بیوتروریسم
در واقع اراده حاکم بر این گروه ها بطرز قریبی توان و برخوردار از انواع اهرم های فکری و متکی به روش های مجاب سازی و روانی و مغزشویی در صورت دسترسی به این سلاح ها قادر است آنها را در خدمت اهداف تروریستی و فرقه ای خود درآورد. متمرکز شدن بر روی روش های پیشگیرانه پزشکی برای کنترل عوارش و تبعات استفاده از این سلاح ها در سطح جهان اگر چه یکی از شیوه های معمول و مورد تاکید است،
تروریستها از علم روانشناسی نیز استفاده میکنند
وی با اشاره بهشیوه جذبش در مجاهدین و همچنین جدایی از خانوادهاش به جهت القائات این سازمان گفت: افراد در این سازمان با توسل به حربههای روانی، فرد را به نقطهیی میرسانند که اگر کاری برخلاف میل آنها انجام داد، بسیار نادم میشود و این پشیمانی در چهرهاش نمایان میگردد.
مصاحبه با آقای علی بیگلری
بعد از گذراندن انفرادی های سازمان، به وسیله عناصری از سازمان به زندان مخوف ابوغریب تحویل داده شدم. در این زندان افرادی که ازسازمان به آنجامنتقل می شدند تحت شرایط سختی قرارمی گرفتند که از رفتن به ایران امتناع کنند و مجدداٌ به سازمان برگردند.
نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۱۸
خلاصه برای من فرمانده ویژه گذاشته بودند که شب و روز مرا تحت کنترل داشت. آنها فهمیده بودند در اشرف نخواهم ماند و به ایران باز می گردم. فرماندهانم حتی نمی خواستند کسی متوجه بشود قصد دارم از قرارگاه اشرف خارج شوم و به ایران برگردم. به من گفته بودند و هشدار داده بودند تا این موضوع را با کسی در میان نگذارم مبادا تاثیر منفی بر روی افراد بگذارد.
نقض حقوق بشر در مناسبات فرقه تروریستی رجوی – قسمت ۷
ناصر سید بابایی: بین آرش تو خودت که به خوبی می دانی و اشراف داری در مناسبات چه اتفاقات عجیب و غریبی بین بچه ها می افتاد. نفرات و کادرها وقتی که با همدیگر درگیر می شدند از تحولات جاری و سیاسی بیرون از اشرف غافل می شدند و چنان در لاک خود فرو می رفتند که گوئی اینها آدمهای سیاسی و یا دارای آرمان انقلابی نیستند
مصاحبه سایت ایران قلم با آقای هادی شمس حائری – قسمت ششم
انتشار بیانیه تغییر مواضع ایدئولوژیک سازمان مجاهدین در سال 54 است که رهبری آنوقت سازمان بدون در نظر گرفتن افکار عمومی و اثار و نتایج زیانبارتغییر ایدئولوژی از اسلام به مارکسیسم سازمان را از بام به زمین انداخت و متلاشی کرد و اعتماد مردم را هم خدشه دار نمود.
خاطرات روزانه یک مجاهـد خلق
همیشه فکر می کنم از دیگران برترم و بعد هم نتیجه می گیرم که بی دلیل نیست. • وقتی خواهر لیلا گفت چرا محفل می زنی؟ عصبانی شدم و فکر کردم مگر با پرتو حرف زدن محفل زدن است؟ اما واقعا فهمیدم که محفل زدن ؛ باعث طولانی شدن عمر رژیم می شود. • چند روز است به فکر پدر و مادرم فرورفته ام ؛ احتمالا تا حالا از دنیا رفته اند
خاطرات مسعود بهشتی – قسمت اول
پس از چند ماه تصمیم گرفتیم که مراسم عقد را برگزار کنیم. از آن جا که رسم و رسوم ازدواج با توجه به فرهنگ مردم از تنوع و تفاوت برخوردار است، در شهر ما هم هر آن چه را که در بین مردم از رسومات ازدواج و عقد کنان بود به جا آوریم، پس از تهیه لوازم مورد نیاز جشن عقدکنان برپا شد و به خوبی و خوشی پایان یافت
نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۱۷
سعید باقری دربندی: ببخشید قادر جان اگر اجازه بدهید من توضیحی در باره ی موضوعی که خانم مرضیه به آن اشاره کردند، بدهم قبل از سرنگونی صدام خیلی از بچه های قرارگاه ما تصمیم داشتند در مورد تناقضات فراوانی که در زمینه مواضع سازمان به ذهنشان رسیده بود را با فرماندهان در میان بگذارند و از آنها توضیح بخواهند و در صورت حل نشدن تناقضاتشان سازمان را ترک کنند.
خودکشی مجتبی میرمیران یکی دیگر از دستاورد انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین
شاهسوندی خودکشی میرمیران را ناشی از اعتراض وی به مناسبات و مشخصا اعلام انقلاب ایدئولوژیک دانست و تاکید کرد میرمیران با انتخاب اینگونه مرگ خود جلو اتهاماتی از قبیل ترس و روزمرگی و… توسط مجاهدین را بسته است و با این شیوه خودکشی اعتراض خود را نسبت به مناسباتی که حداقل حقوق انسانی در آن نقض شده را مورد تاکید قرار داده است.
تبار شناسی مرید ایدئولوژیک
تصور اینکه مناسبات و موجودیت درونی سازمان مجاهدین یکسره معلول توانمندی های فردی رهبری آن (رجوی) بوده، تلقی ساده انگارانه ای است. شباهت های قریب ساختاری و محتوایی انقلاب ایدئولوژیک با مناسبات فرقه ای و بعدتر دستاوردهای جامعه شناختی درباره شکل و محتوای جنبش های توده ای که مشخصا به اراده و خواست فردی معطوف و سازماندهی شده، حکایت از گستره و دامنه نفوذ و تاثیر این الگوها بر ساختار و محتوای موجود مجاهدین می کند
نیابد هیچ کس عمر دوباره
هر چند که می دانم شما از نوجوانی در محاصره و هجوم فکری فرقه ای بوده اید که امکان هرگونه اندیشیدن و آموختن را از شما گرفته بود ؛ چه در کودکی، آنجایی که به محبت پدر و مادر نیاز داشتید و باید در آغوش مهر و محبت آنان و کانون گرمشان می بودید شما را از این در «دسترس ترین حق » محروم کردند و در حالی شما را از کانون خانواده و پدر و مادرتان جدا کردند و به کشور دیگری فرستادند که بیشترین نیاز عاطفی را به آنان داشتید