آیا می دانید کسانی که در فرقه رجوی عضویت دارند دچار مشکلات شدید روحی – روانی شده اند؟
واقعیت اینستکه در سازمان مجاهدین که خودرا یک سازمان انقلابی و اسلامی میداند بدلیل خط و خطوط اشتباه و مکرر توسط مسعود رجوی به بیراه رفتند. رجوی جنایتکار از یک سو برای خود حرمسرا و استخر مصنوعی و رقص رهایی براه میانداخت و از سویی دیگر نیروهای خود را از داشتن طبیعی ترین موضوعی که هر انسانی یا بهتر بگوییم هر موجود زنده ای از آن برخوردار است محروم کرده بود
زندانبان آلبانی، فرزانه میدان شاهی را بهتر بشناسید
در ۱۹ فرودین سال ۱۳۹۰ در حمله دوم نیروهای عراقی، فرزانه میدانشاهی که مسئول اف ام ۱۵ بود جزو پر تلفات ترین اف ام ها بود تعداد کشته ها و مجروحین اف ام وی به حدی بود که همه نفرات باقی مانده در اف ام۱۵ عزیزی و دوستی را یا از دست داده بودند یا مشغول پرستاری یا مداوای جراحات وی بودند در یک کلمه همگی دچارشوک بودند. از آن جمله بهروز ثابت را بایستی نام برد که بسیار مظلومانه جان خود را از دست داد
زندان سازی کمپ ترانزیت لیبرتی
این سازمان است و نه سازه که برای افراد زندان میسازد , اگر شما حتی قوانین حاکم بر گوانتانامو را هم بردارید آنجا میتواند یک کمپ توریستی خیلی عالی و جذاب هم باشد , این قرق مصنوعی ,پوشش اجباری , نگهبانان آمریکایی و بازجویی و شکنجه و رعایت نکردن قوانین بشری است که آن سازه را تبدیل به مخوف ترین زندان جهان کرده است.
سوابق شیوه های فریب در مجاهدین خلق
درابتدای انقلاب نیز تلاشهای اولیه برای جذب نفرات با فریب اقدام برای تحقق شعارهای عدالت جویانه و اسلامخواهی و ترقیخواهانه برای دانش آموزان کم سن و سال دبیرستانی انجام گرفت. بتدریج تاثیر خواسته های تشکیلات از نفرات به اعضا تفهیم شد و آنگاه بعد از فاز سیاسی و با شروع اقدامات مسلحانه از سوی سازمان و با فرمانی همه مخفی شدند. نفرات موظف شدند دستور تشکیلاتی را رعایت نمایند.
مصادیق حلقه های کنترل ذهن یا شستشوی مغزی مجاهدین خلق
سازمان با انجام نشست های عملیات جاری بطور روزانه که درآن نفر می بایست موضوعات رسوخ یافته در فکرش را در دفتری کوچک یادداشت و شب با جمعبندی آنان، تبعات به اصطلاحات ضایعاتی اش را در تشکیلات تحلیل و با شرمندگی در جمع خوانده و علیه خودش بقول مجاهدین تیغ میکشید وخودش را اساسی ذلیل میکرد تا رشد یابد!!!. یا افکار ذهن اش در خصوص فشارهای جنسی و یا همسر و فرزندش اش را عینا مثل مورد قبلی عمل می نمود بطوریکه مردان تشکیلات، همسرانشان را در فاکت های نشست با عنوان عفریته مخاطب قرار می دادند
خاطرات نشست طعمه در فرقه رجوی – قسمت اول
سال 1380 مقر ما به نام قرارگاه موزرمی به فرماندهی زهره قائمی درخارج ازشهر عماره (عراق) بنا شده بود. من کارهای پشتیبانی را در مقر انجام می دادم معمولا به تمام نقاط مقر سرکشی می کردم. بعد از ظهرها نشست عملیات جاری با افراد رده بالا را زهره قائمی برگزار می کرد. هر موقع از کنار ساختمان ستاد رد می شدم افراد حاضر درنشست سرهمدیگر فریاد می کشیدند و به هم فحش های رکیک می دادند این روال هر روز ادامه داشت.
