سریترین شگرد مغز شویی در فرقه رجوی
“رجوی” رهبر سادیست فرقهی قرون وسطایی مجاهدین، مانند تمامی رهبران فرقهها، بهمنظور تخلیه و کنترل نیروها، از تمامی ابزار و روشهای روانشناسانه و پزشکی (فیزیکی و متافیزیکی) بهره جسته است که بسیاری از آنها بهتدریج کشف و افشاء میگردد.در تاریخ فرقهها میخوانیم که بسیاری از آنان، مصرف مواد توهمزا بههنگام جلسات ِ سخنرانی قطب فرقه را تجویز میکرده و یا ساعات خاصی از شبانهروز را برای تلقین به افراد انتخاب مینمودند.
نقض حقوق بشر در مناسبات فرقه تروریستی رجوی – قسمت ۱۶
در یکی از نشست ها سه نفر از مسئولینی که رده تشکیلاتی بالایی داشتند را به نشست آوردند و آنها را سوژه کردند. برای اغلب بچه های حاضر در نشست از جمله خودم شک برانگیز بود آیا می بایست این ها را نیز ما مورد انتقاد و توهین قرار بدهیم؟‼ و فرماندهان بالاتر در نشست برای اینکه به ما جرئت توهین به سه نفر از کادرهای رده بالای تشکیلات را بدهند خودشان ابتدا شروع کردند به توهین…
عقیم سازی در مجاهدین، از منظر حقوقی و فرقه ای
پدیده مقطوع النسل کردن چه در شکل مدرن آن یعنی اختگی ذهنی و یا در تازه ترین روش آن یعنی فیزیولوژیک صرفنظر از کمیت و نوعیت آن پدیده ای است که مجاهدین یکسره از فرقه باطنیه عاریه گرفته اند. و نکته جالب توجه اینکه رهبری مجاهدین درست برای توجیه چنین اقدامی به توجیهاتی متوسل می شود که دقیقا معادل آن را می توان از زبان تئوریسین های باطنیه بازخوانی کرد.
سربازان کامل یا سربازان تهی مغز فرقه رجوی
مجاهدین دارای قدرت تشکیلاتی هستند که افراد را وادار به خودسوزی و عملیات انتحاری میکند و از انها سربازان تهی مغزی میسازد که حاضر به انجام هر گونه عملیاتی هستند. افرادش را در اروپا حتی کنترل میکند. کشورهای غربی این را به خوبی میدانند و اکنون سازمان را با اهرمهای خود کنترل میکنند. فکر نکنید که اختصاص وکیل و حضور پارلمانتر ها در گرد همایی انها بی دلیل است. انها در حال کنترل این افراد هستند…
با مجاهدین بودن، در چنبره اژدها بودن است
از شیوه پاسخ دادن بوضوع پیدا است که مطلب اینجانب را خانم مرجان نه دیده است ونه خوانده است،طبق معمول مآموران سایتی سازمان آن را خوانده وبه اطلاع مسولین سازمان رسانده اند وسپس آنان گوشه هائی از آن را به اطلاع خانم مرجان رسا نده اند وخود با پرت وپلاهایشان پاسخ داده اند،البته متآسفم که ایشان خود پاسخ مرا نداده اند.
شناخت نسبت به مناسبات مجاهدین
پس پله اول برای عملیاتی شدن را با فعال بودن در عملیات جاری طی می کنید. مرحله بعد باید فعال و مدافع مناسبات باشید. در این مرحله باید هرگونه حرکت، حرف و محبت و نگاه را گزارش کنید و مهم نیست که خودتان چه می کنید چون نفر بعد کارهای شما را گزارش می کند.
حصار تشکیلاتی ذهنیت خویش را، نشانه روید
در پی هر فرمانی از سوی تشکیلات” چرائی آن را” هم بپرسید قدرت انتقاد خویش را دوباره ترمیم نمائید. مطمئن باشید که با نشانه رفتن به سوی پاسداران حصار تشکیلاتی ذهنیتان، بار دیگر قدرت پرواز به سوی زندگی خویش را باز خواهید یافت.
گفتگو با آقای غلامرضا شیردم – قسمت نهم
مجاهدین حتی به کادرهای قدیمی خودشان هم رحم نمی کنند عماد باقری و پرویز فرهمند از کادرهای قدیمی سازمان بودند آنها تمام هستی و عمر خودشان را برای اهداف سازمان گذاشتند عماد و پرویز با 25 سال سابقه مبارزاتی، هنگام جدا شدن از سازمان به آنها مارک اطلاعاتی زدند و در تلویزیون خودشان اعلام کردند آنها مزدور دولت ایران هستند
مجاهدین و بی هویت کردن اعضاء
اگر مسعود و مریم رجوی در رسیدن به آرزوهایشان به مصداق شتر در خواب بیند پنبه دانه هستند ولی در خرد کردن، بی هویت کردن و بی امید و بی آینده کردن اون بچه هایی که در تلویزیون مصاحبه می کنند موفق هستند.
نقض حقوق بشر در مناسبات فرقه تروریستی رجوی – قسمت ۱۵
: رهبران فرقه ی مجاهدین تبحر و تخصص خاصی در اعمال فشار سیستماتیک ذهنی و روانی نسبت به نیروهای درون تشکیلاتی داشتند. بیشتر مد نظرم افراد معترض و منتقد درون مناسبات تشکیلات مجاهدین است. آنان با توجه به تجربیاتی که داشتند حتی سعی می کردند از شیوه های ساواک برای ایجاد رعب و وحشت در درون تشکیلات پر رمز و راز خویش بهره ببرند.
ذهن بیمار رجوی
تامل و نگاهی به محتوای نامه خانم نسرین سپه پور خطاب به برادرش آقای ناصر سپه پور که بیش از بیست سال است تحت سیطره دارودسته ی رجوی در قرارگاه اشرف بسر می برد و تاکنون از امکان و اجازه هر گونه تماس یا ارتباطی با خانواده ی خویش محروم مانده است، در حقیقت حاکی از ذهن بیمار و ماهیت فاشیستی رهبری عقیدتی مجاهدین است…
ناکامی جنگ مسلحانه، فاجعه ای برای آزادی – قسمت هفتم
مرحله کنونی در زندگی انسان را باید پایان عصر تروریزم، خشونت طلبی و دگماتیسم فرقه ای دانست. آن سوی مرزهای محدود کننده خرد و تعقل آدمی، تحولی در جریان تکوین است که بر مبنای آن نظام تفکر توتالیتاریستی به نظام عقلانیت انتقادی و گفتمان دموکراتیک تغییر شکل داده است. در نتیجه نگرش انسان مدرن مفهوم تازه ای را تعریف می کند، زیستن در فضایی آزاد و بدور از هر گونه انقیاد فکری و اسارت فیزیکی.