محل آرزوی محبت و توجه را دارند اعمال میشود.
کلامی در جواب پیام تلویزیونی امیراصلان حسن زاده
پدر و مادر همان گوهران توصیه شده از سوی خداوند منان که تکریم آنان بر ما واجب شده است که راههای پر پیچ و خمی را در زندگی شخصی خود پیموده و حوادث و خاطراتی از حضور بیگانگان در همان دیار تو بچشم دیده اند اکنون آبرومندانه وبا هزینه شخصی وبا درخواستهای مکرر از مسئولین برای دریافت هر راهنمایی جهت نجات تو از سیستم مغزشویی رجوی به دیدارت شتافته اند آیا با حس غیر مسئولانه به آنها توهین کردن ذره ای از خیانت های سازمان را میتواند نزد مجامع بین المللی و داخل کشور کم کند
یادداشتهای پراکنده از طعمه خارجه دوست – سین آ
برادر قدرت: بس کن خیلی پر رو شده ای.از وقت رهبری ومسئله سرنگونی زده ای آنوقت طلبکاری؟مگر نمی دانی تو حتی یک دقیقه وقتت هم متعلق به رهبری است چه برسد به این 5 دقیقه.رحیم گفت یعنی رهبری خودش دستشویی…. برادر قدرت: گفتم خفه شو خیلی وقیح هستی حالا دیگر ذهنت را روی رهبری هم باز می کنی ذهنت را گل بگیر.