گفتگو با آقای سیروس غضنفری درباره سازمان مجاهدین – قسمت سوم
رجوی با فرستادن مریم به خارجه می خواست چرخش فکری افراد را با فشارهای تشکیلاتی برای اطاعت پذیری لازم در درون تشکیلات ایجاد کند و به راحتی اندیشه های افراطی و خشونت زا را در اذهان عمومی قرارگاه اشرف جا بیندازد. لذا با راه انداختن نشست ها وبا ادای این جمله ها که” الان با کسی شوخی ندارم” یا” مریم را به خط اول جبهه فرستاده ام تا راه سرنگونی را حل کند وشما باید تمام عیار دراختیارسازمان باشید تا سازمان راه بن بست را باز کنند”
کند وکاوی در نمایش مسـئول اوّلی درسازمان مجاهدین
رهبریت ِسازمان نیز با دنباله روی از غرب این جریان ِفمینیستی ِخزنده را که از متن تفکرات فلسفی و ایدئولوژی غرب بر خاسته، با طرح ِسوژه های ِبه ظاهر حق مدارانه درباره زنان پیروی می نماید.از آن جا که اصول ِجهان بینی ِغربی، توسعه در رفاه و امور ِمادّی است، هدف ِفمینیست ها نیز ایجاد ِجامعه ای است که در آن تفاوت بر اساس ِجنسیت، جای ِخود را به تشابه بدهد تا آرمان ِبرابری و استفاده از رفاه ِمادی تحقق یابد.
گروه مجاهدین یک فرقه است
خطر سازمانهای سری بویژه وقتی جدی تر می شود که به دنبال اهدافی غیر قانونی وجنایتکارانه حتی موجودیت خود را هم مخفی نگه می دارند.یا اگر وجود سازمانی مخفی و اهداف کلی آن شناخته شده باشد. این سازمانها تاحد ممکن می کوشند اعضاء و یا اهداف سری کوتاه مدت خودرا مخفی نگه دارند.این موضوع بخصوص درموردگروههای سرسخت تروریستی که گهگاه با اقدامات تروریستی خود رعب و وحشت در دل جهانیان می اندازند، بهتر وبیشتر قابل لمس است.
میزگرد نقد مناسبات حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت چهل و چهار
مسئولین سازمان ترفند خاصی را بعد از هر بحث و نشست بکار میبردند در یک سر فصلی بعد از طرح بحث برای مثال خانم مرضیه نظرش را می گوید بعد سعید و یا ناصر حرف میزنند و مسئولین می گفتند گزارش کتبی بنویسید و جمعبندی از گزارش های افراد می کردند و بعد کلمه یا اصطلاحی را ابداع می کردند و نتیجه گیری می کردند که به غیر از بحث علی الدوام دیگر هیچ راه حلی جواب نمی دهد؟!!
پدیده مغز شویی و تلقینات مذهبی در فرقه رجوی – قسمت اول
سازمان مجاهدین خلق از سال 1364 بحث های موسوم به تحول جدید ایدئولوژیکی یا انقلاب ایدئولوژیک (Ideological mutation) را در سازمان و در مناسبات درونی خود آغاز کرد که این تحول ایدئولوژیک با طلاق خانم مریم عضدانلو ازآقای مهدی ابریشمچی و ازدواج او با مسعود رجوی شروع گشت و این ازدواج موجی از تغییرات اساسی و بنیادی را در سازمان بهمراه داشت که طی آن تمامی ساختارهای فرماندهی و بنیادی سازمان منحل شد
مجاهدین سازمانی انقلابی یا فرقه ای – قسمت هفتم
با بوجود آوردن بند همردیفی یکی را بعنوان همردیف مسئول اول معرفی کردند و صدها تن از زنان را هم بعنوان اعضاء شورای رهبری. تمام اینکارها و تمام این مانورها هم از این بابت بود که خودشان را از صحنه خطر بدور کنند. دوباره با خرج کردن از جان عزیزان مردم و دوباره با جلو انداختن فرزندان مردم ایران و به کشتن دادن آنها سعی بر حفظ خود داشتند. اکنون که به کارنامه سراسر خیانت و دروغ رجوی نگاه میکنیم بخوبی اینرا میبینیم که ایشان چیزی جز تباهی و سیاهی در چنته ندارد